به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -فاطمه مهاجری: هشتصد و هفتاد و هشتمین شب از سلسله شبهای مجله بخارا، شامگاه یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ در تالار استاد زندهیاد شهناز خانه هنرمندان ایران و در آستانه هفتاد و دومین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد برگزار شد. این نشست به یاد و خاطرههای دکتر محمد مصدق اختصاص داشت.

در ابتدای برنامه، علی دهباشی مدیر مجله بخارا، بر اهمیت بزرگداشت نام و یاد مصدق تاکید کرد و از دکتر شیرین بزرگمهر، دکتر محمدعلی بهمنی قاجار، دکتر محمدرضا تفاضلی و نصرالله مدقالچی به عنوان سخنرانان این نشست نام برد. او همچنین از حضور دکتر بهروز برومند، «نماد شرافت پزشکی ایران» که یار نزدیک داریوش و پروانه فروهر بود، قدردانی کرد.
در ادامه، یاد و خاطره سرهنگ جلیل بزرگمهر وکیل دکتر مصدق در دادگاه نظامی گرامی داشته شد. ناصر زراعتی، مستندساز، پیشتر فیلمی درباره او با عنوان «وکیل عاشق» ساخته بود.

وکیل تسخیریای که تسخیر نشد
دکتر شیرین بزرگمهر، فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر با یادآوری خاطرات کودکی خود گفت: من از شش سالگی از طریق پدرم با دکتر مصدق همراه بودم. پس از کودتا، پدرم از کار برکنار شد و ماجرای پذیرش وکالت دکتر مصدق آغاز گردید. در خانواده مخالفتهای شدیدی با این تصمیم وجود داشت. مادرم بارها تهدید کرد که از پدرم جدا میشود یا حتی خودکشی میکند، اما پدرم میگفت: "این مرد تنهاست، همه پشت کردهاند، چه کسی باید کنارش باشد؟ "
او درباره رابطه نزدیک پدرش با دکتر مصدق در دوران زندان افزود: شبها تا لحظهای که دکتر مصدق به بستر میرفت، پدرم پیش او میماند. حتی غذای او را پیش از خودش میچشید. دکتر مصدق میگفت: سرهنگ، تو سه بچه کوچک داری، چرا این کار را میکنی؟ اما پدرم وظیفهاش میدانست.
بزرگمهر ادامه داد: وقتی دکتر مصدق به سه سال حبس مجرد محکوم شد، پدرم نوشت این بزرگترین غم زندگیام بود که نتوانستم او را ببینم. در تمام این دوران، تنها از طریق خانواده دکتر مصدق پیام و خوراکی به او میرسید. پس از تبعید به احمدآباد، مکاتبات آغاز شد و ۳۴ نامه میان آن دو رد و بدل گردید.
او دو نامه از دکتر مصدق به پدرش را برای حاضران خواند. در بخشی از یکی از این نامهها آمده بود: از رفتار جوانمردانهای که در تمام مدت وکالت من در دادگاه نظامی داشتید، تشکر میکنم. همان چند ماهی که محاکمه من جریان داشت و شما را میدیدم، احساس نمیکردم در زندانم. اکنون که دوازده سال گذشته و در احمدآباد محبوسم، شاید هرگز شما را نبینم، اما نام نیک شما در یاد من خواهد ماند.
در نامه دیگری نیز دکتر مصدق نوشته بود: شما وکیل تسخیری بودید اما تسخیر نشدید. از اجرای اوامر مافوق سر باز زدید، سخنی بر خلاف وجدان نگفتید و مدارک لازم را برای دفاع من فراهم کردید. اگرچه به خاطر این درستکاری از کار برکنارتان کردند، اما چیزی از دست ندادید، چرا که نام نیک بر جای گذاشتید.
دکتر شیرین بزرگمهر در پایان به خاطرات پدرش از نوشتن و پنهان کردن یادداشتها اشاره کرد و گفت: پدرم اسناد و یادداشتهای دادگاه را بارها از ترس بازرسیها در آبانبار، پشتبام یا زیرزمین مخفی کرد. حتی مادرم آنها را در لباس خود پنهان می کرد. این اسناد بعدها پایه کتابهایی شد که پدرم درباره دکتر مصدق نوشت. او هیچگاه ما را به کاری مجبور نکرد، فقط تاکید داشت که این کتابها باید تجدید چاپ شوند تا جوانان بدانند بر این کشور چه گذشته است.

اصول را فدای سیاست روز نکرد
محمدعلی بهمنی قاجار از جایگاه تاریخی دکتر مصدق گفت. ا و سخنان خود را با شعری از فریدون مشیری آغاز کرد و درباره نقش و جایگاه مصدق در تاریخ معاصر ایران سخن گفت و افزود: مصدق فرزند راستین نهضت مشروطه بود. او آرمانهای مشروطهخواهان استقلال، آزادی، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و ترقیخواهی را در عمل تحقق بخشید و به نسل خود عشق و امید بخشید.
بهمنی قاجار با اشاره به پیوند تاریخی مرداد با دو رویداد مهم مشروطه و کودتا گفت: چهاردهم مرداد، روز مشروطه، و بیست و هشتم مرداد، روز کودتا، با نام مصدق در تاریخ ایران گره خورده است.
او یادآور شد: با توجه به نقش مصدق در مجلس چهاردهم، در سال ۱۳۲۲ هنگامی که نماینده شوروی خواستار امتیاز نفت شمال شد و حزب توده از آن حمایت کرد، مصدق قانونی را به تصویب رساند که هرگونه مذاکره درباره اعطای امتیاز به بیگانگان را ممنوع و جرمانگاری کرد. این اقدام سنگبنای ملی شدن نفت شد.
به گفته او: سیاست «موازنه منفی» مصدق اساس استقلال ایران را در برابر دو قدرت شوروی و بریتانیا بنا نهاد. در همین دوره، مخالفت مصدق با کمیسیون سهجانبه قیمومیت (شوروی، بریتانیا و آمریکا) و دفاع او از تمامیت ارضی ایران در ماجرای آذربایجان، نمونهای از پایبندی او به حاکمیت ملی بود.
بهمنی قاجار افزود: مصدق با ملی کردن شیلات در سال ۱۳۳۱ نشان داد که در برابر شوروی هم همانقدر قاطع است که در برابر بریتانیا. او بارها تاکید کرد: بیگانه برای من بیگانه است؛ چه بریتانیا باشد چه شوروی.
او خاطرنشان کرد: مصدق حتی پس از کودتای ۲۸ مرداد نیز هرگز دست یاری به سوی قدرتهای خارجی دراز نکرد، نه برای حفظ جان خود و نه برای بازگشت به قدرت. نگاه او همواره بر استقلال و اتکا به مردم استوار بود.
بهمنی قاجار گفت: با توجه به جایگاه جبهه ملی و نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی تا پیش از تشکیل جبهه ملی، حزب توده نیروی مسلط بر فضای سیاسی ایران بود. اما جبهه ملی و نیروهای ملیگرا توانستند راه سومی در برابر وابستگی به بلوک شرق یا غرب ایجاد کنند.
او به انتقاداتی که به مصدق وارد شده نیز پاسخ داد: بزرگترین اتهام به او، انحلال مجلس بود. در حالی که مصدق رفراندومی برگزار کرد تا نظر ملت را جویا شود و سپس به استناد قانون اساسی، از شاه خواست مجلس هفدهم منحل شود. این اقدام در همه نظامهای مشروطه سابقه دارد و امری قانونی است.
او ادامه داد: مصدق پوپولیست نبود. اگر میخواست پوپولیستی رفتار کند، میتوانست گروههایی را که توان بسیج عمومی داشتند با خود همراه نگه دارد. اما او هرگز اصول خود را فدای سیاست روز نکرد.
بهمنی قاجار همچنین به اتهام «چپ بودن» مصدق پاسخ داد و گفت: در زمان او نه یک متر زمین خصوصی مصادره شد و نه اموال عمومی غیردولتی به تصرف درآمد. او تنها نفت را از بیگانگان بازپس گرفت. بنابراین نه سوسیالیست بود و نه پوپولیست، بلکه بر اصول استقلال و آزادی پای میفشرد.
او در پایان تاکید کرد: مصدق اهل سازشهای مصلحتی نبود. او بر اصول ملی، آزادی، استقلال و حاکمیت ملت ایستادگی کرد و به همین دلیل نام او در تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند.
نظر شما