دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۴
ترس روانی در «اتاق ورونیکا»

در دل خانه‌ای ساکت و دورافتاده، نمایشی از فریب، هویت‌سازی و وهم آغاز می‌شود؛ جایی که زمان، حقیقت و انسان‌ها چهره‌ای دیگر دارند. «اتاق ورونیکا» روایتی‌ست از بازی‌های ذهنی در بستری از ترس خاموش.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): چاپ دوازدهم از نمایشنامه «اتاق ورونیکا» گواهی‌ست بر محبوبیت ماندگار اثری که به‌طرزی بی‌رحمانه ذهن مخاطب را درگیر خود می‌کند. این اثر کلاسیک از آیرا لوین، نویسنده‌ی سرشناس آمریکایی که بیشتر با رمان «بچه رزماری» شناخته می‌شود، به‌طرز استادانه‌ای در مرز واقعیت و خیال حرکت می‌کند. فضایی خفقان‌آور، پرتعلیق و وهم‌آلود که به‌تدریج و با ظرافتی مثال‌زدنی ساخته می‌شود و در نهایت، خواننده را به کام یک پایان شوکه‌کننده می‌کشاند.

نمایشنامه‌ای که نخستین‌بار در سال ۱۹۷۳ نوشته شد و حالا با ترجمه‌ی خوش‌خوان شهرام زرگر به دوازدهمین چاپ رسیده، اثری‌ست که همچنان تازگی خود را حفظ کرده است. در این متن، لوین نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با کمترین تعداد شخصیت و ساده‌ترین دکور صحنه، نمایشی خلق کرد که ضرباهنگ تپش قلب تماشاگر را تغییر دهد.

داستان از جایی آغاز می‌شود که زوجی جوان به نام سوزان و لری به خانه‌ی یک زن و شوهر مسن، جان و مارین مکی، در حومه‌ی بوستون می‌آیند. همه‌چیز در ابتدا عادی به‌نظر می‌رسد اما وقتی پیرزن و پیرمرد متوجه شباهت عجیب سوزان با دختری به نام ورونیکا می‌شوند، فضا به‌سمت رمزآلود و تهدیدآمیز تغییر می‌کند. مکی‌ها از سوزان می‌خواهند تا نقش ورونیکا را بازی کند و به خواهر روان‌پریش او کمک کند تا از حس گناه رهایی یابد. اما بازی ساده‌ای که سوزان با تردید می‌پذیرد، به کابوسی هولناک بدل می‌شود.

نبوغ لوین در روایت در این نکته نهفته است که خواننده هیچ‌گاه مطمئن نیست آن‌چه می‌بیند، حقیقت دارد یا بخشی از نقشه‌ای حساب‌شده برای فریب، تسلط و شکنجه‌ی روانی است. او به‌جای تکیه بر عناصر متداول ترس (مانند خشونت فیزیکی یا جلوه‌های بصری)، با فضاسازی دقیق و گفت‌وگوهای حساب‌شده، ترسی خزنده و ناپیدا را وارد ذهن مخاطب می‌کند؛ ترسی از نوع روانی و ویرانگر که به‌تدریج هویت شخصیت‌ها را زیر سؤال می‌برد.

یکی از نکات جذاب درباره «اتاق ورونیکا» این است که در نسخه‌های چاپی و اجرایی آن، چهار شخصیت اصلی بدون نام هستند: مرد، زن، دختر جوان و مرد جوان. این بی‌نامی نه‌تنها لایه‌ای به ابهام داستان می‌افزاید بلکه تماشاگر را از همان آغاز در موقعیت تردید قرار می‌دهد. حتی واقعیت زمان نیز زیر سؤال می‌رود: آیا واقعاً سال ۱۹۷۳ است یا همان‌طور که خواهر ورونیکا تصور می‌کند، در سال ۱۹۳۵ هستیم؟

ایرا لوین که استفن کینگ او را با ساعت‌سازان سوئیسی مقایسه کرده، در این اثر هم مانند دیگر نوشته‌هایش با وسواسی خاص، ریتم و ترتیب اتفاق‌ها را چیده است. هر دیالوگ و حرکت به‌جایی ختم می‌شود. در «اتاق ورونیکا» چیزی بی‌هدف نیست؛ حتی سکوت‌ها و مکث‌ها حامل معنا هستند.

اگر به آثار ادگار آلن پو، آگاتا کریستی یا ریموند چندلر علاقه‌مند باشید، احتمالاً از این نمایشنامه نیز لذت خواهید برد. لوین با وام گرفتن از سنت رمان‌های پلیسی و معمایی، اما با چرخشی روانشناختی و تئاتری، تجربه‌ای خاص و فراموش‌نشدنی خلق کرده است.

اتاق ورونیکا فقط درباره یک نقشه‌ی جنایی نیست؛ درباره‌ی ذهن است، حافظه، بازی قدرت، و شکنندگی اعتماد. در دورانی که بسیاری از آثار دلهره‌آور با صحنه‌های خشن و جلوه‌های ویژه سعی در ایجاد ترس دارند، این نمایشنامه‌ی کم‌حجم، اما عمیق و تأثیرگذار، با کمترین ابزار بیشترین تأثیر را می‌گذارد.

برای مخاطبانی که از پیچیدگی‌های روانی، تردید، و پایان‌بندی‌های ضربه‌زننده لذت می‌برند، اتاق ورونیکا تجربه‌ای خالص از هیجان و تعلیق خواهد بود؛ تجربه‌ای که مثل ساعت دقیق است، اما نه ساعتی مجلل، بلکه همان‌طور که استفن کینگ گفته، «نه از جنس ساعت‌های ارزان‌قیمت خرازی‌ها، بلکه ساخت ذهن یک مهندس دیوانه.» نمایشنامه‌ی «اتاق ورونیکا» نوشته آیرا لوین و ترجمه شهرام زرگر در نوبت دوازدهم ۱۴۰۴ با ۱۱۷ صفحه به قیمت ۱۴۸ تومان به همت انتشارات بیدگل منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها