سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جمال مدیرشانهچی، نویسنده و محقق: خراسان، این گستره زرخیز فرهنگ و ادب پارسی، همواره مهد پرورش ستارگانی بوده که نور دانش و هنرشان، آسمان ایرانزمین را روشن کرده است. از فردوسی بزرگ تا عطار نیشابوری، این خاک، گوهرهای گرانبهایی را در دامان خود پرورانده که نامشان با تار و پود هویت ایرانی گره خورده است.
اما این میراث گرانبها، تنها به گذشته تعلق ندارد. در دوران معاصر نیز، خراسان رضوی، شاعران، نویسندگان و اندیشمندانی را به جامعه تقدیم کرده است که هر یک، به سهم خود، نقشی بیبدیل در غنای فرهنگ و ادب این مرز و بوم ایفا کردهاند. بزرگانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، ملکالشعرای بهار و بسیاری دیگر که با آثار ارزشمند خود، نه تنها زبان فارسی را پاس داشتهاند، بلکه آینهای تمامنما از دغدغهها، آرمانها و چالشهای زمانه خود را نیز به تصویر کشیدهاند. سلسله مطالب «معرفی مفاخر معاصر ادبی خراسان» قرار است هر سهشنبه، به معرفی یکی از این بزرگان بپردازد و دریچهای نو به سوی شناخت آثار و اندیشههایشان بگشاید. قسمت اول این مطالب شاعری اختصاص دارد که نه تنها در کوچه باغهای نیشابور، بلکه در پهنای آسمان ادب فارسی، نامش چون ستارهای میدرخشد. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاهی که با آثار خود، جان تازهای به کالبد شعر معاصر بخشید و با تصحیحاتش، گنجینههای پنهان ادبیات عرفانی را بر همگان آشکار ساخت. در این یادداشت، سفری کوتاه به زندگی پربار و آثار ماندگار این سروِ سایهگستر خواهیم داشت.
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، پژوهشگر، استاد ممتاز دانشگاه و نویسنده شهیر معاصر در ۱۹ مهرماه سال ۱۳۱۸ در روستای کدکن از توابع نیشابور و در خاندانی مبرز و اهل علم دیده به جهان گشود.
محمدرضا در کودکی نزد پدر خود میرزامحمد و همچنین شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، که نسبت فامیلی با او داشت، به یادگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت. شفیعی کدکنی بهصورت رسمی در هیچ مدرسهای ثبتنام و تحصیل نکرد، ولی با اینحال در هفت سالگی تمام الفیه ابن مالک را از حفظ بود.
او پس از ورود به حوزه علمیه مشهد از محضر درس بزرگان حوزه همچون شیخ هاشم مدرس قزوینی (فقه، کلام، اصول) و درس خارج سید محمدهادی میلانی، بهرهها برد. محمدرضا شفیعی کدکنی پس از اتمام تحصیلات حوزوی، به پیشنهاد دکتر علی اکبر فیاض، در کنکور سراسری شرکت کرد و به عنوان نفر اول دانشگاه فردوسی مشهد برگزیده شد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد ثبتنام و به تحصیل پرداخت.
او پس از چندی موفق به کسب مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد شد. ذهن بیدار و سراسر از علمآموزی شفیعی کدکنی وی را بهسوی دانشگاه تهران رساند و چند سال بعد به دریافت دکتری زبان و ادبیات فارسی از این دانشگاه نائل آمد.

شفیعی کدکنی سرودن شعر را از جوانی و به صورت قدمایی آغاز کرد و چندی بعد به سبک نو مشهور به شعر نیمایی رو آورد. گرچه چاپ مجموعه اشعار شفیعی کدکنی در سال ۱۳۴۴ با چاپ کتاب شعر «زمزمهها»، آغاز شد اما نام وی در سال ۱۳۵۰ با انتشار کتاب «در کوچه باغهای نیشابور» بیشتر بر سر زبانها افتاد.
وی از سال ۱۳۶۰ به بعد به پژوهش در تاریخ با رویکرد تصحیح متون ادبیات عرفانی روی آورد. آثار شفیعی کدکنی به سه گروه، انتقادی، نظری و مجموعه اشعار وی تقسیم میشود. آثار انتقادی وی، تصحیح آثار کلاسیک فارسی و مجموعه مقالاتی در حوزه نظریههای ادبی را شامل میشود. شفیعی کدکنی که با تخلص ادبی (م. سرشک) شعر میسراید، در زمره شاعران اجتماعی است که در اشعار خود تصویری از جامعه ایرانی در دهه چهل و پنجاه خورشیدی را انعکاس میدهد و دلبستگی و گرایش فراوان به آیین و فرهنگ ایرانی و به خصوص خراسان را نشان میدهد.

کتابهای تصحیح شده توسط شفیعی کدکنی، نمونه قابل توجه تصحیح انتقادی متن است. اسرار التوحید، مصیبت نامه، الهی نامه، منطق الطیر، اسرارنامه و مقالات و حالات ابوسعید ابوالخیر و چند تصحیح دیگر از مهمترین آثار و تصحیحات در زبان فارسی است.

شفیعی کدکنی از معروفترین پژوهشگرانی است که با تالیف کتاب، قلندریه در تاریخ، به تاریخ کرامیه نیز پرداخته است. او در کتاب «زبان شعر در نثر صوفیه» آورده است که آنچه در زبان فارسی به جوهره جمال، مشهور است در زبانهای دیگر وجود ندارد. او در این اثر، ردیف را یکی از ویژگیهای شعر فارسی میداند که در هیچ زبان دیگری وجود ندارد.

او شیفته و دلباخته زبان و شعر فارسی است و علاقه او به عرفان و نقد ادبی از همین جا بر میخیزد. کتابهای دیگر او مثل صور خیال، موسیقی شعر، ادوار شعر فارسی، زمینههای اجتماعی شعر فارسی، از جامی تا روزگار ما، از معروفترین کتابهای نقد ادبی محسوب میشوند. شفیعی کدکنی (م.سرشک) افزونبر قریحه و فطرت شاعری، در شعر خویش از دیدگاهی انسانی و اجتماعی سخن میگوید و چون از فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بهرهور است، میتواند اندیشهها، دریافتها و پدیدههای زیبای شاعرانه خود را بهصورت دلکش و بسیار پر تاثیر به ما عرضه کند.
او معتقد است که تحولات شعر معاصر فارسی تابعی از متغیر ترجمه است. این نظریه شفیعی کدنی در کتابهای او نظیر «چراغ و آیینه» و کتاب «در جستجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران» به وضوح دیده میشود. از مجموعه اشعار مشهور شفیعی کدکنی نیز میتوان به مجموعههای، طفلی به نام شادی، نامهای به آسمان، رباعیاتی از نیشابور را نام برد.
به اعتقاد نگارنده این سطور، شفیعی کدکنی را میتوان از سرآمدان یکصد سال اخیر شعر فارسی در دنیا دانست.

او با نوشتههای بی بدیل و پربار خود و همچنین سالها تدریس در دانشگاههای ایران و دیگر کشورهای جهان، شاگردان فراوانی تربیت کرده که خود آنها اکنون از مهمترین اساتید حال حاضر کشور هستند. او با آنکه سالهاست حکم بازنشستگی خود را دریافت کرده اما همچنان به عنوان یک استاد و محقق آزاداندیش، مشغول به خدمت به جوانان و علاقهمندان و پژوهشگران زبان فارسی است. کتاب مقامات حاتمی، مناقب ضیاالدین حاتمی جوینی، از تازهترین آثار چاپ شده محمدرضا شفیعی کدکنی هستند.
نظرات