دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۰
«سانتا اویتا»؛ رمانِ زندگی و مرگ زنی که آرژانتین هرگز فراموشش نکرد

البرز ـ آیین معرفی و رونمایی از رمان سانتا اویتا نوشته توماس الوی مارتینث و ترجمه رامین ناصرنصیر، با حضور جمعی از دوستداران کتاب و ادبیات در مجتمع مهرادمال کرج برگزار شد؛ اثری که روایتی از زندگی و مرگ اوا پرون، بانوی اول فراموش‌نشدنی آرژانتین را بازمی‌گوید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرج، عصر یکشنبه طبقه پنجم مجتمع مهرادمال رنگ و بوی دیگری داشت. علاقه‌مندان به کتاب و ادبیات از گوشه‌وکنار گرد هم آمده بودند؛ صدای گفت‌وگوها با ورق‌زدن صفحات تازه‌چاپ درهم آمیخته بود و چهره‌های مشتاق، سالن را پر کرده بودند. مترجم کتاب، رامین ناصرنصیر، در میان جمع، نگاه‌ها را به خود جلب کرده بود؛ نگاه‌هایی که در انتظار شنیدن داستانی از زنی بودند که زندگی و مرگش، هر دو، به اسطوره‌ای بدل شد.

ناصرنصیر در ابتدای سخنانش گفت: اوا پرون، بانوی اول آرژانتین از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۳، زندگی‌ای پرفراز و نشیب داشت. او در ۳۳ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت، اما در همین عمر کوتاه، با ایجاد بنیاد خیریه و رسیدگی به وضعیت کارگران و نیازمندان، به پناه و امید مردم کشورش تبدیل شد.

وی افزود: هم روزهای زندگی‌اش و هم سرنوشتش پس از مرگ، سرشار از حوادث پر ماجرا است.

در ادامه، مترجم به ویژگی‌های ساختاری اثر اشاره کرد و توضیح داد: نویسنده در این کتاب به قالب رایج رمان تاریخی پای‌بند نمانده و با آمیختن روایت‌های گوناگون، از گزارش‌نویسی و مصاحبه گرفته تا نامه و فیلمنامه، داستانی چندلایه خلق کرده است.

ناصرنصیر این شیوه را عاملی برای خلق پرتره‌ای پیچیده از اوا پرون دانست؛ روایتی که در کنار بازتاب زندگی شخصی او، فضای سیاسی و اجتماعی آرژانتین دهه پنجاه را نیز زنده می‌کند.

کتاب سانتا اویتا اثری است که نخستین‌بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد و خیلی زود جایگاه ویژه‌ای در ادبیات آمریکای لاتین یافت. این کتاب داستان جسد مومیایی‌شده اوا پرون را روایت می‌کند؛ پیکری که سال‌ها میان کشورهای مختلف جابه‌جا شد و همچنان کانونی از بحث‌ها و خاطره جمعی مردم آرژانتین باقی ماند. منتقدانی چون گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فوئنتس و ایزابل آلنده این اثر را ستوده‌اند و آن را از نمونه‌های برجسته آمیزش واقعیت و خیال در روایت‌های معاصر دانسته‌اند.

گابریل گارسیا مارکز آن را «کتابی که تمام عمر منتظرش بودم» نامیده، کارلوس فوئنتس آن را «یک معجزه» توصیف کرده و ایزابل آلنده از آن به‌عنوان «روایتی پرشور و جنون‌آمیز» یاد کرده است. سبک مارتینث با ترکیب مستندنگاری و داستان‌پردازی، الگویی تازه برای روایت‌های تاریخی - ادبی پدید آورده است.

این کتاب با ترجمه رامین ناصرنصیر، در ۴۴۸ صفحه و با قطع رقعی، توسط نشر چشمه منتشر شده و در کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور عرضه می‌شود.

مراسم رونمایی سانتا اویتا در کرج نه‌تنها فرصتی برای آشنایی با یکی از مهم‌ترین رمان‌های آمریکای لاتین بود، بلکه بهانه‌ای شد برای گردهمایی دوستداران ادبیات و گفت‌وگو درباره نقش رمان در بازآفرینی چهره‌های تاریخی. شبی که در آن، داستان زنی شنیده شد که حتی پس از مرگ، همچنان زنده و تاثیرگذار باقی مانده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها