به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «تاریخ شفاهی بحران» با همکاری کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی با سخنرانی حجتالاسلام سعید فخرزاده، دبیر مجمع مراکز اسنادی و تاریخپژوهشی کشور، محسن کاظمی، مولف و پژوهشگر و علی ططری، دبیر نشست سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ در در ساختمان فروردین برگزار شد.
سعید فخرزاده به عنوان نخستین سخنران گفت: ما تجربه جنگ ۸ ساله را در کشورمان داشتیم که فرصتی برای جمعآوری خاطرات افراد و ثبت رویدادهای آن دوران فراهم کرد. این کار به دو شکل انجام میشد: یکی از طریق گفتوگو با رزمندگان و مردم شهرهای جنگزده و حتی اسرای عراقی، و دیگری از طریق مصاحبه با فرماندهان ردهبالا که به دلیل مسائل محرمانه، گفتوگوها با دو طیف انجام میشد: یک طیف با ساختارهایی که اطلاعات به راحتی به بیرون نمیرفت و دیگری از طریق رسانهها. بنابراین، در دوران جنگ، تجربهای از تاریخ شفاهی داشتیم که بخش بزرگی از اطلاعات زنده آن دوران را ثبت و ضبط کرد، و این امر در زمان بحران نیز ممکن است.
تعریف بحران و امکان تاریخ شفاهی در آن: بین واقعیت و زمانبندی
در ادامه محسن کاظمی با ارائه تعریفی از بحران عنوان کرد: بر اساس مطالعات و تجربیاتم، میتوانم بگویم که تاریخ شفاهی در بحران یا پس از بحران وجود دارد. اما ابتدا باید بدانیم که بحران چه معنایی دارد و آیا تاریخ شفاهی در آن ممکن است یا نه؟ برای تعریف بحران، باید دو ویژگی اساسی را در نظر بگیریم: اول اینکه بحران باید غیرمترقبه باشد و دوم اینکه با هستی و چیستی ما ارتباط داشته باشد. اگر این ویژگیها را نداشته باشد، نمیتوان آن را بحران دانست؛ حتی بیماری هم میتواند بحران نباشد. بحرانهای طبیعی بهطور مشخص با هستی و چیستی ما در ارتباطاند و به همین دلیل بحران محسوب میشوند. اما آیا میتوان تاریخ شفاهی فردی را نوشت که خانهاش در حال فرو ریختن است؟ چنین چیزی ممکن نیست. در این وضعیت، تاریخ شفاهی پس از بحران باید انجام شود.
او ادامه داد: جنگ، بهطور کلی، امری برنامهریزی شده است و در آن، تبادلها و بدهبستانهایی در جریان است. اینها بحران محسوب نمیشوند. بحران باید حتماً با هستی انسان در ارتباط باشد. در جنگ، در برخی مواقع ممکن است بحرانهایی پیش آید که قابل مطالعه باشند، اما نمیتوان در میانه بحران، تاریخ شفاهی دقیقی ارائه کرد. حتی اگر هم بتوانیم، تنها میتوانیم جنبههای سطحی آن رویداد را بررسی کنیم. زیرا در بحران، اولویت حفظ و نجات هستی است. وقتی فرد تمام توجه و انرژی خود را برای دفاع از هستی خود میگذارد، وقت فکر کردن به تاریخ شفاهی نخواهد داشت.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی بیان کرد: اما پس از بحران، تاریخ شفاهی میتواند آغاز شود. این فرآیند نیازمند تقسیمبندیها و دقت در زمانبندی است. تاریخ بهطور طبیعی با «حجاب معاصرت» روبهروست که مانع میشود تا بحران در دل خود بحران مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پس از بحران، باید زمان لازم برای عبور از محرمانگیها و فشارهای ناشی از آن گذشت. به این ترتیب، بررسی تاریخ شفاهی بحران نباید باعث بروز بحرانهای جدید شود و باید به فردای بهتر و نسلهای آینده کمک کند.
جنگ، خود به نوعی بحران است
فخرزاده در پاسخ به اظهارات کاظمی گفت: تعریفی که کاظمی ارائه کرد، میتواند یک تعریف از بحران باشد، اما منظور ما از بحران، اتفاقات غیرمنتظرهای مانند سیل یا کروناست. با این حال، چون موضوع بحث ما جنگ است، باید از دیدگاه خاصی به آن نگاه کنیم. جنگ، خود به نوعی بحران است؛ چرا که جامعه درگیر آن میشود، حتی اگر در برخی مقاطع، آرامش یا توقفی در آن مشاهده شود. اما در نهایت، به آن دوره جنگ گفته میشود. ما در طول جنگ هم با چنین مشکلاتی مواجه بودیم. بهعنوان مثال، وقتی عملیاتی آغاز میشد، کار خود را تعطیل میکردیم و همه خبرنگاران به جبهه میرفتند تا مصاحبه انجام دهند. قبل از شروع عملیات، وقتی برای مصاحبه میرفتیم، میگفتند عملیات هنوز آغاز نشده و نمیتوانند صحبت کنند. بعد از شروع عملیات هم، بهدلیل درگیری با زخمیها و مرخصی نیروها، گفتوگو با آنها میسر نبود. اما در این شرایط، یک نکته مهم وجود داشت: دسترسی به افراد پس از پایان بحران اهمیت ویژهای داشت. ممکن بود فرد شهید یا مجروح شود و دیگر نتوانیم با او صحبت کنیم. بهعنوان مثال، یک فرد در کردستان که در جنگ با کومله و دموکراتها نقش داشت، از ما خواسته بود که خاطراتش را ثبت کنیم. ما برای مصاحبه به پایگاه او رفتیم و پس از ۷-۸ ساعت مصاحبه، خبر رسید که پایگاه دیگری سقوط کرده و تیم او برای نجات از محاصره به آنجا رفته بود. در نهایت، او شهید شد. همان ۸ ساعت مصاحبه را تکثیر کردیم و نسخهای برای خانوادهاش فرستادیم چون در آن مصاحبه، درباره خانواده، فرزندان و دوستانش صحبت کرده بود. اگر این مصاحبه را در همان لحظه نمیگرفتیم، دیگر به دسترسی به او نمیرسیدیم.
او افزود: دومین نکته این است که حافظهها به مرور جزئیات را فراموش میکنند و تنها در لحظه وقوع حادثه، تمام جزئیات در ذهن افراد باقی میماند. بهعنوان مثال، آقای عزتشاهی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، مصاحبهای انجام داده بود و جزئیات دقیقی از خاطرات خود نقل کرده بود. بعدها که با او مصاحبه شد، خود او اشاره کرد که به آن مصاحبه اول انقلاب رجوع کنید، چرا که بسیاری از جزئیات را فراموش کرده است. در واقع، وقتی افراد به وقوع یک حادثه نزدیک هستند، همه جزئیات آن را به خاطر دارند، اما با گذر زمان و تکرار روایت، خود بهطور ناخودآگاه برخی بخشها را ویرایش میکنند و از واقعیت فاصله میگیرند و به سمت ایدهآل میروند.
دبیر مجمع مراکز اسنادی اظهار کرد: تاریخ شفاهی فرایندی دارد که یکی از مراحل آن، تولید مصاحبههای خام است. به عبارت دیگر، باید فقط گفتگو کرد و گفتوگوها را همانطور که هستند ثبت کرد، مانند کاری که هاروارد انجام داده و مصاحبهها را در همان زمان منتشر میکند. تأکید ما بر تاریخ شفاهی، صرفاً برای این است که اطلاعات تبلیغاتی بدون سندیت و یا حتی دروغگویی نباشد. در زمان جنگ، علاوه بر جنگ نظامی، جنگ روانی هم وجود داشت و ممکن بود که مجبور شویم دشمن را با اطلاعات نادرست گمراه کنیم یا از عمق شکستها سخن نگوییم. مورخ تاریخ شفاهی، وظیفه راستیآزمایی دارد. در بخشی از گفتوگو، باید راستیآزمایی صورت گیرد و هدف تنها تولید اطلاعات تبلیغاتی نباشد، بلکه بیشتر باید بهدنبال تحقیق و پژوهش بود. گاهی اوقات، تاریخ شفاهی به یک جمعبندی نیاز دارد که مستلزم تدوین و فرصت بیشتر است. بهعنوان مثال، پروژه تاریخ شفاهی هاروارد هنوز در حال تدوین است و بیشتر در حد مصاحبههای اولیه و پیادهسازی اطلاعات قرار دارد.
بخش اصلی تاریخ، همان مردم عادی هستند
فخرزاده گفت: تاریخ شفاهی با گفتوگوهای مؤثر میتواند به جامعه اطلاعات دقیقی بدهد و در جهت اطلاعرسانی درست حرکت کند. تاریخ شفاهی، تاریخ مردم عادی و افراد ساکت جامعه است، نه نخبگان و مدیران. اما ما درگیر مشکلی هستیم که در زمان جنگ، مردم تنها گوشهای از کار را به عهده میگیرند. ما معتقدیم که بخش اصلی تاریخ، همان مردم عادی هستند که هیچ جنبه محرمانهای ندارند و قطعاً بخشی از تاریخنگاری را تشکیل میدهند که باید ثبت شود.
تاریخ حتی در زمان بحرانها نیز کاربرد دارد
همچنین علی ططری در آغاز نشست گفت: یکی از برنامههایی که در دوره جدید ریاست کتابخانه مجلس پیگیری شده، برگزاری نشستهای تخصصی است. در این راستا، پنج گروه مطالعاتی در معاونت پژوهشی کتابخانه شکل گرفتهاند که "گروه اسناد و مطالعات موزهای" یکی از آنهاست. حوزه اسناد و تاریخ شفاهی نیز از جمله فعالیتهای مهم امسال است. در یک سال گذشته، این سومین نشست ما با موضوع تاریخ شفاهی است و این نخستین بار است که در زمینه تاریخ شفاهی بحران، بهویژه بحران جنگ، چنین نشستی برگزار میشود که ممکن است متاثر از تبعات جنگ ۱۲ روزه باشد و باید به آن پرداخته شود.
او ادامه داد: تاریخ شفاهی یک روش شناختهشده و معتبر برای تولید سند است که در سراسر دنیا بهعنوان یک سبک معتبر مورد استفاده قرار میگیرد. بحرانها نیز تعاریف و تحلیلهای مفصلی دارند؛ بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی بحرانهای شخصی وجود دارند. با توجه به حوزه کاری ما، تاریخ شفاهی بحران با تأکید بر جنگ را انتخاب کردهایم. هر دو سخنران این نشست از متخصصان و کارشناسان حوزه تئوری و عملی تاریخ شفاهی جنگ هستند. تاریخ، متعلق به حال و آینده است؛ برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته و عبرتآموزی برای آیندگان. بنابراین، از هر زاویهای که به آن نگاه کنیم، تاریخ ابزار مهمی است که حتی در زمان بحرانها نیز کاربرد دارد. تاریخ شفاهی نیز یکی از زیرمجموعههای این ابزار است، که برای تولید سند مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا سؤال نخست این است که آیا انجام تاریخ شفاهی در زمان بحران ممکن است یا خیر؟
نظرات