به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خرمآباد، شامگاه پنجشنبه حسینیه گلزار شهدای خرمآباد در سایهسار مزار شهدا، مجلسی از جنس روح و معنا رقم خورد. شاعران لرستانی به همت کمیته تولید محتوای فرهنگی و هنری لرستان گرد هم آمدند تا با زبان شعر، یاد و خاطره شهدای لرستانی حمله خصمانه رژیم صهیونیستی به این استان را گرامی بدارند.
۱۵ شاعر از استان شامل محمدتقی عزیزیان، علیرضا حکیم، عبدالرضا شهبازی، علی زیودار، سیمین دریکوند، علی فرجی، سارا سعادتمند، احمد میر، فاطمه سادات رحیمزاده، مریم ملکی چگنی، نجاد خادمی، محمد میردریکوند، کنی منصوری، تیمور احمدوند اشعار خود را در قالبهایی همچون غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی، یکی پس از دیگری در وصف شهدای حمله رژیم صهیونیستی به خاک وطن و لرستان بر زبان جاری ساختند.

سیدنصراله شاهرخی نیز از هنرمندان خطاط استان در این محفل برخی از ابیات شاعران را همزمان خطاطی میکرد.
«حدیث وطن» فقط محفلی برای شنیدن شعر نبود؛ عرصه همدلی و همافزایی بود، پلی میان نسلها، جایی که شاعران جوان در کنار پیشکسوتان و استادان عرصه شعر از ماندن برای وطن و امید به فردایی روشنتر و پربارتر گفتند.

«عبداله بهاروند» پدر شهید «علی بهاروند» از شهدای اخیر حمله رژیم صهیونیستی به خرمآباد نیز در این محفل حضور داشت و در سخنانی از جنس صبر و استقامت، رمز سعادت را گوش به فرمان ولی زمان داشتن دانست و افزود: زمانی که شنیدم فرزندم شهید شد با اینکه ناراحت شدم؛ اما نماز شکر به جا آوردم که فرزند در لبیک به فرمان نائب امام زمانش عاقبت به خیر شد.

عرصه فرهنگ و هنر سنگر آگاهی و ایستادگی است
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان در این مراسم ضمن تقدیر از فعالیت شاعران استان که همواره در همه زمینهها پای کار هستند، گفت: شاعران در این روزهای پر التهاب گرد هم آمدهاند تا با زبان لطیف شعر و هنر به حقیقتِ زیبایی و مقاومت ادای احترام کنند.
اعظم روانشاد ابزار فرهنگ و هنر را قلم و نوشتن دانست و افزود: باید گفت، نوشت و فریاد زد تا صدای حق و حقخواهی، صلح و دوستی به گوش جهانیان برسد و در تاریخ بماند که شاعران درد را شعر کردند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان با اشاره به اینکه در چنین فضا و روزهای پرالتهابی رسالت هنرمندان دو چندان میشود، افزود: هنرمندان لرستان همیشه در جریانهای فرهنگی و هنری پای کار بودند و به صورت خودجوش به تولید اثر پرداختند و با عمق احساسات انسانها ارتباط برقرار کردند و التیامبخش بسیاری از آلام بودند.
وی ضمن محکومیت شدید جنایات رژیم صهیونیستی و اعلام همدردی با خانواده شهدای این جنایت تاکید کرد: عرصه فرهنگ و هنر سنگر آگاهی و ایستادگی است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان گفت: در کنار هنرمندان متعهد اجازه نخواهیم داد فضای ناامنی و ترس بر روح مملکت ایران سایه افکند، باشد که قلم، واژه و نغمه هنرمندان پاسخ محکمی به نفرت و ظلم باشد.

در شب شعر «حدیث وطن» که به همت کمیته تولید محتوا فرهنگی و هنری استان برگزار شد، مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، مسئول بسیج هنرمندان استان و جمعی از شاعران استان حضور داشتند.

برخی از اشعار شاعران که در این محفل قرائت شدند به شرح زیر است:
علی زیودار
من از جنس سیاووشم تو از آتش نترسانم
برایم مرگ آغاز است، از نسل شهیدانم
برآور پشته ترکش که این ققنوس آماده است
مرا آغاز کن از نو، به زعم خود بمیرانم
پر از مرد است این کشور، پر از قاسم سلیمانی است
تنم تکثیر خواهد شد شب آینهبندانم
گذشت از هفتخان خون تن بیپا و بیدستم
برای عشق پاهایم، برای دوست دستانم
علم هرگز نمیافتد و این خورشید پابرجاست
زوال عشق ممکن نیست پریزادی است در جانم
برایم مرگ بیمعناست، برایم مرگ آغاز است
من از جنس سیاووشم، تو از آتش نترسانم
نجاد خادمی
ما گرچه هزاران گل پرپر داریم
اما به ولی خویش باور داریم
مردانه به میدان نبرد آمدهایم
یک بار دگر بنای خیبر داریم
سارا سعادتمند
با صدایت مثل زینب کردی از خاک حمایت
یاوهگویان را زدی صد مشت محکم با درایت
با زجزخوانی زدی بر پوز دژخیمان صهیون
گوش دشمن کر شد از اللهاکبر در صدایت
کشورم از اقتدارش بر خودش باید ببالد
قاب شد تصویر زیبای حجابت در نجابت
ای نماد دختران سرزمین پاک ایران
زیر آتش بودی و ماندی به پای این ولایت
حفظ کردی آبروی این وطن را در رسانه
این حماسه از زنانی مثل تو دارد حکایت
عبدالرضا شهبازی
اینجا تنها گوری بر گور دیگر افزوده می شود
و خنده تلخ کوکان
زیر ترکشها با شیون خاک و آب یکی میشود.
هزار درد میپیچد
در این شولای رنج و عذاب
تا خوابی را به صبح برساند
از کرانهای به کرانه دیگر
غزه نام کدام سرزمین است
که خاکش مدام بوی خون میدهد
حالا هی سازمان ملل
در میان بیانیههایش ابراز تاسف کند
حالا هی مادری بر گور بیجنازه کودکش
مویه سر دهد
چه میشود این جهان هزار رنگ
که با خون تو رنگ دیگری گرفته است
و آسمان در شبی بیستاره
دستمال اندوه را از این کرانه تا کرانه دیگری بچرخاند.
شاید آدمی را
آری آدمی را
که چه باشد این سر بیسربند را به کجا می خواهند ببرند.
جنگها کی تمام میشوند
تا ترانه و رقصها برای کودکان امروز
آرزوی دور و دراز نباشند.
غزه نام دیگر ماست و ایران غزهای دیگر
که مقتدرانه خواب صهیون را آشفته کرده است.
نظر شما