سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در حالی که بسیاری از کلانشهرهای ایران تلاش میکنند با اجرای برنامههای نوآورانه، فرهنگ کتابخوانی را در بافت شهری و زندگی روزمره شهروندان نهادینه کنند، کرج هنوز درگیر گامهای اولیه است. مصوباتی نظیر نامگذاری یک بلوار به نام «کتاب» یا نصب قفسههای کوچک در ایستگاههای اتوبوس، از جمله اقدامات مدیریت شهری در این زمینه است. اما آیا این اقدامات کافیست؟
در این گزارش، گفتوگو با سه چهره از زوایای متفاوت را خواهید خواند؛ یکی از درون ساختار مدیریت شهری و دو نفر از دلِ میدان فرهنگی شهر، با نگاهی انتقادی و از منظر تجربههای میدانی.
گفتوگوی اول با علیرضا سعیدی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر کرج انجام شده است.
ایجاد کتابخانه در ایستگاههای اتوبوس، بلوار کتاب و تلاش برای کسب عنوان پایتختی کتاب ایران توسط کرج؛ گامهایی کوچک اما روبهجلو هستند. آقای سعیدی، در روزهایی که بسیاری از شهروندان و فعالان فرهنگی از کمرمق بودن اقدامات فرهنگی در شهر گلایه دارند، شورای ششم چه برنامههایی در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی داشته است؟
در کمیسیون فرهنگی شورای ششم تلاش کردیم که کتاب و کتابخوانی را بهعنوان یکی از محورهای اصلی برنامهریزی فرهنگی قرار دهیم. هرچند محدودیت منابع و اولویتهای متعدد وجود دارد، اما برخی مصوبات مشخص در این حوزه داشتهایم.
از جمله آنها میتوانم به نامگذاری بلوار بین دانشگاه آزاد و دانشگاه هنر به بلوار کتاب اشاره کنم. این کار نه فقط یک نامگذاری ساده، بلکه گامی است در جهت ساخت هویت فرهنگی برای این منطقه دانشگاهی.
در خصوص پایتختی کتاب ایران هم صحبتهایی شده؛ آیا کرج در این مسیر قدمی برداشته است؟
بله، خوشبختانه شهر کرج عضو دبیرخانه رویداد ملی پایتخت کتاب ایران شده و از طرف مدیریت شهری، همراهیهایی برای آمادهسازی زیرساختها و برنامهریزیهای مرتبط صورت گرفته است. این عنوان برای شهری مثل کرج با جمعیت جوان و ظرفیتهای بالقوه فرهنگیاش میتواند انگیزهای برای حرکت در مسیر توسعه فرهنگی باشد.
اقدامات دیگری هم در راستای دسترسی عمومی مردم به کتاب در نظر گرفتهاید؟
یکی دیگر از مصوبات ما، ایجاد کتابخانههای کوچک در ایستگاههای اتوبوس است. ایده سادهای است اما تأثیرگذار، در زمانهای انتظار، که معمولاً بیثمر سپری میشوند، فرصتی فراهم میشود تا مسافران کتابی بردارند و چند صفحه بخوانند. ما میخواهیم مطالعه بخشی از زیست روزمره مردم شود، نه یک فعالیت لوکس یا صرفاً آکادمیک.
با توجه به این مصوبات، آیا شما این اقدامات را کافی میدانید یا آن را شروعی برای برنامهریزیهای بزرگتر قلمداد میکنید؟
قطعاً اینها شروع است. اگر بخواهیم تأثیرات پایدار فرهنگی داشته باشیم، باید تداوم و گسترش این اقدامات را در نظر بگیریم. توسعه فرهنگی، بهویژه در حوزهای مانند کتابخوانی، نیازمند استمرار، مشارکت مردمی و همکاری نهادهای مختلف است. ما در شورا وظیفه داریم این بستر را فراهم کنیم.
آنچه خواندید، روایتی از دل ساختار مدیریت شهری بود؛ جاییکه تلاش میشود کتاب را به فضای عمومی شهر وارد کنند. اما در سوی دیگر ماجرا، فعالان فرهنگی مستقل، روایت متفاوتی دارند؛ کسانی که از نزدیک با جامعه و مخاطب در ارتباطاند و دغدغههایشان رنگ و بوی واقعیت بیشتری دارد.

گفتوگوی دوم با مریم محمودی، فعال فرهنگی و مدیر یک پاتوق کتاب در کرج انجام شده است.
خانم محمودی، شما سالها در حوزه کتاب و فرهنگ در کرج فعالیت کردهاید. بهعنوان کسی که از نزدیک با فضای فرهنگی شهر درگیر است، وضعیت فعلی را چطور ارزیابی میکنید؟
صادقانه بگویم، وضعیت خوبی ندارد. کرج شهری با جمعیتی جوان، تحصیلکرده و متنوع است، اما متأسفانه مدیریت شهری ما هنوز کتاب و فرهنگ را جزو کالاهای لوکس میبیند. انگار تا خیابانی آسفالت نشود یا پلی افتتاح نشود، کار مهمی انجام نشده است. روح شهر فراموش شده، ما فقط به جسم آن رسیدگی میکنیم.
از اقداماتی مثل نامگذاری بلوار کتاب یا ایجاد قفسههای مطالعه در ایستگاههای اتوبوس خبر دادهاند. اینها را چطور میبینید؟
اینها بیشتر شبیه ژستهای فرهنگیاند. البته من مخالف کار کوچک نیستم؛ گاهی یک قفسه کتاب در ایستگاه اتوبوس هم میتواند شروعی باشد، به شرط آنکه پیگیری، نظارت و توسعهای پشتش باشد. اما تجربه ما نشان داده که اغلب این طرحها عمرشان به یک افتتاحیه میرسد و بعد رها میشوند.
یعنی شما معتقدید ارادهای از سوی مدیریت شهری برای کار فرهنگی وجود ندارد؟
بله، دقیقاً همینطور است. فرهنگ در کرج اولویت ندارد. همیشه پروژههای عمرانی فوریتر، پرسروصداتر و پررنگتر دیده میشوند. ساخت زیرگذر در یک سال تمام میشود و روبانبر هم دارد؛ اما ساخت فرهنگ زمانبر است، پیچیده است و خروجیاش ملموس نیست، پس کنار گذاشته میشود.
در مقایسه با دیگر کلانشهرها مثل شیراز، مشهد یا یزد، کرج چه تفاوتی دارد؟
تفاوت خیلی زیاد است. در شیراز «اتوبوس کتاب» راه افتاد و هنوز هم فعال است. در یزد، شهرداری بودجه مشخص برای کتابخوانی در مدارس اختصاص میدهد. مشهد پویشهای مردمی کتابخوانی را با حمایت شورا و شهرداری اجرا میکند. اما در کرج نه ایده جدیدی میبینیم، نه الگوبرداری از دیگران. حتی حاضر نیستند بپرسند بقیه چه کردهاند که موفق شدهاند.
چه پیشنهادی دارید برای اینکه این وضعیت تغییر کند؟
اولین قدم این است که شهرداری و شورای شهر صادقانه بپذیرند که فرهنگ در اولویتشان نیست. تا زمانی که این انکار وجود دارد، تغییری اتفاق نمیافتد. دوم، باید مشارکت فعالان فرهنگی مستقل را جدی بگیرند. ما حاضریم طرح بدهیم، کمک کنیم، اجرا کنیم. فقط به ما فضا بدهند. سوم اینکه بهجای شعار، برنامهریزی درازمدت فرهنگی انجام دهند؛ مثلاً چرا کرج نباید هر سال یک جشنواره مطالعه مردمی داشته باشد؟ یا چرا نباید در هر منطقه یک خانه فرهنگ تخصصی کتاب داشته باشیم؟
پس از شنیدن نقدهای یک فعال فرهنگی، حالا نوبت به نمایندهای دیگر از جامعه فرهنگی است؛ کسیکه در قالب یک مؤسسه غیردولتی، سالها در حوزه ترویج کتاب میان کودکان و نوجوانان فعالیت کرده و تجربهای ملموس از وضعیت واقعی دارد. ساناز اسفندیاری، مدیر مؤسسه فرهنگی و هنری «بخوان با ما».

بهنظر شما مدیریت شهری در سالهای اخیر چه نقش مشخص و مؤثری در گسترش فرهنگ کتابخوانی و دسترسی عمومی به کتاب ایفا کرده است؟ آیا این اقدامات را کافی میدانید؟
مدیریت شهری کرج نقش چشمگیری در گسترش فرهنگ کتابخوانی ایفا نکرده و اقدامات انجامشده عمدتاً مقطعی، فصلی و بدون تداوم بودهاند. برخی اقدامات مانند ایجاد سراهای مطالعه در بوستانها ارزشمند بودند، اما به دلیل نبود برنامهریزی و مشارکت کافی، تأثیرگذاری لازم را نداشتهاند.
با توجه به گسترش فضاهای فرهنگی مستقل مانند کافهکتابها و مراکز مطالعه خصوصی، مدیریت شهری چه نقشی در حمایت، تسهیل یا ساماندهی این فضاها دارد؟ آیا توانسته بهدرستی از ظرفیت آنها در ترویج فرهنگ کتابخوانی بهرهبرداری کند؟
مدیریت شهری تاکنون حمایت ویژهای از این فضاها نداشته است، در حالی که میتواند با تسهیل اقدامات اداری و حمایتهای ساده اما مؤثر، به توسعه و بهرهبرداری بهتر از ظرفیت آنها کمک کند.
از نظر شما چه عواملی باعث میشود برخی از برنامهها و بودجههای فرهنگی شهرداریها در زمینه کتاب و کتابخوانی تأثیرگذاری کافی نداشته باشند؟ آیا این مسئله به ضعف در طراحی برنامهها برمیگردد یا نحوه اجرای آنها؟
ضعف در طراحی برنامهها، نگاه مقطعی و پروژهای بدون شناخت دقیق از نیازهای مردم، همراه با ضعف نظارت و واگذاری به افراد فاقد تخصص، از دلایل اصلی تأثیرگذاری پایین این برنامهها هستند.

از نگاه شما بهعنوان یک فعال فرهنگی، مهمترین ضعفهای موجود در سیاستهای شهری مرتبط با ترویج مطالعه و کتابخوانی چیست؟ چه حوزههایی به بازنگری فوری نیاز دارند؟
نبود رویکرد سیستماتیک و پایدار و تمرکز بر اقدامات مقطعی است. حوزههایی مانند توزیع و دسترسی به کتاب نیازمند بازنگری فوری است. حمایت هدفمند از ناشران و نویسندگان، تخصیص بودجه ویژه و سرمایهگذاری فرهنگی از ضرورتهای اصلاح این سیاستها است.
ضرورت حمایت از ناشران و نویسندگان
از جمله حوزههایی که نیازمند بازنگری فوری در سیاستهای شهری هستند، حمایت از ناشران و نویسندگان است. مدیریت شهری میتواند با تخصیص بودجه برای خرید و توزیع آثار باکیفیت، برگزاری نمایشگاههای محلی کتاب، ارائه تسهیلات مالی نقش مؤثری در تقویت تولید محتوا ایفا کند. همچنین ایجاد فضاهای فرهنگی و کار اشتراکی برای ناشران و نویسندگان مستقل و تشویق تولید آثار بومی، از جمله اقداماتی است که باید در سیاستهای پایدار فرهنگی گنجانده شود. حمایت از این گروه، بهعنوان تولیدکنندگان محتوای فرهنگی، یکی از ارکان اصلی در مسیر ترویج پایدار فرهنگ کتابخوانی است.
در پایان، توسعه فرهنگی برخلاف پروژههای عمرانی نه با صدای ماشینآلات سنگین همراه است و نه با روبان قیچیشده و دوربینهای تلویزیونی. ساخت پل و بلوار آسانتر است از ساختن عادت مطالعه. بیتوجهی به فرهنگ و کتابخوانی، شهری بیهویت و جامعهای سطحینگر خواهد ساخت. کرج اگر میخواهد پایتخت کتاب شود، باید پیش از هر چیز، پایتخت گفتوگو با جامعه فرهنگیاش باشد؛ باید به جای بنر و تابلو، به «زیست فرهنگی» بیندیشد و بداند بدون کتاب، هیچ شهری پایتخت نمیشود.
نظر شما