به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مسعود تقیآبادی؛ در ادبیات کلاسیک و آیینهای سوگواری ایران، از مرثیه و نوحهخوانی گرفته تا سوگنامهنویسی و آیینهای عزاداری، همیشه راهی برای مواجهه با اندوه جمعی وجود داشته است. اما در جهان معاصر، جایی که دردها گاه بیصدا، و سوگها بیمکان و بیزمان میشوند، ما نیازمند زبان تازهای برای بیان اندوهمان هستیم؛ زبانی که بتواند هم عمق روانی فقدان را بازنمایی کند، هم ابعاد اجتماعی آن را آشکار سازد. در واقع سوگ یکی از کهنترین، پیچیدهترین و عمیقترین تجربههای انسانی است؛ واکنشی به از دست دادن کسی یا چیزی که برایمان معنایی بنیادین دارد.
اما در قرن بیستویکم، این تجربه دیگر محدود به موقعیتهای فردی نیست. بحرانهای جهانی، پاندمیها، جنگها، مهاجرتهای اجباری، و از همپاشیدگیهای فرهنگی و اجتماعی، نوعی سوگ جمعی را رقم زدهاند؛ سوگی که نهتنها روان فردی را درگیر میکند، بلکه روانجمعی و حافظه تاریخی ملتها را نیز متأثر میسازد. در چنین فضایی، نمیتوان از سوگ بهعنوان امری خصوصی یاد کرد، بلکه باید آن را به مثابه پدیدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و روانی مورد بازخوانی و تحلیل قرار داد. در چنین شرایطی، همدلی، همبستگی، و تقویت حس هویت ملی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هنر و ادبیات، در این میان، میتوانند نقش مهمی در التیام زخمهای روحی و ایجاد امید ایفا کنند. کتابها، به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی، میتوانند به ما کمک کنند تا جنگ را بفهمیم، با قربانیان آن همدلی کنیم، و راههایی برای صلح و آشتی بیابیم. آنها میتوانند صدای کسانی باشند که صدایشان شنیده نمیشود، و به ما یادآوری کنند که انسانیت و امید، هنوز زندهاند.
در ادامه به معرفی ۱۰ کتاب مهم درباره سوگ، فقدان و فرآیندهای التیام روانی میپردازیم. این کتابها، ترجمهها و تألیفاتیاند که در زبان فارسی در دسترس قرار گرفتهاند و هر یک، از زاویهای خاص، به ما کمک میکنند تا اندوه ناشی از جنگ و خشونت را بشناسیم، دربارهاش گفتوگو کنیم، و در نهایت، روان جمعی خود را مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهیم. این آثار میتوانند به ما در درک بهتر این تجربههای انسانی، یافتن مسیرهایی برای التیام، بازسازی، و تقویت حس همبستگی ملی در این دوران دشوار کمک کنند. باشد که با هم، این زخمها را التیام بخشیم و به سوی آیندهای روشنتر گام برداریم.
۱- رنج و التیام – جیمز ویلیام وردن، محمد قائد و مترجمان دیگر
کتاب «رنج و التیام» نوشته جیمز ویلیام وردن، استاد دانشگاه هاروارد، یکی از مهمترین منابع روانشناسی سوگ است که بهطور گسترده در آموزش رواندرمانگران مورد استفاده قرار میگیرد. او سوگ را فرآیندی فعال و کاری روانی-عاطفی میداند که فرد باید انجام دهد تا بتواند با فقدان کنار بیاید. وردن چهار تکلیف اساسی برای سوگواری تعریف میکند:
- پذیرش واقعیت فقدان (قبول اینکه فرد فوتشده دیگر بازنمیگردد)
- گذر از درد مصیبت (تجربه و تحمل درد عاطفی و روانی ناشی از فقدان)
- انطباق با محیطی که فرد فوتشده در آن حضور ندارد
- تغییر جایگاه عاطفی متوفی و ادامه دادن زندگی با وجود فقدان
این چهار تکلیف بهصورت فعال و پویا هستند و فرد سوگوار باید آنها را انجام دهد تا فرآیند سوگواری تکمیل شود. وردن تأکید میکند که این تکالیف لزوماً به ترتیب مشخصی انجام نمیشوند و ممکن است برخی از آنها دشوارتر باشند، بهویژه تکلیف چهارم که شامل ایجاد جایگاه جدید عاطفی برای فرد فوتشده است. این کتاب از منظر روانشناسی رشد و تطبیقی هم بررسی شده و با نثری علمی و روان توسط محمد قائد به فارسی ترجمه شده است و نهتنها برای درمانگران و مشاوران، بلکه برای خوانندگانی که به دنبال درک بهتر رنجهای خود هستند نیز قابل استفاده است.

۲. رویکردهای روانکاوانه به فقدان – تیموتی کیو و سینتیا گرگوری رابرتس؛ ترجمه مسعود تقیآبادی، نشر مروارید.
این کتاب به بررسی پدیدهی فقدان از منظر روانکاوی میپردازد و تأثیرات آن بر روابط زوجها و خانوادهها را تحلیل میکند. نویسندگان با ترکیب نظریههای روانکاوی کلاسیک مانند دیدگاههای فروید، کلاین، و بیون با رویکردهای معاصر مانند نظریهی پیوند (el vinculo) و روابط ابژه، چارچوبی جامع برای درک و درمان واکنشهای مالیخولیایی و سوگواری حلنشده ارائه میدهند. این کتاب در دو بخش و ۹ فصل و سه پیشگفتار نوشته شده است. کتاب با مقدمهای از مترجم آغاز میشود که در آن به تجربیات شخصی خود از مواجهه با فقدان و اهمیت پرداختن به این موضوع در روانکاوی اشاره میکند. سپس، سه پیشگفتار از روانکاوان برجسته بینالمللی به معرفی کتاب و جایگاه آن در روانکاوی معاصر میپردازند. این پیشگفتارها بر اهمیت جهانی موضوع فقدان و نیاز به رویکردهای بینفرهنگی در درمان آن تأکید دارند. بخش اول کتاب به مبانی نظری و رویکردهای بالینی اختصاص دارد. در فصل اول، مبانی نظری فروید در مقالهی "سوگواری و مالیخولیا" (۱۹۱۷) و توسعهی آن توسط نظریهپردازان بعدی مانند کلاین و بیون بررسی میشود. این فصل بر نقش روابط ابژهای و مکانیسمهای دفاعی مانند درونفکنی و فرافکنی در واکنش به فقدان تمرکز دارد. فصل دوم نظریهی پیوند را به عنوان مکملی برای نظریهی روابط ابژه معرفی میکند و اهمیت پیوندهای بینفردی و بیننسلی را در شکلگیری واکنشهای مالیخولیایی برجسته میسازد. فصل سوم مدلی برای ارزیابی واکنشهای آسیبشناختی به فقدان در زوجها ارائه میدهد و از ابزارهای بالینی مانند انتقال متقابل و درمان اشتراکی برای تحلیل این واکنشها استفاده میکند. در فصل چهارم، یک چارچوب نظری و مدل پیشنهادی برای مداخلهی کوتاهمدت در درمان زوجهای دچار مالیخولیا ارائه میشود. این مدل شامل مراحل ارزیابی، تعهد، کار بر روی پیوندها، و نتیجهگیری است.
بخش دوم کتاب به بررسی موارد بالینی خاص و تأثیر فقدان بر زوجها و خانوادهها میپردازد. فصل پنجم به بررسی موردی یک خانواده میپردازد که از دفاعهای مالیخولیایی برای اجتناب از سوگواری استفاده میکند و فقدان حلنشدهی نسل قبلی را به نسل بعد انتقال میدهد. فصل ششم بر فقدان بیننسلی و تأثیر آن بر زوجها تمرکز دارد و یک مطالعهی موردی از زوجی با تاریخچهی تروماهای بیننسلی (مانند هولوکاست) را تحلیل میکند. فصل هفتم تأثیر فقدان زودهنگام والدین بر عملکرد زوجهای بزرگسال را بررسی میکند و رابطهی بین فقدان والدین در کودکی و مشکلات صمیمیت در بزرگسالی را تحلیل مینماید. فصل هشتم به سوگواری و مالیخولیا در تجربهی زوجها از سقط جنین میپردازد و پیامدهای روانی سقطهای مکرر را در اختلالات رابطهای بررسی میکند. فصل نهم فقدان در زندگی روزمرهی زوجها را تحلیل میکند و واکنشهای خودشیفتهوار به بحرانهای زندگی را در چارچوب نظریهی پیوند توضیح میدهد. ویژگیهای بارز این کتاب شامل ترکیب نظریه و عمل، دیدگاه بینفرهنگی، تمرکز بر زوجها و خانوادهها، و ارائهی مدلهای درمانی کاربردی است. این کتاب منبعی ارزشمند برای متخصصان سلامت روان، به ویژه روانکاوان، رواندرمانگران و مشاوران خانواده است که به دنبال درک عمیقتر پدیدهی فقدان و راهکارهای درمانی آن هستند. با نگاهی نوین به تأثیرات بیننسلی و بینفردی فقدان، خواننده را به چالش میکشد تا فراتر از رویکردهای فردنگر به مسائل نگاه کند.

۳. روانشناسی اندوه (سوگ) – ریچارد گراس؛ ترجمه رضا ستوده، نشر نگاه
کتاب «روانشناسی سوگ»، یکی از منابع معتبر در حوزه مطالعه سوگ و مواجهه با فقدان است که رویکردی چندبعدی و علمی به این پدیده انسانی دارد. این کتاب بهطور عمیق واکنشهای روانی، اجتماعی و فرهنگی انسانها در برابر فقدان عزیزان را بررسی میکند و تلاش دارد تا خواننده را با ماهیت پیچیده سوگ آشنا سازد. کتاب در هفت فصل تنظیم شده که هر فصل به جنبهای خاص از سوگ میپردازد: ۱) فقدان، عزاداری و سوگ: تعاریف و مفاهیم: در این فصل، گروس به تعریف دقیق مفاهیم کلیدی مانند فقدان، داغدیدگی و سوگ میپردازد و تفاوتهای ظریف میان این مفاهیم را روشن میکند. او تأکید میکند که سوگ تنها واکنشی روانی به مرگ نیست بلکه شامل فرآیندهای عاطفی، شناختی و رفتاری است که فرد برای سازگاری با فقدان پشت سر میگذارد. ۲) تجربه و ماهیت سوگ: گروس سوگ را تجربهای منحصر به فرد و پیچیده میداند که هر فرد به شکلی متفاوت آن را تجربه میکند. او به بررسی واکنشهای متنوع انسانی، از انکار و خشم گرفته تا پذیرش و سازگاری میپردازد و نشان میدهد که این واکنشها لزوماً به صورت مرحلهای یا خطی نیستند. ۳) هدف و سودمندی سوگواری در این بخش، نویسنده به کارکردهای سوگواری میپردازد و توضیح میدهد که سوگ، هرچند دردناک، فرآیندی ضروری برای بازسازی روانی و اجتماعی فرد داغدیده است. او همچنین به نقش سوگ در بازسازی هویت و روابط اجتماعی اشاره میکند. ۴) سوگ، پدیدهای اجتماعی و فرهنگی: چگونه باید سوگواری کرد؟ گروس تأکید میکند که سوگ همیشه در زمینه فرهنگی و اجتماعی خاصی رخ میدهد و هنجارها، باورها و آیینهای هر جامعه نقش مهمی در نحوه ابراز و تجربه سوگ دارند. او به بررسی تفاوتهای فرهنگی در سوگواری و تأثیر این تفاوتها بر سلامت روان میپردازد. ۵) رابطه با متوفی و مفهوم «چه کسی از دنیا رفته است»: این فصل به بررسی رابطه عاطفی و روانی میان سوگوار و فرد فوتشده اختصاص دارد. گروس نشان میدهد که سوگ تنها درباره فقدان فیزیکی نیست بلکه شامل بازسازی رابطه در قالبهای ذهنی، عاطفی و فرهنگی نیز میشود. ۶) سوگ پیچیده: یکی از بخشهای مهم کتاب به مفهوم «سوگ پیچیده» اختصاص دارد؛ حالتی که در آن فرآیند طبیعی سوگواری دچار اختلال میشود و فرد بهطور مزمن درگیر درد و اندوه میماند. گروس عوامل مختلفی مانند نوع مرگ، رابطه با متوفی و شرایط روانی فرد را در بروز سوگ پیچیده بررسی میکند. ۷) روی خوش سوگواری: رشد پساتروما: فصل پایانی، نویسنده به پدیده رشد پس از حادثه میپردازد و نشان میدهد که چگونه برخی افراد پس از تجربه سوگ، به رشد روانی، معنوی و اجتماعی دست مییابند. از این کتاب نیز چند ترجمه در بازار وجود دارد که توسط نشر نگاه، نشر مون و نویسه فارسی منتشر شده است.
۴. عشق و فقدان در زندگی و درمان – لیندا شربی، ترجمه مریم شفیعخانی؛ نشرقطره
لیندا شربی در این کتاب به مسالهای میپردازد که کمتر دربارهاش صحبت شده است: تأثیر مشهود و ناآگاهانه احساسات شخصی و تجربیات عاشقانه و فراق بر هر دو سوی درمان—درمانگر و درمانجو. او با روایت زندگی مشترکش با همسرش جورج و مواجهه با بیماری و مرگ او، نشان میدهد که چگونه این تجربه عمیق وفاداری، وابستگی، سوگ و بازیابی آرامآرام وارد فضای درمانی میشود و بر عواطف، واکنشها و تصمیمهایی که در اتاق مشاوره گرفته میشود، تأثیر میگذارد. در فصل «افتادن در عشق …»، شربی تمایلها و تمنیاتش را در زندگی و درمان بررسی میکند. در «انتقال متقابل شهوانی»، درباره چالش پیشبینیناپذیر احساسات جنسی یا شدید عاشقانهای سخن میگوید که ممکن است بین درمانگر و بیمار شکل گیرد. این موضوع، محدودیتها و مسئولیتهای حرفهای را به چالش میکشد. فصل «قطع اجباری» به آنلحظهها میپردازد که پایان درمان، چه بر اثر مرگ یا وصلتهای ناخواسته رخ میدهد و چگونه این جداییها دوطرفه درد میآفرینند. یکی از مهمترین فصول کتاب «افشاگری خود» بحثی اخلاقی و روانشناسانه را مطرح میکند: چگونه و تا چه اندازه درمانگر درباره زندگیاش با بیمار صحبت کند؟ شربی با تأمل بر انتخابهایی که به همبستگی، حمایت، یا محافظت منجر میشود، نشان میدهد که این تصمیمات چطور میتوانند مسیر درمان را شکل دهند. فهرست محتوایی این کتاب عبارت است از: عاشق شدن در درمان و در زندگی؛ داستانهای عاشقانه ادامه دارد؛ انتقال متقابل شهوانی: بررسی احساسات جنسی یک روانکاو؛ پایان اجباری: زمانی که درد مشترک است؛ افشاگری خود: جستجوی ارتباط و حفاظت؛ از قطع ارتباط تا ارتباط مجدد؛ بیماری و مرگ: بازنگری در افشاگری خود؛ قدرت عشق و از دست دادن در درمان روانکاوی: نگاه به گذشته؛ پایانها: قدرت عشق و فقدان در درمان روانکاوی؛ سوگواری: رها کردن و نگه داشتن. این اثر همزمان علمی و انسانی است و توانسته هم متخصصان را جذب کند و هم مخاطب عمومی را.

۵. سوگ: بهایی که برای عشق میپردازیم – سوند بریکمن، ترجمه علی کریمی؛ ترجمان علوم انسانی
این کتاب اثری است تأملبرانگیز که به واکاوی پدیدهی سوگ از منظرهای فلسفی، روانشناختی و فرهنگی میپردازد. این کتاب، تجربهی انسانیِ فقدان را نه به عنوان اختلالی پزشکی، بلکه بهمثابه یکی از بنیادیترین ابعاد وجود انسان بررسی میکند. برینکمن با رویکردی پدیدارشناختی، استدلال میکند که سوگ نه فقط یک واکنش روانی، بلکه شیوهای خاص از بودن در جهان است، تجربهای که در همتنیدگی میان عشق و مرگ شکل میگیرد و معنا مییابد. کتاب با مقدمهای تحت عنوان «قرن سوگ» آغاز میشود که در آن نویسنده نشان میدهد چگونه سوگ از تجربهای فردی و شخصی به مسئلهای عمومی و فرهنگی بدل شده است؛ سوگی که اکنون در هنر، ادبیات، موسیقی و حتی شبکههای اجتماعی به نحوی پررنگ بازتاب مییابد. در فصلهای بعد، برینکمن با نگاهی ترکیبی از فلسفه و روانشناسی، ابتدا سوگ را بهمثابه هیجانی نمادین تحلیل میکند؛ هیجانی برخاسته از عشق و فقدان که ویژگی خاص انسان است و در مقایسه با حیوانات، دارای معنابخشی ذهنی و فرهنگی ویژهایست. او سپس با بهرهگیری از فلسفهی پدیدارشناسی، بهویژه آرای ادموند هوسرل و مارتین هایدگر، توضیح میدهد که سوگ صرفاً یک احساس نیست، بلکه یک وضعیت هستیشناختیست؛ نوعی بودن در جهانی که دیگر همان جهان پیشین نیست. در ادامه، نویسنده به بدنمندی سوگ میپردازد و نشان میدهد چگونه تجربهی فقدان در جسم نیز نمود مییابد: از سنگینی و بیحالی گرفته تا دردهای مبهم و اختلال در خواب و تغذیه. او ارتباط پیچیدهی ذهن و بدن را در تجربهی سوگ برجسته میسازد. سپس در بخش «زیستبوم سوگ»، برینکمن به تأثیر فرهنگ، مناسک و جامعه بر شکلگیری تجربهی سوگواری میپردازد و تغییرات آن را در عصر مدرن بازمینماید. از دیگر مباحث مهم کتاب، نقد طبیسازی سوگ و واکنش نویسنده به مفهوم «سوگ پیچیده» در روانپزشکی معاصر است. کتاب در فصل پایانی، با عنوان «عشق بیمأوا»، پیوند میان عشق، مرگ و سوگ را برجسته میسازد و بر این ایده تأکید میکند که سوگ، در واقع، بهایی است که برای عشق میپردازیم؛ تجربهای که نشان از عمق پیوندهای انسانی دارد. برینکمن تلاش میکند نشان دهد که سوگ نه نشانهی ضعف، بلکه گواهی است بر ظرفیت ما برای عشق ورزیدن.
۶. سوگ و فقدان؛ نظریهها و مهارتهایی برای حرفههای یاریرسان – کاترین والش، ترجمهی آزاده ابویی و فرنگیس دمهری؛ نشر ارجمند
این کتاب در ۱۳ فصل و ۶ بخش پیوست به موضوع سوگ و فقدان میپردازد. این کتاب با هدف افزایش آمادگی خوانندگان برای مواجهه با تجربه از دست دادن، هم در زندگی شخصی و هم در حرفههای مرتبط با کمکرسانی، تدوین شده است. کاترین والش ضمن بررسی اهمیت شناخت سوگ و فقدان در دورههای مختلف زندگی (کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی)، به تحلیل واکنشهای طبیعی و پیچیده سوگ میپردازد. کتاب به تأثیرات فرهنگی و معنوی بر تجربه سوگواری توجه ویژه دارد و استراتژیها و تکنیکهایی برای کمک به افراد و خانوادهها ارائه میدهد. همچنین بخشی از کتاب به خودآمادگی و خودمراقبتی متخصصانی اختصاص دارد که درگیر مسائل سوگ هستند. زبان کتاب ساده و روان است و با مثالهای متنوع، خواننده را در درک بهتر موضوع یاری میکند. فهرست فصلهای کتاب عبارتند از: فصل ۱: مقدمهای بر سوگ و فقدان؛ فصل ۲: فقدان نمادین؛ فصل ۳: خودآمادگی و خودمراقبتی برای متخصصان درگیر با مسئله فقدان و سوگ؛ فصل ۴: فقدان و سوگ در طول دوره زندگی: کودکی و نوجوانی؛ فصل ۵: سوگ و فقدان در طول زندگی: جوانی و میانسالی؛ فصل ۶: فقدان و سوگ در طول دوره زندگی: سالمندان؛ فصل ۷: واکنشهای سوگ طبیعی و پیچیده؛ فصل ۸: تأثیرات فرهنگی و معنوی؛ فصل ۹: سوگ در متن فقدان قابل انتظار؛ فصل ۱۰: برای کمک به افراد و خانوادهها چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟؛ فصل ۱۱: گروهها و سازمانهای کمککننده / یاریگر؛ فصل ۱۲: جوامع و سوگ تروماتیک؛ فصل ۱۳: خودمراقبتی: حفظ امید، یاریرسانی و صلاحیت هنگام کار با سوگ.

