سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دکتر عبدالحسین زرینکوب را با نثر درخشان، تحلیلهای تاریخی و قلمی آکنده از ژرفای عرفان و ادب میشناسیم. اما کمتر کسی خبر دارد که این اندیشمند نامدار، دستی هم در نوشتن نمایشنامه داشته؛ آن هم نمایشنامههایی با زمینههای تاریخی، فلسفی و ادبی که از چشم بسیاری از اهل هنر و حتی دانشگاهیان دور مانده بود. حالا محمدرضا روزبهانی، پژوهشگر و معلمی که ریشه در آموزش تاریخ و علاقه به تئاتر دارد، این گنج پنهان را از میان آثار پراکنده زرینکوب بیرون کشیده و در قالب کتابی تازه، در دسترس مخاطبان قرار داده است. گفتوگوی پیشرو، نهتنها از جزئیات گردآوری و انتشار این مجموعه پرده برمیدارد، بلکه ما را با چهرهای کمتر دیدهشده از زرینکوب آشنا میکند؛ چهرهای که در صحنه تئاتر نیز همانقدر جدی، اندیشمند و خلاق است که در عرصه پژوهش.
چه انگیزهای باعث شد به گردآوری و تدوین نمایشنامههای تاریخی دکتر عبدالحسین زرینکوب بپردازید؟
بنده پیش از ورود به دانشگاه، معلم تاریخ در دبیرستان بودم و در کنار تدریس، به فعالیتهای تئاتری نیز علاقهمند بودم؛ نمایشنامه مینوشتم، کارگردانی میکردم و به همراه استادم، آقای عبدالرضا فریدزاده، آموزش تئاتر برای دانشآموزان ارائه میدادم. طبیعی است که این پیشینه، من را نسبت به تئاتر و نمایشنامه حساستر کرده بود. حدود چهارده یا پانزده سال پیش، قرار شد همایشی در بزرگداشت دکتر زرینکوب در بروجرد برگزار شود. با توجه به اینکه ایشان اصالتاً بروجردی بودند، برای آن همایش فراخوانی اعلام شد. من که پیشتر کتابهای دکتر زرینکوب، بهویژه آثار تاریخی ایشان را مطالعه کرده بودم، در یکی از مراکز آموزشی با مجموعهای از آثار ایشان روبهرو شدم؛ مجموعهای شامل قریب به سی جلد کتاب که همگی تألیف دکتر زرینکوب بودند. با تورق این آثار و کسب اجازه برای مطالعه موقت آنها در منزل، متوجه شدم دکتر زرینکوب افزون بر نوشتههای پژوهشی، در زمینههای متنوعی چون نقد ادبی، تاریخ ادبیات، داستاننویسی، گفتوگو و حتی نمایشنامهنویسی نیز آثاری دارد. این موضوع برایم بسیار جذاب بود و انگیزهای شد تا برای آن همایش مقالهای بنویسم. در همان همایش، آقای دکتر روزبه زرینکوب، برادرزاده دکتر زرینکوب، نیز حضور داشتند. زمانی که موضوع نمایشنامههای ایشان را با وی در میان گذاشتم، ایشان تأیید کردند که دکتر زرینکوب نمایشنامههایی نوشتهاند و حتی نشانی دقیق آنها را در برخی کتابها به من دادند. همین امر باعث شد جدیتر به گردآوری و تحلیل این آثار بپردازم. در نهایت، مقالهای در این زمینه نوشتم و پژوهشهای بعدی منجر به تدوین این مجموعه شد.
آشنایی با جنبههای کمتر دیدهشده از شخصیت فکری زرینکوب
نمایشنامههایی که در این کتاب گردآوری شدهاند، پیشتر منتشر شده بودند یا نسخههای کمتر شناختهشدهای بودند؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، این نمایشنامهها در کتابهای منتشرشده دکتر زرینکوب وجود داشتند اما به صورت پراکنده. برخی از آنها بهصورت مقاله در نشریات چاپ شده بودند و برخی دیگر در میان کتابهایی با عنوانهایی متفاوت همچون یادداشتها و اندیشهها یا از چیزهای دیگر گنجانده شده بودند.اما تا پیش از این، هیچ مجموعهای به شکل یکجا و با تمرکز بر نمایشنامههای ایشان منتشر نشده بود. از مدتها پیش علاقهمند بودم این کار را انجام دهم، اما مشغلههای شغلی، بهویژه پس از انتقال به دانشگاه فرهنگیان و عضویت در هیئت علمی گروه تاریخ، این روند را به تأخیر انداخت. خوشبختانه در یکی دو سال اخیر فرصت لازم فراهم شد و این مجموعه با همکاری انتشارات افراز منتشر گردید.
زرینکوب بیشتر با آثار پژوهشیاش در حوزه تاریخ و ادبیات شناخته میشود. در نمایشنامههای او چه تصویری از یک نمایشنامهنویس ارائه میشود؟
نوشتن نمایشنامه، آن هم نمایشنامهای که از نظر ادبی و محتوایی عمیق باشد، کار هر کسی نیست. بسیاری از اندیشمندان بزرگ، از جمله فلاسفه و ادبا، بخشهایی از دیدگاهها و تأملات نظری خود را در قالب داستان، رمان یا نمایشنامه بیان کردهاند؛ چرا که این قالبها توان انتقال مفاهیم پیچیده انسانی و فلسفی را دارند. دکتر زرینکوب نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگرچه او بیشتر با آثارش در زمینه تاریخ و تصوف شناخته میشود، اما در نمایشنامههایش نیز میتوان اندیشه و نگاه او به دین، انسان، فرهنگ و تاریخ را مشاهده کرد. خواندن یا حتی اجرای این نمایشنامهها ما را با جنبهای کمتر دیدهشده از شخصیت فکری ایشان آشنا میکند؛ جنبهای که برای بسیاری از افراد، چه در حوزه تاریخ و چه در عرصه هنر، تازگی دارد.
اجرای نمایشنامهها مدنظر زرینکوب بوده
آیا این نمایشنامهها تنها از منظر ادبی قابل بررسیاند یا برای اجرا نیز مناسب هستند؟
بسیاری از نمایشنامهنویسان برجسته، هنگام نگارش آثارشان الزاماً به اجرای آنها نمیاندیشند. به عنوان نمونه، در بعضی آثار رومن رولان (رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی) مانند روبسپیر نمیتوان بهراحتی دریافت که هدف اصلی نگارش، اجرای صحنهای بوده است. اما در مورد دکتر زرینکوب، باید گفت در آغاز بیشتر نمایشنامهها، مقدمهای عالمانه و دقیق نگاشته شده است که ضمن ارائه پیشزمینه تاریخی، به مفاهیم فکری و فلسفی آن اثر نیز میپردازد. در برخی موارد، حتی پیشنهادهایی برای اجرای صحنهای نیز ارائه شده است. این امر نشان میدهد که دکتر زرینکوب اجرای نمایشنامهها را هم مدنظر داشته و صرفاً به نگارش متنی ادبی بسنده نکرده است.

نثر زیبا و فاخر زرینکوب
در روند آمادهسازی و تدوین این مجموعه با چه چالشهایی مواجه بودید؟
نخستین چالش، همانطور که اشاره شد، مشغلههای کاری بود که موجب شد تدوین این اثر با تأخیر مواجه شود. دومین چالش،عدم دسترسی به نسخههای قابل ویرایش (Word) از متون بود. ناچار شدم کتابها را به صورت PDF تهیه کرده و با تبدیل آنها به ورد، فرایند ویرایش و بازچینی ساختار متون را آغاز کنم. این فرایند زمانبر بود و دقت فراوانی میطلبید، چراکه ساختار متن در تبدیل به هم میریزد. با این حال، تلاش کردم بدون آنکه محتوای نمایشنامهها را تغییر دهم، نسخهای منسجم و قابل استفاده ارائه دهم. تنها اصلاحاتی در عنوانها و مقدمهها انجام شد تا یکدستی در کل مجموعه حفظ شود.
نثر زرینکوب همواره زیبا و شاعرانه بوده است. آیا این ویژگی در نمایشنامههای او نیز دیده میشود؟
بدون تردید، نثر زیبا و فاخر دکتر زرینکوب در نمایشنامههایش نیز دیده میشود. افزون بر ساختار دراماتیک و انسجام روایی، قلم ایشان نیز از قدرت و شیوایی بالایی برخوردار است. این آثار از نظر زبانی، همان جذابیت آثار پژوهشی ایشان را دارند و همین ویژگی، ارزش آنها را برای مخاطبان دوچندان میسازد.
