به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در رشت، نشست معرفی و نقد کتاب «کار رمان» نوشته جوزف اپستاین با ترجمه سولماز کاکایی، با حضور علاقهمندان به ادبیات معاصر آمریکا در خانه فرهنگ گیلان برگزار شد.
کیهان خانجانی دبیر کانون داستان رشت در این نشست با ارائه تحلیلی تاریخی فلسفی بیان داشت: ما در ایران باید به این موضوع بیندیشیم که ترجمه شکلی بنیادین از اندیشیدن است و با نگاهی به تاریخ، از دوره مغولان که دبیران فارسیزبان در دستگاه حکومت نقش کلیدی داشتند تا عصر حاضر که فرم رمان را از غرب اقتباس کردهایم، میبینیم که فرآیند «از آن خود کردن» فرمهای وارداتی همواره نیازمند شارحان و مفسران آگاه بوده است.
وی با اشاره به موضوعات کتاب کار رمان گفت: اپستاین به پرسش هستیشناختی میپردازد؛ اساساً چرا باید رمان نوشت؟ این پرسش، ما را به تأمل درباره بنیانهای ادبیات داستانی وامیدارد.
فاطمه سعیدی مترجم شماری از کتابهای داستانی ادبیات آمریکا نیز در معرفی این کتاب گفت: نویسنده در این اثر تلاش میکند به سوالاتی مانند اینکه ذهن نویسنده چطور کار میکند، حافظه انسان هنگام خواندن رمان چگونه عمل میکند، آیا فیلم توانسته است از رمان جلو بزند، رمان چه خبر جدیدی با خود دارد و رمان قصد کشف چه چیزی را دارد، پاسخ دهد.
سارا پورابراهیمی نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست با اشاره به دیدگاه جرج لوکاچ بیان کرد: رمان فرم هنری ویژه دوران مدرن است، زیرا بازنمایی جهانِ از هم گسیخته انسان مدرن است. به بیان دیگر، رمان پاسخی است از سمت ادبیات به وضعیتی که در آن معنا و انسجام گریختهاند و روح انسان در وضعیت بیسامانی و بیخانمانی به سر میبرد.
وی ادامه داد: در کتاب نظریه رمان، لوکاچ به مقایسه ژرفبینانهای بین حماسه و رمان میپردازد که در واقع مقایسهای است بین جهان منسجم باستان و جهان پراکنده مدرن و این تقابل به ما کمک میکند تا جایگاه رمان را به عنوان فرمی که تنشهای وجودی انسان معاصر را بازتاب میدهد، بهتر درک کنیم.
کتاب «کار رمان» نوشته جوزف اپستاین با ترجمه سولماز کاکایی، توسط نشر عینک در ۱۳۰ صفحه و با قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است. جوزف اپستاین نویسنده، منتقد ادبی و استاد دانشگاه، با نثری گزنده و نگاهی ریزبین در «کار رمان» نشان میدهد که چرا یکی از صداهای منحصربهفرد ادبیات معاصر آمریکا به شمار میآید.
اپستاین در این کتاب با لحنی صمیمی، طنزآمیز و البته صریح و گزنده از دنیای داستان سخن میگوید؛ از آفرینش داستان، از چموخم نوشتن؛ صراحت نظر او درباره نویسندگان نامی ادبیات دنیا برای خواننده گیراست و همچنین بیپروایی، او را به نویسندهای خواندنی و گاه چالشبرانگیز بدل کرده است.
«کار رمان» در ۱۷ بخش تقسیمبندی شده و نویسنده در بخش اول تأکید کرده است: رمان بر خلاف دیگر شکلهای ادبی، حقیقت مهمی را روشن میکند که در هیچ جای ادبیات و هیچ جای دیگر در دسترس نیست. اپستاین در بخش دوم کتاب، تذکر داده که بهترین رمانها و داستانها همگام با خوانندهشان تغییر میکنند و با هر بازخوانی باقی عمر بهتر میشوند؛ در بخش سوم نیز اشاره کرده که دانش- و اگر خوششانس باشیم، گاهی ذرهای خرد- که فرد از طریق خواندن رمان کسب میکند، تفاوت دارد با دانش کسب شده از طریق خواندن تاریخ، زندگینامه، علوم، نقد، پژوهش و هرچیز دیگر.
در بخش چهارم کتاب درباره پیرنگ رمان مباحثی مطرح شده و بخش پنجم نیز نویسنده تأکید دارد که رمان این قابلیت را دارد که طوری شعر و فلسفه در خود داشته باشد که نه فلسفه و نه شعر، خودشان چنین قابلیتی نداشته باشند.
بخش ششم اشاره میکند که رمان تلاشی مصرانهتر از هر فرم هنری در پاسخ به پرسشهاییست نظیر بهراستی چه چیزی بشر را به حرکت وا میدارد؟ کدام نیرو پشت اعمال خوب و بدمان، پشت تنفر، عشق، وفاداری و خیانت است؟ و در بخش هفتم اشاره کرده که بخشی از راز بزرگ رمان اینست که نه تنها شخصیتها تغییر میکنند بلکه خوانندگان هم متحول میشوند و در بخش هشتم تأکید کرده: رمان در نهایت بر مبنای ایده است، اما ایدهای که در زندگی شخصیتها نقش داشته باشد.
اپستاین در بخش نهم کتاب، سه رماننویس سبکمحور یعنی جیمز جویس، ولادیمیر نابوکوف و جان آپدایک را تحسین کرده و در بخش دهم آورده است: تدریس رمان برخلاف تدریس شعر و نمایشنامه و تا حد زیادی تاریخ، راضیکننده نیست، یا دست کم این حس را در طول سالهایی که رمانهای هنری جیمز، جوزف کنراد، توماس مان، تئودور درایزر، دیلا کاتر و دیگران را درس میدادم، داشتم.
نظر شما