به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراکt مرتضی لطیفی در نشست تخصصی ادبی شرح «مثنوی معنوی مولوی» در اراک، با اشاره به اینکه در دوره عصر مدرن پیش از گذشته به مولوی نیاز داریم، گفت: باید به سراغ مولوی برویم و بدانیم امروز جایگاه مثنوی در کجاست و چه نقش سازندهای در زندگی پرآشوب امروز ما دارد.
وی بیان کرد: در نگاه و دستگاه فکری مولوی، «ادب» مفهومی بسیار فراتر از تربیت و نزاکت معمول در روابط میانفردی است.
وی ادامه داد: واژه «ادب» از ریشه سومری «دوپ» یا «دیپی» به معنای نوشتن آمده و این ریشه را میتوان در واژههایی چون «ادبستان»، «دبستان»، «دبیر»، «دیباچه»، «ادبیات»، «دیوان» و… مشاهده کرد. همچنین ممکن است این واژه از ریشه عربی «دأب» به معنای آیین باشد. جالب توجه اینکه در زبان ژاپنی نیز واژهای مشابه با عنوان «ریگی» وجود دارد که به معنای آیین ادبورزی یا رعایت ادب است (ری: احترام + گی: آیین).
لطیفی تعریف خلاصهای از «ادب» ارائه داد و گفت: به گمانم، ادب یعنی شعور و درکِ رفتار و گفتار بهنجار، یا همان رعایت حد و حدود در روابط چهارگانه: با خود، با خدا، با دیگران و با طبیعت.
وی با اشاره به ساختار غیرخطی مثنوی مولوی، افزود: مولانا پس از نمایش ناتوانی طبیبان در درمان کنیزک، بهگونهای ضمنی بر بایستگی «ادب بندگی» تأکید میکند و این مضمون را با ارجاع به آیاتی از قرآن همچون سوره بقره آیه ۵۷ و سوره مائده آیات ۱۱۲ تا ۱۱۵ مطرح میسازد.

لطیفی تأکید کرد: در نگرش مولوی، ادب بار معنایی معرفتی، عرفانی و روانشناختی دارد. کسی اهل ادب است که توکل داشته باشد، حریص و خردهگیر نباشد، حدود خود را بداند و در مواجهه با خدا و خلق، فروتنی پیشه کند.
وی واژه «بیادبی» را معادل با «گستاخی» دانست و گفت: این واژه از ریشه «گست» به معنای پهنکردن و گسترشدادن خود میآید. گستاخ کسی است که بدون ملاحظه، به قلمرو دیگران وارد میشود.
این استاد ادبیات افزود: در نگاه مولوی، توفیق ادب یعنی هماهنگی بنده با خدایی که مهربان و بخشنده است. اما بیادبان کسانیاند که بهواسطه خامی روانی و عدم بلوغ ایمانی، حاضر به پیوستن به روند اجتماعی شدن نیستند و گرفتار شخصیتی متفرق و آزمندند.
لطیفی ادامه داد: در مثنوی، ادب داشتن به معنای هماهنگی درون با حقیقت بیرونی، با خدا و با بندگان اوست. مولانا حتی مفهوم زکات را نیز از دریچه ادب تفسیر میکند.
نظرات