به نظر شما چه تفاوتی میان نگاه نمایشی زرینکوب به تاریخ و نگاه پژوهشیاش وجود دارد؟
در واقع، تفاوتی بنیادین میان این دو نگاه مشاهده نمیشود. یکی از ویژگیهای برجسته نمایشنامههای دکتر زرینکوب آن است که همگی بر پایه دانش تاریخی، فلسفی و فرهنگی عمیق نگاشته شدهاند. او نمایشنامه را ابزاری میبیند برای انتقال مفاهیمی که پیشتر در آثار پژوهشیاش بدان پرداخته بود؛ با این تفاوت که در قالب نمایشی، تخیل و جنبههای دراماتیک نیز به کمک آمدهاند تا این مفاهیم را ملموستر و اثرگذارتر کنند. این تلفیق میان تخیل ادبی و استناد علمی، به آثار او بعدی تازه میبخشد.
گردآوری قصههای زرینکوب
این مجموعه چه کمکی به شناخت بهتر چهرهی چندوجهی دکتر زرینکوب میکند؟
در واقع یکی از ویژگیهای ارزشمند این مجموعه آن است که تصویر کاملتری از دکتر زرینکوب به مخاطبان ارائه میدهد. من انتظار دارم اهل ادب، علم، هنر و تاریخ، با نگاهی تازه به آثار نمایشی ایشان توجه کنند. مجموعهی مصاحبههای دکتر زرینکوب، در حقیقت یک معدن ارزشمند است که پژوهشگران، ادیبان، هنرمندان و تاریخپژوهان باید بار دیگر به آن بازگردند و به کشف و واکاوی عناصر نهفتهی آن بپردازند. هر گروه از این منظر میتواند سهم خود را ادا کند: مورخان، منتقدان، نویسندگان و کسانی که در حوزهی عرفان و ادبیات فعالیت دارند. من بهعنوان کسی که در رشته تاریخ در دانشگاه تهران تحصیل کردهام و سالها در عرصه نمایش و تئاتر نیز فعال بودهام، اکنون در دانشگاه فرهنگیان وظیفه دارم معلمانی تربیت کنم که بتوانند تاریخ را با دقت و ظرافت به دانشآموزان آموزش دهند. همیشه احساس کردهام که میان هنر و تاریخ پیوندی عمیق وجود دارد و معتقدم معلمی که به هر دو حوزه آشنا باشد، معلم بهتری خواهد بود. به نظرم دکتر زرینکوب چنین ویژگیهایی را در خود جمع کرده است. من خودم را شاگرد کوچکی از ایشان میدانم و باور دارم میتوانم بهرههای فراوانی از آثارشان ببرم؛ همانطور که دیگران هم باید در این مسیر تلاش کنند.
آیا برنامهای برای تألیف کتابهای بعدی یا نمایشنامههای دیگر از او در آینده دارید؟
بله، در ابتدای همین کتاب، مقالهای حدود ۱۲ یا ۱۳ صفحهای نوشتهام که در آن همهی نشانهها و گفتههای دکتر زرینکوب را که به نحوی با ادبیات نمایشی مرتبط هستند، بررسی و مستند کردهام. در جریان این پژوهش، علاوه بر شش نمایشنامهای که در این مجموعه آمده، به قصهها و گفتوگوهای زیادی در آثار ایشان برخوردم که پتانسیل بالایی برای تبدیل به نمایشنامه دارند.احتمالاً پروژه بعدی من برای تابستان، گردآوری و چاپ مجموعهای از داستانها و قصههای دکتر زرینکوب خواهد بود. این داستانها از تنوع زیادی برخوردارند: از قصههای عاشقانه گرفته تا داستانهایی درباره وطندوستی، طنز و… که همگی ظرفیت لازم برای اقتباس نمایشی را دارند. این مجموعه میتواند وجه دیگری از شخصیت دکتر زرینکوب را روشن کند. علاوه بر این، قصد دارم مقالهای درباره یکی از نوشتههای خیالانگیز ایشان بنویسم؛ متنی داستانگونه که در آن دکتر زرینکوب سفری به ناکجاآبادی خیالی دارد و در آن نوعی اتوپیا یا آرمانشهر را تصویر میکند. میخواهم در این مقاله به تحلیل اتوپیای مورد نظر او بپردازم.
در پایان لازم میدانم از دکتر روزبه زرینکوب که مشوق من در این مسیر بودند، از استاد فقیدم در حوزه تئاتر، زندهیاد فریدزاده، و نیز از خانم افراز که زمینهی چاپ سریع این کتاب را فراهم کردند، صمیمانه تشکر کنم. امیدوارم توانسته باشم پاسخ روشنی به پرسشهای شما داده باشم. خوشحال میشوم پیش از چاپ نسخهی ویرایششده را مشاهده کنم. از خداوند برای شما در مسیر فرهنگ، علم و کتابآرایی آرزوی توفیق دارم.
نظر شما