به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: «نخستین دموکراسی؛ چالش اندیشهای از دوران باستان» نوشته پال وودراف استاد فلسفه و مطالعات کلاسیک در دانشگاه تگزاس، با ترجمه بهزاد قادری محقق، منتقد و استاد بازنشسته دانشگاه تهران و سمانه فرهادی از تازههای نشر بیدگل، به چاپ هفتم رسیده است. در این کتاب، دموکراسی بهعنوان یکی از بنیادیترین و در عین حال مبهمترین مفاهیم سیاسی و اجتماعی عصر ما، در برابر دو چالش اساسی قرار دارد: نخست، گسست از ریشههای تاریخی و فلسفی آن، و دوم، تحریف آن بهوسیله قدرتهای مدرن که آن را به ابزاری برای توجیه سیاستهای سلطهگرانه بدل کردهاند. کتاب تلاش میکند با نگاهی به یونان باستان، تعریفی دقیقتر، ریشهایتر و انسانیتر از دموکراسی ارائه دهد.
مترجمان کتاب، بهزاد قادری و سمانه فرهادی، در پیشگفتار روشنگر خود، کتاب وودراف را در پرتو آثار انتقادی چهرههایی چون نوام چامسکی قرار میدهند. قادری، در اشارهای ظریف اما مهم، وودراف را چامسکیوار توصیف میکند، البته با این تفاوت که وودراف برخلاف چامسکی، از درون نهادهای رسمی قدرت به نقد دموکراسی میپردازد. او نمیخواهد بیرون بایستد و اعتراض کند، بلکه ترجیح میدهد نقد خود را از درون ساختارها سامان دهد. این انتخاب، جایگاه و زبان او را متفاوت میسازد و او را در معرض چالشی میگذارد که در خود کتاب نیز بازتاب یافته است: آیا میتوان از درون قدرت، به نقد مؤثر آن پرداخت؟
کتاب وودراف با یک پیشفرض مهم آغاز میشود: دموکراسی نه یک نظام سیاسی صرف، که آرمانی انسانی و فرهنگی است. او معتقد است که آنچه در یونان باستان به دموکراسی شهرت یافت، محصول یک بستر پیچیده از سنت، مذهب، آموزش، تئاتر، و مشارکت جمعی بود. در نتیجه، تلاش برای صدور یا کپیبرداری از آن بدون توجه به آن بسترها، به ساختن «بدلهایی» از دموکراسی میانجامد. وودراف این بدلها را در سیاستهای امروز آمریکا، که آن را الگوی دموکراسی جهانی میخواند، با زبانی تلخ و هوشمندانه افشا میکند.
مترجم نیز این نکته را برجسته میسازد که آمریکاییها اغلب دموکراسی را با مفاهیمی چون دوحزبیگری یا مشارکت در انتخابات اشتباه میگیرند، در حالیکه اینها تنها پوستهای از دموکراسی واقعی است، که باید بر بستر گفتوگوی آزاد، مشارکت واقعی، آموزش سیاسی، و سنتهای اجتماعی شکل بگیرد. قادری در اشارهای تیزبینانه، نشان میدهد که چگونه تحریف این مفاهیم، توده آمریکایی را به «جهل مرکب» دچار کرده است؛ حالتی که فرد نمیداند که نمیداند.
وودراف برای اثبات مدعای خود، به بررسی دقیق نهادهای یونان باستان میپردازد. او نشان میدهد که شهروند آتنی، تنها از طریق انتخابات یا رأیگیری در دموکراسی مشارکت نمیکرد، بلکه از راه شرکت در جشنوارههای نمایشی، بحثهای عمومی، و آموختن مباحث فلسفی و اخلاقی، به تجربهای زنده از «زیست دموکراتیک» دست مییافت.
