به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «انقلاب ما به ما چه داد؟» تالیف نادر ابراهیمی برای نخستینبار سال ۱۳۵۸ منتشر شده و حالا پس از ۴۵ سال در انتشارات امیرکبیر بازنشر شده است.
این کتاب در قالب نامهنگاری دختر نوجوانی به نام فاطمه با مرحوم نادر ابراهیمی و پاسخ آن، با زبانی صریح و احساسی، دغدغههای نسلهای مختلف درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی را بیان میکند؛ اثری که در قالب نامهنگاری بین شخصیت فاطمه و نویسنده، به بازتاب نگاه مردم محروم نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی میپردازد و همچنان بازتابی از پرسشهای اجتماعی و سیاسی امروز است.
در این کتاب، به تمام پرسشهایی که جوانان امروز درباره انقلاب اسلامی دارند و همانند شخصیت فاطمه با نگاه انتقادی به آن مینگرند، پاسخی روشن داده میشود. بخش ابتدایی اثر، شامل نامههای فاطمه است که با پرسشهای عمیقی چون «چرا با وجود انقلاب، فقرا همچنان با مشکلات زیادی روبهرو هستند؟» و «انقلاب برای ما چه آوردهای داشته؟» خواننده را وارد چالش فکری میکند. در بخش دوم، نویسنده با نگاهی صمیمانه، تأملبرانگیز و منصفانه به بررسی پیامدهای انقلاب میپردازد؛ نهتنها دستاوردها، بلکه نارساییها نیز با دقت مورد واکاوی قرار گرفتهاند.
کتاب «انقلاب ما، به ما چه داد؟» اثر نادر ابراهیمی، با نگاهی دقیق به دستاوردها و چالشهای ناشی از انقلاب اسلامی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک، تلاش میکند تصویری منسجم از این تحول تاریخی و تأثیرات آن بر جامعه ارائه دهد. نادر ابراهیمی، نویسنده و داستاننویس معاصر ایرانی، افزون بر فعالیت در عرصه ادبیات، سابقهای در روزنامهنگاری نیز داشته است.
در این کتاب، ابراهیمی به بررسی عوامل نارضایتی عمیق جامعه، فساد نظام پیشین، بحرانهای اقتصادی و ناهنجاریهای اجتماعی میپردازد و نشان میدهد چگونه این مؤلفهها زمینهساز شکلگیری انقلابی فراگیر شدند. نویسنده با اتکا به مستندات تاریخی، گزارشهای روز و روایتهای شفاهی، تصویری جامع از فضای اجتماعی و سیاسی ایران پیش از انقلاب ارائه میدهد.
ساختار کتاب بر پایه نامهنگاری میان دختری نوجوان به نام فاطمه و نادر ابراهیمی شکل گرفته است. در این نامهها، دغدغهها و پرسشهای نسل جوان درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی با زبانی صریح و صمیمانه بیان میشود. این اثر، بازتابی روشن از نگاه طبقات محروم جامعه نسبت به آرمانهای انقلاب است و همزمان، انعکاسی از پرسشهای اجتماعی و سیاسی امروز را نیز در خود دارد. پیام اصلی کتاب، تأکید بر تداوم تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی و آرمانهای انسانی وعدهدادهشده در انقلاب اسلامی است.
کتاب در دو بخش اصلی تنظیم شده است. در بخش نخست، نامههای فاطمه مطرح میشود؛ پرسشهایی که دغدغهی نسل امروز نیز هست: «چرا با وجود انقلاب، فقرا همچنان با مشکلات فراوانی مواجهاند؟» یا «انقلاب برای ما چه آوردهای داشته است؟» در بخش دوم، نویسنده با نثری تأملبرانگیز و صادقانه، ضمن بررسی منصفانهی دستاوردهای انقلاب، به بیان نارساییها و چالشهای باقیمانده نیز میپردازد.
فاطمه که خود را بخشی از طبقه مستضعف میداند، انقلاب را متعلق به این طبقه دانسته ولی معتقد است دستاوردهای آن توسط طبقهای خاص تصاحب شدهاند. از نظر او، انقلاب مانند شیئی ظریف و گرانبهاست که اکنون در دست اشراف گنجهدار قرار گرفته است. او از قول پدرش، مستضعفان را به کوزهگرانی تشبیه میکند که از کوزههای شکستهی خود آب مینوشند؛ گروهی که در جریان انقلاب مورد استفاده ابزاری قرار گرفتند و پس از آن به ابزار نمایش و تفاخر طبقات بالاتر بدل شدند.
فاطمه، انقلاب و شخصیتهای آن را وامدار طبقهی پابرهنهها میداند و از فخرفروشی برخی از انقلابیون که با نمایش فقر به جایگاهی اجتماعی دست یافتند، انتقاد میکند. او در نامهای مینویسد «مگرما، ما، ما، تصویر روشنی از عملکرد استعمار و استثمار نبودیم؟ در حقیقت، شما با آویختن به زندگی پارهپارهی ما، مسألههای خودتان را حل میکردید و دردهای خودتان را تسکین میدادید… شما با توسل به ما، کسب آبرو و حیثیت کردید.»
نادر ابراهیمی، همانگونه که از او انتظار میرود، پاسخ خود را با جملهای تأملبرانگیز آغاز میکند: «رویای انقلاب، خود انقلاب نیست.» او انقلاب را امری تباهشده نمیداند، بلکه آن را در آغاز راهی نو برای تغییرات عمیق تعریف میکند. ابراهیمی، صبر انقلابی را نه بهمعنای بیعملی، بلکه بهمثابه فرآیندی پویا برای رسیدن به عدالت معرفی میکند. وی نگاه به انقلاب بهمثابه «عصای جادویی» را خیالی و خطرناک میداند؛ همان نگاهی که حتی پس از گذشت چهار دهه، در برخی تفکرات انقلابی باقی مانده است.
نظر شما