سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نیلوفر شهسواریان: پیش از این آثار دیگر دیوید آلموند را برای مخاطبان ایرانی ترجمه کرده؛ «گِل»، «پسر کاملاً جدید»، «تابستان زاغچه» و «موسیقی استخوان» از جمله این کتابها هستند. شهلا انتظاریان سالهاست در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکند و خوانندگان کتاب را با زبانی ساده و روان با آثار نویسندگان دنیا آشنا میکند. دیوید آلموند و سبک منحصر به فرد نویسندگیاش در ادبیات کودک و نوجوان جایگاه ویژهای دارد. آلموند تاکنون برنده جوایز مهمی چون کارنگی و هانس کریستین اندرسن شده است. با شهلا انتظاریان درباره کتاب «عروسک» این نویسنده، که در نشر ایرانبان منتشر شده است، به گفتوگو نشستیم. مترجم این کتاب معتقد است آثار آلموند لایههای پنهانی دارند که هر مخاطبی بنا به تجربه زیسته خود میتواند از آنها برداشت خودش را داشته باشد.
اثر جدید دیوید آلموند چه ویژگیهایی دارد که آن را برای ترجمه انتخاب کردید و چه تفاوتهایی با آثار گذشته این نویسنده دارد؟
به دیوید آلموند باور دارم؛ به اینکه قدرت داستانگویی فوقالعادهای دارد و مفاهیمی که در زیر زبان ساده کتابهایش مطرح میکند، جای تعمق و بحث دارد. به همین دلیل، هر کتابی را که بنویسد و به دستم برسد و کسی ترجمه نکرده باشد، ترجمه میکنم مگر اینکه نکات مطرحشده در آن را خیلی فراتر از خط قرمزهای جامعه ببینم و فکر کنم تعدیل یا حذف بخشهایی از آن به اثر زیاد لطمه میزند. این نویسنده همیشه در کتابهایش به مفاهیم مختلفی چون صلح، عشق، دوستی، خانواده، هنر و خشونت میپردازد و کتاب «عروسک» هم سرشار از مفاهیم عمیق فلسفی، انسانی، جامعهشناسی و روانشناسی است؛ داستان پیرمردی پیر و تنها که گمان میکند دیگر کاری در این دنیا ندارد اما با خلق عروسک جدیدش، داستانی جادویی و در عین حال عاشقانه شکل میگیرد؛ عروسکی که نه تنها آخرین آرزوی سیلورستر را برآورده میکند بلکه به او اجازه میدهد دانش خود را به نسل جدیدی از عروسکگردانان منتقل کند تا میراث او را ادامه دهند؛ کاری که برای دیگران شادی به ارمغان خواهد آورد.
چقدر الهامگرفتن از داستان پینوکیو در این اثر به نظرتان پررنگ است؟
ابتدای کتاب خیلی شبیه داستان پینوکیو است. در واقع مثل یک بازنویسی خلاقانه از همان اثر کلاسیک. اما آلموند روایت جدید و جذابی دارد. دو شخصیت اصلی، یعنی سیلورستر و عروسک، هر دو به هم کمک میکنند. سیلورستر عروسک را درست میکند، شهر، زمین بازی و دنیای اطرافش را به او نشان میدهد و او را با رسم زندگی آشنا میکند. عروسک هم به سیلورستر کمک میکند دوست جدیدی پیدا کند که بتواند مهارت خود در عروسکسازی و عروسکگردانی را به نسل بعدی منتقل کند.

به نظرتان چه مفاهیمی را میتوان از این داستان برداشت کرد؟
آثار آلموند لایههای پنهانی دارند که هر مخاطبی بنا به تجربه زیسته خود میتواند از آنها برداشت خودش را داشته باشد. او در این اثر بیشتر به ضرورت توجه به هنرمندان و هنر آنها میپردازد؛ هنری که باید زنده بماند و پیوسته کامل و کاملتر شود. نویسنده نشان میدهد که در عالم واقعیت و رویا هر چیزی امکانپذیر است. در خوانش اول عروسک، حس کردم گویی سیلورستر خود آلموند است؛ هنرمندی که به دوران سالمندی نزدیک شده و نگران آینده هنر نویسندگی و چگونگی حفظ آن است.
چه ویژگیهایی در زبان متنِ اصلیِ این اثر باعث جذابیت آن برای مخاطبان است و در ترجمه کتاب، چقدر این ویژگیها را مد نظر قرار دادید و آنها را حفظ کردید؟
بیتردید زبان داستان در جذب مخاطب نقش بسیار پررنگی دارد. آلموند ساده مینویسد، از جملههای کوتاه استفاده میکند، عواطف انسانی را کاملاً طبیعی و مشخص و به گونهای بازگو میکند که مخاطب با شخصیتها همذاتپنداری میکند و من به عنوان مترجم سعی کردهام تا جای ممکن با امانتداری پیامش را منتقل کنم.
تصویرگریها و سیاه و سفید بودن اثر به نظرتان چقدر به درک داستان کمک کرده؟
تصاویر کتاب سیاه و سفید، حسبرانگیز و جذاب است؛ تصاویری که نه تنها لبخند بر لب مخاطب میآورد بلکه ارتباط سیلورستر و فلور (دخترک ادامه دهنده راه عروسکگردان) را عمیقتر نشان میدهد و قلب را شاد و پرتپش میکند.
آیا اثر جدید دیگری برای کودکان و نوجوانان در راه دارید؟
میدانید که این روزها شرایط نشر ما چقدر بد است. من چند کتاب داشتم که برای نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۴ باید میرسید، اما فقط ۳ تا از آنها رسید و ۶ اثر هنوز در راه مانده است. بعد از نمایشگاه هم با جریانهای اخیر، بسیاری از کارهای ناشران متوقف شده است. بنابراین نمیدانم کتابهایی که ترجمه کردهام چه زمانی منتشر میشود. از طرف دیگر ناشران وقت گرفتند که بعد از نمایشگاه، کتاب بفرستند تا ترجمه کنم اما هیچ خبری نیست. البته طبیعی هم هست که در این شرایط جرأت حرکت کردن ندارند.
نظر شما