در این راستا، تئاتر نقش محوری ایفا میکرد. برخلاف تئاتر امروز که بیشتر یک فعالیت هنری یا سرگرمی به شمار میرود، در آتن باستان، تئاتر محل تمرین اندیشه، همدلی و نقد قدرت بود. وودراف بر این باور است که بدون تئاتری که مردم را با مصائب و تصمیمات اخلاقی انسانهای دیگر مواجه کند، دموکراسی تنها به شکل ظاهری و بیروح خود محدود میماند.
مترجم با برجسته کردن این نکته، مینویسد: «بدون ادبیاتی با تأکید بر اجتماع و نه فقط اعتراض به آن، چطور میتوان به «همسازی اجتماعی» رسید؟» وودراف نیز تصریح میکند که دموکراسی از ادبیات نمایشی زاده شد، نه از اراده دولت یا نخبگان سیاسی.
یکی از برجستهترین ویژگیهای کتاب وودراف، مقایسه تطبیقی میان دموکراسی یونان باستان و دموکراسی آمریکای معاصر است. این مقایسه، نه از منظر ساختار سیاسی، بلکه از منظر فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی انجام میگیرد. نویسنده از خود میپرسد: «آیا ایالات متحده با معیارهای واقعی دموکراسی آتنی، دموکراتیک است؟» پاسخ او، در یک کلمه، منفی است.
وی به ویژه بر نبود گفتوگوی آزاد دوسویه، فقدان مشارکت واقعی مردم در تصمیمسازی، تمرکز ثروت و قدرت در دست اقلیت، و آموزش نازل سیاسی تأکید میکند. در بخشی از کتاب، حتی پیشنهاد میکند که خواننده، برای درک بهتر مفاهیم، کتاب را از آخر به اول بخواند، یا آن را در نسبت با رویدادهای معاصر ایالات متحده بازخوانی کند.
قادری نیز در تأیید این رویکرد، سبک وودراف را ترکیبی از تاریخ، فلسفه و ادبیات توصیف میکند؛ سبکی که از خواننده میخواهد درگیر متن شود، نه اینکه صرفاً آن را بخواند. این کتاب، همانگونه که خود مترجم میگوید، «از خواننده تلاش دوچندانی میطلبد»، اما پاداش آن، نگاهی تازه و بنیادین به یکی از اساسیترین مفاهیم زمانه ماست.
از ویژگیهای مهم ترجمه فارسی کتاب، پیامی است که نویسنده بهصورت خاص برای مخاطب ایرانی نوشته است. وودراف در این بخش، با زبانی گرم و انسانی، تأکید میکند که دموکراسی نه متعلق به غرب، که آرمانی است جهانی. او مینویسد: «دموکراسی در هر اقلیم انسانی میتواند ببالد، گیرم در فرهنگهای مختلف جلوهای متفاوت داشته باشد». این بخش، ارزش کتاب را برای خوانندگان فارسیزبان دوچندان میکند. در شرایطی که مفهوم دموکراسی در ایران اغلب با سوءتفاهم، بیاعتمادی یا تحریف مواجه است، کتاب وودراف یادآوری میکند که دموکراسی تنها تقلیدی از غرب نیست، بلکه آرمانی انسانی و اخلاقی است که میتواند و باید در هر فرهنگ و زمینهای بازتعریف و بازساخته شود.
کتاب نخستین دموکراسی را باید اثری دانست که نهتنها برای فهم گذشته، بلکه برای نقد حال و ساختن آینده نوشته شده است. وودراف ما را به خواندن تاریخ نه از سر نوستالژی، بلکه برای بازسازی معناها فرامیخواند. این کتاب، نه درسنامهای در سیاست یونان، که دعوتی است به بازاندیشی در باب دموکراسی بهمثابه یک زیست اخلاقی، فرهنگی و جمعی. نیز ترجمه روان، سنجیده و همراه با پیشگفتار تحلیلی قادری و فرهادی، این اثر را برای مخاطب فارسیزبان، به متنی خواندنی و تأملبرانگیز بدل کرده است.
«نخستین دموکراسی؛ چالش اندیشهای از دوران باستان» بههمت نشر بیدگل در ۳۰۲ صفحه منتشر شده است.
نظر شما