۷. مرگ، سوگ، فقدان (روان و زندگی)» – سودابه دیداران، نشر قطره
این اثر یا راهنمای کاربردی و موجز به بررسی فرایند سوگواری در مواجهه با مرگ و فقدان اختصاص دارد. هدف نویسنده پرداختن به تجربهی سوگ و ارائهی حمایتهای عملی برای عبور از داغدیدگی است. دکتر دیداران پس از معرفی مفهوم سوگ بهعنوان واکنشی طبیعی شامل احساسات، افکار و رفتارهایی که در مواجهه با فقدان رخ میدهد، توضیح میدهد که پذیرش این فرایند—چه در فقدان فرد نزدیک و چه در رویارویی با مرگ فرزند— چقدر حیاتی است. از نکات مهم کتاب بررسی سبکهای متفاوت سوگواری بین زنان و مردان و اشاره به پنج مرحله سوگ است که مسیر طبیعی عبور از داغدیدگی را قابل درکتر میکند. ابتدا تحلیل مفهوم «سوگواری طبیعی»، سپس بررسی «سوگ کودکان» با تأکید بر شیوههای مناسب بیان احساسات. کتاب با فصلهایی اختصاصی دربارهی «خشم در زمان مرگ»، «فقدان فرزند» – که به تأثیر شدید چندوجهی آن بر والدین میپردازد – ادامه مییابد. دیداران همچنین نشان میدهد چطور باورهای نادرست میتواند روند سوگواری را پیچیده کند و تأکید میکند که بیان احساسات و بهرهگیری از حمایتهای اجتماعی باید آزاد باشد. از ویژگیهای کتاب میتوان به استفاده از پرسش و پاسخ، مثالهای شاعرانه و داستانی، زبان روان و قابل فهم، و تمرکز ویژه روی نقش «بیان احساسات» و «پذیرش حمایت دیگران» اشاره کرد. نویسنده تأکید میکند که اگر فرایند سوگواری طی نشود، میتواند آینده فرد را تحت تأثیر قرار داده و مانع از پالایش روانی شود. در مجموع، این کتاب با ترکیب نظریه و کاربرد، مراحلی مانند پذیرش فقدان، مواجهه با احساسات (خشم، اندوه)، حمایتجویی، و نیاز به بیان و بازسازی زندگی پس از فقدان را در قالب فصولی موجز و مفید ارائه کرده است.
۸. جستوجوی معنا: ششمین مرحله از سوگ – دیوید کسلر، ترجمه میثم همدمی؛ نشر نوین
این کتاب تلاشی عمیق برای فراتر رفتن از پنج مرحله شناختهشده سوگ (انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی، پذیرش) و حرکت به سوی مرحلهای عمیقتر و انسانسازتر است: «یافتن معنا».کتاب با مقدمهای آغاز میشود که نیاز ضروری انسان را پس از پذیرش فقدان به دستیابی به معنا شرح میدهد. نویسنده معتقد است بعد از پذیرش، مرحله مهمی به نام معناجویی آغاز میشود؛ جایی که فرد داغدار درمییابد چگونه میتوان عشق از دسترفته را به یاد ماند و زندگی را به سکویی برای رشد تبدیل کرد. نویسنده در سیزده فصل اصلی، مسیر معناجویی در سوگ را با نگاهی فردی و تخصصی بررسی میکند. فهرست این فصول عبارتند از: مقدمه، معنا چیست؟، سوگ شاهد میطلبد، معنای مرگ، نخستین گام در معنابخشی، تصمیم، معنابخشی در چرایی مرگ، خودکشی، روابط پیچیده، مرگ فرزند، سقط جنین و مرگ نوزاد، ناخوشیهای روان و اعتیاد، عشقی بیش از درد، میراث، از سوگواری تا باورمندی و بالاخره «همهچیز برای همیشه تغییر میکند» و سخن اخر. در فصلهایی مانند «معنای مرگ» و «نخستین گام در معنابخشی»، نویسنده نشان میدهد چگونه میتوان از زاویهای تازه به پایان زندگی نگاه کرد. فصلهایی مانند «خودکشی»، «مرگ فرزند» و «سقط جنین و مرگ نوزاد» به جنبههای دشوار و خاص سوگواری میپردازد و ابزارهایی برای مفهومبخشی در شرایط دشوار ارائه میدهد. «عشقی بیش از درد» یکی از فصلهای تأملبرانگیز است که عمق پیوند عشق و فقدان را نشان میدهد. در فصول «میراث» و «از سوگواری تا باورمندی»، مسیر شخص را از رنج به سمت ساختن معنای جدید در زندگی راهنمایی میکند. در نهایت، فصل تأکیدشده «همهچیز برای همیشه تغییر میکند» این حقیقت تلخ اما آزادکننده را بیان میکند که پس از تجربه سوگ، فرد دیگر نمیتواند همان زندگی قبل را ادامه دهد.

۹. پذیرش سوگ: یافتن مسیر زندگی پس از فقدان؛ لیر بی. ویلیس و مارنی کرافورد ساموئلسون، ترجمهی سبحان خسروجردی، نشر میلکان
این کتاب به سوگ بهعنوان واکنشی طبیعی نگاه میکند؛ تجربهای که ریشه در عشق دارد و نه مشکلی که باید درمان شود. نویسندگان با لحن دوستداشتنی و همراهی گرم، خواننده را دعوت میکنند تا سوگواری را «کامل به جا بیاورد» و با احساسات خود – هرچه هستند – روبهرو شود، مسیر ویژهاش را در عبور از فقدان بازشناسد و تعادل عاطفی تازهای بیابد. در قالب متن یکپارچه، نویسندگان ابتدا میگویند همه ما از دست دادن را تجربه میکنیم – از همسر و والدین تا منابع مالی و عادتهای روزمره – و این تلفات، چه در سطح شخصی و چه اجتماعی فراگیر است. سپس دعوتی ملایم برای مواجهه با سوگ مطرح میشود. در این بیان، نقش عمیق سوگ و عشق درهمتنیده هم روشن میشود: وقتی عشق میورزیم، سوگواری میکنیم؛ و با ابراز کامل اندوه، توانایی عشقورزیدنمان عمیقتر میشود. در ادامه، کتاب «شیوههایی برای تعامل با سوگ» ارائه میدهد که هدفشان رفع آن نیست، بلکه همراه شدن با بخش تغییرناپذیر زندگی است؛ توصیه میشود سوگ را نه بهمثابه شکست، بلکه بهعنوان بخشی از تجربهی انسانی حفظ کنیم – «با چشم و قلبی گشوده در این شکستگی بزرگ بمانید. نویسندگان بر دعوت به شنیدن درونی تأکید کردهاند: خودآگاهی، مهربانی با خود، و احترام به دیگران پایههای این مسیر هستند و آغاز تغییری عادلانهتر نیز از همین توجه به درد سرچشمه میگیرد. زبان کتاب ساده و صمیمیست و هیچ تأکیدی بر ارائهی مراحل خشک یا درمانگرانه ندارد؛ بلکه بیشتر مأموریتی وجودی تعریف میکند: سوگواری را نشانهای از عشق عمیق بشناسیم و اجازه دهیم که عشق و سوگ با هم، زندگی جدیدی بسازند.
. ۱۰. عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست – مگان دیواین، ترجمه سیدهسارا ضرغامی و آرزو مومیوند، نشر میلکان
مگان دیواین، رواندرمانگر آمریکایی، در این اثر تأثیرگذار میگوید: «همهچیز درست نیست، اما میتوان با آن زندگی کرد.» کتاب «عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» با تأملی عمیق به تجربهی سوگ میپردازد و به شما یادآوری میکند که اندوه، نه مشکلی که قابل اصلاح باشد، بلکه واکنش طبیعی عشق به فقدان است. نویسنده که خود سوگ فاجعهباری را تجربه کرده، معتقد است جامعه گرایش دارد سوگ را بهمثابه بیماری سریعاً "درمانپذیر" ارائه دهد، اما در این کتاب نشان میدهد چنین رویکردی میتواند موانعی عاطفی ایجاد کند: «اندوه همان عشق است در وحشیترین و دردناکترین شکل خود؛ واکنشی طبیعی و عاقلانه به از دست دادن. ساختار کتاب در چهار بخش اصلی با شانزده فصل تنظیم شده است
- وضعیت همانقدر که فکر میکنید مسخره است
- با سوگتان چه میکنید
- وقتی خانواده و دوستانتان نمیدانند چه باید بکنند
- مسیری رو به جلو
در بخش اول، دیواین دیدگاه جامعه نسبت به سوگ را نقد میکند و نشان میدهد که مسیر استاندارد پنج مرحلهای سوگ (انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی، پذیرش) نباید بهصورت چکلیستی دنبال شود، چون تجربه هر فرد منحصر بهفرد است در بخش دوم، خواننده هدایت میشود تا اندوه را بپذیرد و دربارهی آن زبانی انسانی بیابد. بخش سوم، نقش مهم جامعه و اطرافیان در همراهی سوگوار را روشن میسازد؛ اینکه چگونه میتوان حضور دلگرمکننده داشت بدون تلاش برای "اصلاح" درد. در بخش پایانی («مسیری رو به جلو») نویسنده خواننده را همراهی میکند تا با تأمل و پذیرش، تعادل عاطفی را بازیابد و زندگی جدیدی بسازد همزمان با درد و اندوه. کتاب با زبانی صمیمی، مثالهای واقعی از زندگی نویسنده و دیگر سوگواران و تمرینهایی ساده ولی عمیق، مانند تکنیکهای تنفس، مراقبت از خود و شیوههای مدیریت اضطراب شبانه، خواننده را همراهی میکند.

در انتها باید یادآور شد که لازم است که دانشگاهها، مراکز آموزش عالی، رواندرمانگران، معلمان و فعالان اجتماعی این منابع را جدیتر بگیرند. واحدهای درسی، جلسات مطالعه، حلقههای درمانی و فضای عمومی فرهنگی باید برای گفتگو درباره سوگ، فضا باز کنند. سوگ را نباید تنها واکنشی به مرگ تلقی کرد؛ بلکه باید آن را پاسخی روانی به هر نوع فقدان و شکاف وجودی دانست. به همین خاطر، مطالعات بینرشتهای درباره سوگ، فقدان و فرآیندهای بازسازی روانی میتوانند به شکلگیری ادبیات بومی، درمانهای مبتنی بر فرهنگ، و سیاستگذاریهای سلامت روان کمک کنند. در جهانی که هر روز خبر از اندوهی نو میآید، نیاز به منابعی انسانیتر، همدلانهتر و ژرفتر از همیشه احساس میشود. ما از دل این گزارش دعوت میکنیم که به این کتابها، با چشم و دلی بازتر بنگریم؛ آنها را بخوانیم، دربارهشان حرف بزنیم، و بگذاریم اندوه، بهجای خفگی، به فهم بدل شود.
نظرات