سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۵
مراسم رونمایی از کتاب «از نفس افتاده» برگزار شد

مراسم رونمایی از کتاب «از نفس افتاده»، روایت‌هایی تراژیک از زندگی سرشناس‌ترین چهره‌های ورزش ایران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این مراسم فیاض زاهد در مورد آشنایی دیرینه اش با ابراهیم افشار و کتاب وی سخن گفت. فیاض زاهد گفت: من، به عنوان استاد دانشگاه و متخصص علوم سیاسی و جامعه‌شناسی، سال‌هاست در حوزه رسانه فعالیت دارم. سابقه همکاری‌ام با آقای ابراهیم افشار به سال ۱۳۷۷ بازمی‌گردد. آن زمان در دانشگاه گیلان تدریس می‌کردم و به دلیل استقبال زیاد دانشجویان از کلاس‌هایم، به عنوان استاد نمونه انتخاب شدم، اما متأسفانه از سال ۱۳۷۸ ممنوع‌التدریس شدم. این اتفاق به دلیل حسادت برخی افراد رخ داد که بخشی از تاریخ این کشور را شکل داده است.

وی افزود: در اعتراض به این وضعیت، تصمیم گرفتم به میدان شهرداری رشت بروم و سیگار بفروشم، اما ابراهیم افشار به من گفت که به تهران بیایم و روزنامه‌ای تأسیس کنیم. این‌گونه بود که با همکاری آقای الیاس حضرتی، قربان‌علی قندهاری و قاسم خرمی، روزنامه اعتماد را راه‌اندازی کردیم. ابراهیم افشار دبیر سرویس ورزشی شد و من به عنوان رئیس نویسندگان فعالیت کردم.


فیاض ادامه داد: من عاشق نوشته‌های ابراهیم بودم، زیرا او فوتبال را به مثابه آینه‌ای از زندگی و جامعه می‌دید. از طریق فوتبال می‌توان فرهنگ‌ها و روان‌شناسی جوامع مختلف را تحلیل کرد. برای مثال، با بررسی فوتبال می‌توان ویژگی‌های فرهنگی ایرلندی‌ها، ترک‌ها یا برزیلی‌ها را درک کرد. نوشته‌های افشار نه‌تنها درباره ورزش، بلکه درباره جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است. او در آثارش به نسل شکست‌خورده ما اشاره می‌کند؛ نسلی که قرار بود دنیا را تغییر دهد، اما نه‌تنها موفق نشد، بلکه زندگی خودمان را هم با چالش مواجه کردیم.
به جوان‌ترها توصیه می‌کنم نوشته‌های افشار را از منظر اجتماعی و مردم‌شناختی مطالعه کنند. فوتبال آیینه‌ای است که مشکلات جامعه را نشان می‌دهد، اما چون بار امنیتی کمتری دارد، بیشتر دیده می‌شود. به عنوان مثال، داستان زندگی افرادی مانند علیرضا بیرانوند، که با سختی‌های زیاد به موفقیت رسید، نشان‌دهنده وضعیت جامعه ماست.

در ادامه، نویسنده کتاب، ابراهیم افشار نیز در مراسم رونمایی از کتابش، بیان کرد: در گذشته، فرهنگ و ارزش‌های حاکم بر جامعه ایران، به‌ویژه در حوزه ورزش و روزنامه‌نگاری، ویژگی‌های متفاوتی داشت. در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ شمسی، بسیاری از ورزشکاران و روزنامه‌نگاران از طبقات متوسط و پایین جامعه برمی‌خاستند و با تلاش و پشتکار به موفقیت می‌رسیدند. این افراد، اغلب به‌صورت تجربی مهارت‌های خود را آموخته بودند و ارزش‌هایی نظیر تعهد، وفاداری و تلاش جمعی در رفتار و عملکردشان مشهود بود. به عنوان مثال، بازیکنان فوتبال در آن دوران، مانند علی دانایی‌فر، نه‌تنها در زمین بازی، بلکه در زندگی شخصی نیز الگوهایی از فداکاری و مسئولیت‌پذیری بودند. مربیان و پیشکسوتانی چون منصور امیرآشتیانی با پایبندی به ارزش‌های انسانی، نقش مهمی در پرورش نسل‌های بعدی داشتند.

وی افزود: با این حال، تحولات اجتماعی و فرهنگی در دهه‌های اخیر، تغییرات چشمگیری در این حوزه‌ها ایجاد کرده است. در نسل جدید، به‌ویژه در ورزش حرفه‌ای، شاهد کم‌رنگ شدن ارزش‌های سنتی و ظهور رفتارهایی هستیم که گاه با فرهنگ عمومی جامعه همخوانی ندارد. به عنوان نمونه، برخی ورزشکاران امروزی، مانند علیرضا بیرانوند یا سردار آزمون، با رفتارها و اظهارنظرهایی که گاه غیرحرفه‌ای تلقی می‌شود، در کانون توجه قرار گرفته‌اند. این رفتارها، که بعضاً توسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی عادی‌سازی می‌شوند، در تضاد با فرهنگ حرفه‌ای و اخلاق‌مداری نسل‌های گذشته است.

افشار تاکید کرد: در حوزه روزنامه‌نگاری نیز، سقوط استانداردها قابل‌توجه بوده است. در گذشته، روزنامه‌نگاران با وجود محدودیت‌های فنی و سانسور، تلاش می‌کردند تا با خلاقیت و تعهد، محتوای ارزشمندی تولید کنند. اما امروزه، با گسترش رسانه‌های دیجیتال و کاهش عمق تحلیل‌ها، کیفیت محتوای رسانه‌ای کاهش یافته است. این موضوع، همراه با تغییرات فرهنگی، باعث شده است که قصه‌ها و روایت‌های نسل‌های گذشته، که پر از درام، ارزش‌های انسانی و درس‌های زندگی بود، جای خود را به داستان‌هایی سطحی‌تر بدهد.

نویسنده «از نفس افتاده» گفت: در نهایت، به نظر می‌رسد که فقدان مربیان و الگوهای قوی، همراه با تحولات اجتماعی و اقتصادی، از عوامل اصلی این تغییرات است. برای احیای فرهنگ غنی گذشته، نیاز به بازنگری در نظام‌های آموزشی، تربیتی و حرفه‌ای در ورزش و رسانه وجود دارد تا نسل جدید نیز بتواند الگوهایی الهام‌بخش و ارزشمند خلق کند.

ابراهیم افشار ضمن تشکر از زحمات همسرش، اظهار کرد: تا به حال به همسرم نگفته‌ام که دوستت دارم ولی امروز از همین جا به او می‌گویم دوستت دارم.

در پایان قسمت‌هایی از کتاب توسط مجری برنامه قرائت شد:

«ستاره محبوس سرخابی ها حالا در وقت ملاقاتی با روزنامه‌نگار علافی مثل من یک دمپایی پاره پوره پوشیده بود که فلاکت ازش می‌بارید و من مجبور شدم کفشم را برای دقایقی قرض بدهم که چند تا چشمه با توپ می‌آید و عکسش را بیندازیم و ببریم به تمام کوچی‌های غافل نشان دهیم عکس هایی که در تمام آنها علی آقا روماریو پای چشم هایش غیب بسته بود و کریح ترین زندگی عالم را میشد در چین و چروک‌های دوران اوایل حبسش دید حتی دست هایش لکوفیس گذاشته بود و زندانبان ابا داشت مقابل ما که در حال بغل کردنش بودیم با او دست بدهد از همه نالاتر و سور کاپشن مندرسش بود که آرم کالچیو را در پشتش دوخته بودند و علناً بر تنش زار میزد من فکر می‌کردم بعد از آن گزارش مفصل که درباره روماریوی محبوس فوتبال ایران در نشریه تماشاگر نوشتم دیگر هیچ ستاره‌ای سمت نرود من فکر می‌کردم که همه جماعت بعد از خواندن آن مطلب سوگوارانه در قالب علی کفاشیان‌ها و مهدی تاج‌ها فرو بروند و فقط به روی این زندگی بی سیرت بخندند و دیگر به این فکر هم نکنند که دست از پا خطا کنند من فکر می‌کردم که ستاره های جوان این فوتبال لعنتی زده همگی کیلو کیلو محصول همان فوتبال بی آرمان همان روماریوی دل خسته ایرانی بود که پشت دیوارهای بلند زندان قزل حصار رو به من اعتراف می‌کرد که تازه در حبسش بوده که مردم نامردها را شناخته است همان‌هایی که دیگر تلفن‌هایش را هم نمی‌دادند همش با حسرت میگفت حیف که آن موقع دور و برم شلوغ بود و نمی‌توانستم مرد را از نامرد تشخیص دهم حالا سقف آرزوهایش این بود که در حبس فقط یک دست گرمکن آبی استقلال داشته باشد…»

این مراسم با استقبال علاقمندان کتاب و امضای کتاب توسط نویسنده به پایان رسید.

مراسم رونمایی از کتاب «از نفس افتاده» برگزار شد

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین