یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۲
«محراب مین» در ماهنامه فکه

ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فکه با طرحی از شهید مین‌زدایی، احمدگلبان روی پیشخان کتابفروشی‌ها رفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا شماره ۲۶۴ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی «فکه» با محوریت معرفی شهید احمد گلبان منتشر شد؛ شهیدی که در ۱۲ شهریورماه ۱۳۵۹ در تهران متولد شد و سرانجام در ۱۶ اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۷، در سن ۲۸ سالگی، بر اثر انفجار مین والمری در منطقه دهلران به شهادت رسید. این شماره از ماهنامه با عنوان «محراب مین» به زندگی و شهادت این شهید دفاع مقدس اختصاص یافته است.

در این شماره، مطالبی چون «محراب مین»، «دلم پیش امام حسین (ع)»، «امام بزرگوارما»، «غیرممکنی که ممکن شد»، «توهم یا واقعیتی چهل ساله»، «مقدر نبود»، «در محضر صلح»، «مسیر گنج یا گنج مسیر؟»، «اسوه مساوات»، «شیرمیدان مین»، «لبخند آخر»، «از لا به لای حصیرهای حصیرآباد» و «به پوتین‌هایم خندیدم» قرار دارد.

در اطلاع‌نگاشت زندگینامه شهید احمد گلبان با عنوان «شیر میدان مین» ابعادی کمتر دیده‌شده از زندگی و منش این شهید از همرزمان او روایت شده است. در بخش‌هایی از این مطلب آمده است: «شهید احمد گلبان فردی شوخ‌طبع، مهربان و دلسوز توصیف شده که در شرایط دشوار عملیات، به‌ویژه در میدان مین، همواره نسبت به همرزمان خود احساس مسئولیت ویژه‌ای داشت. به‌گونه‌ای که در مواقعی که یکی از نیروها شهید یا مجروح می‌شد، ناراحتی او از خانواده آن فرد نیز بیشتر بود. گلبان همواره تلاش می‌کرد تا مشکلات و دغدغه‌های مالی یا روحی همرزمانش را رفع کند و به همین دلیل، محبوبیت زیادی در بین نیروها داشت.»

او به‌دلیل همین خصوصیات اخلاقی، نقش محوری در گروه‌های عملیاتی ایفا می‌کرد و در بسیاری از مأموریت‌ها، از سوی رئیس کارگاه به‌عنوان سرگروه انتخاب می‌شد. تصمیمات حساس در میدان مین اغلب با هماهنگی او اتخاذ می‌شد. اگرچه خارج از میدان فردی شوخ‌طبع و آرام بود، اما در موقعیت‌های عملیاتی بسیار جدی، دقیق و مسئولیت‌پذیر عمل می‌کرد. با درک حساسیت‌های میدان مین، هرگاه متوجه می‌شد یکی از نیروها خسته یا دچار حواس‌پرتی شده، با لحنی دوستانه و محترمانه از او می‌خواست استراحت کند تا از بروز حادثه‌ای جلوگیری شود. او معتقد بود هر خطا در میدان مین ممکن است به بهای جان چند نفر تمام شود.

رفتار حرفه‌ای شهید گلبان باعث شده بود تا اعضای تیم با جان و دل در کنار او فعالیت کنند. هیچ‌یک از نیروها از او دلخوری یا نارضایتی نداشتند. با اینکه در موقعیت‌های بحرانی قرار می‌گرفت، هرگز رفتار تند یا عصبانیت از او دیده نشد.
او همچنین به ورزش علاقه‌مند بود و از توان جسمی بالایی برخوردار. در اوقات فراغت، با همرزمانش کشتی می‌گرفت و گاه شوخی‌های بدنی انجام می‌داد که آثار آن تا چند روز باقی می‌ماند. برنامه روزانه آن‌ها از ساعت سه بامداد آغاز می‌شد و معمولاً در مسیر سوار بر مینی‌بوس به منطقه اعزام می‌شدند. در حالی که اکثر افراد در مسیر خواب بودند، شهید گلبان یا مشغول قرائت قرآن بود یا با روحیه‌ای شاد با دیگران شوخی می‌کرد.

اما روزی که به شهادت رسید، حال و هوای متفاوتی داشت. برخلاف همیشه، آرام بود و سکوت کرده بود. این رفتار برای همرزمانش جای تعجب داشت. در پاسخ به سؤال یکی از دوستان که علت تغییر حالش را جویا شد، گفته بود: «دیشب خواب دیدم که امروز روی مین می‌روم و شهید می‌شوم؛ تمام مدت نگرانم و فکر فرزندم هستم.»

شهید گلبان در اثر برخورد با مین والمرا به شهادت رسید؛ مین‌هایی که با خاصیت پرتابی خود، تا ارتفاع حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتی‌متر بالا می‌روند و هر شیئی در مسیر خود را قطع می‌کنند. ترکش این نوع مین‌ها تیز و بُرنده است و درآوردن آن از بدن مجروح بسیار دشوار تلقی می‌شود.

با وجود جراحت شدید و خونریزی فراوان، شهید گلبان که همواره با آرامش شناخته می‌شد، حتی در لحظات بحرانی نیز این آرامش را حفظ کرده بود. تلاش تیم پزشکی برای جلوگیری از خونریزی بی‌نتیجه ماند. اگرچه پاهای او از دو طرف بسته شده بود، اما جریان خون همچنان ادامه داشت و در نهایت، این مجروحیت شدید به شهادت او انجامید.

ماهنامه «فکه» از سوی مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه منتشر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها