به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اخیراً شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت، جایزهای ادبی به یاسمینا خضرا، نویسنده شناختهشده الجزایری اهدا کرد که با واکنشهای مختلفی در محافل فرهنگی الجزایر روبهرو شد. این جایزه به پاس سالها فعالیت ادبی و خلاقانه خضرا در غنابخشی به صحنه فرهنگی الجزایر به او اهدا شد. اهدای این جایزه از سوی نهادی غیرادبی با واکنشهای گوناگونی در میان ناظران و تحلیلگران فرهنگی الجزایر مواجه شد. برخی منتقدانِ اهدای این جایزه به یاسمینا خضرا، این اقدام را سیاسی دانستهاند و معتقدند که این جایزه ممکن است با دیدار اخیر خضرا با عبدالمجید تبون، رئیس جمهور کنونی الجزایر، مرتبط باشد. برخی هم این اهدای این جایزه را پاسخی نمادین به جایزهای میدانند که اخیراً از سوی نهادهای فرانسوی به بوعلام صنصال، نویسنده هشتادساله فرانسوی-الجزایری، اهدا شد؛ نویسندهای که به دلیل مواضع انتقادی و مخالفتش با وحدت ملی الجزایر، در کشورش چهرهای مناقشهبرانگیز بهحساب میآید و اکنون در الجزایر زندانی و محکوم به پنج سال حبس است و زندانیشدنش بحرانی دیپلماتیک را بین الجزایر و فرانسه رقم زده است. صنصال که بهخاطر آثارش برنده جوایز ادبی مختلفی شده، اخیراً نیز جایزه سینه دل دوکا، از جوایز ادبی پُربها و معتبر فرانسه، را دریافت کرد.
از طرفی، بعضی هم معتقدند که انتخاب خضرا برای دریافت جایزه شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت، به دوران مدیریت این نویسنده در مرکز فرهنگی الجزایر در پاریس مرتبط است. این مرکز در دوران مدیریت یاسمینا خضرا به پایگاهی برای نخبگان فرهنگی فرانکوفون تبدیل شد و این انتقاد را برانگیخت که زبانها و جلوههای فرهنگی عربی و آمازیغی در آن کمرنگ هستند. به همین دلیل، بعضی از فعالان فرهنگی، ضمن قدردانی از خضرا، خواهان تجدیدنظر در سیاستهای فرهنگی مربوط به مهاجران شدند.
اهدای جایزه «شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت» به یاسمینا خضرا و حواشی پیرامون آن، بار دیگر این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا بعضی جوایز ادبی که در جهان به نویسندگان اهدا میشوند، سیاسیاند و سیاست و مواضع سیاسی نویسنده بر انتخاب او بهعنوان برگزیده برخی جوایز ادبی تأثیر دارد؟ این پرسش مخصوصاً وقتی جدیتر میشود که میبینیم گاه حتی درباره نوبل ادبیات هم ظنهایی درباره سیاسی بودن آن پیش میآید. همچنین وقتی صحبت از تأثیر سیاست بر جوایز ادبی به میان میآید، این پرسش هم مطرح میشود که وقتی جایزهای به دلایل و با رویکردی غیرادبی به اثری ادبی اهدا میشود، این رویداد چه تأثیری بر ادبیات و فرآیند خلق ادبی نویسندهای که چنین جایزهای را گرفته است، میگذارد؟
به منظور دریافت پاسخی برای این پرسشها نظر یک نویسنده و یک مترجم را که ترجمه اثری از یاسمینا خضرا را نیز در کارنامه کاری خود دارد، جویا شدیم.
جوایز ادبی میتوانند حلال مسائل سیاسی باشند
احمد آرام، از نویسندگان پرکار کشورمان، با اشاره به اینکه هر روز شاهد افزایش آشوبها و تنشها در کشورهای مختلف هستیم و گویا جهان دیگر روی آرامش را به خود نخواهد دید، گفت: دستاندرکاران برخی از جوایز ادبی دنیا گاه تلاش دارند از ادبیات برای توجه دادن و برطرف کردن بحرانها و مسائل سیاسی کمک بگیرند و شاید اعطای جایزه ادبی از سوی شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت که نهادی غیر ادبی است به یاسمینا خضرا، نویسنده مهاجر به این دلیل باشد که از شهرت ادبی این نویسنده مهاجر برای توجه دادن جهانیان به مسائل مربوط به مهاجرت استفاده کنند.
وی ادامه داد: اعطای جایزه به یاسمینا خضرا فارغ از گمانهزنیها و مناقشاتی که در الجزایر داشته مرا به یاد مسائل دهه ۶۰ آمریکای لاتین میاندازد؛ زمانی که خشونت دیکتاتورها عرصه را بر همه تنگ کرده بود. در آن زمان یک ناشر تلاش کرد با سفارش رمان درباره دیکتاتوری و مسائل سیاسی آمریکای لاتین به پنج نویسنده مشهور، دنیا را به عمق مسائلی که رخ میدهد، متوجه کند که موفق هم شد. در ادبیات امریکای لاتین آثاری ارزشمند چون «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز و «سوربز» ماریو بارگاس یوسا با تم سیاسی و موضوع دیکتاتوری خلق شدهاند که جوایز ادبی بزرگی نصیبشان شد.
آرام تأکید کرد: اگر نویسندهای خود دغدغه برطرف کردن مسائل سیاسی داشته باشد و متعهد باشد و دستاندرکاران جوایز ادبی نیز نیت ارتقای ادبیات و نیز کمک گرفتن از آن به نفع بشریت را داشته باشند میتوان گفت چنین جوایزی ارزشمند و همسو با رسالت ادبیات فعالیت میکنند.
بیتردید ادبیات به عنوان یک پدیده هنری بر سایر پدیدهها از جمله سیاست، فرهنگ و اجتماع تأثیرگذار است و نیز از آنها اثر میپذیرد. فارغ از اینکه دلیل اعطای جایزه ادبی از سوی نهادی غیرادبی به یاسمینا خضرا چیست، باید امیدوار بود جوایز ادبی جهان همواره همسو با رسالت واقعی خود یاور خلق شاهکارها و مانع فراموشی ارزشهای واقعی ادبیات باشند.
بسیاری از جوایز ادبی، به درجاتی تحت تأثیر سیاستاند
زینب کاظمخواه، که کتاب «آخرین شب دیکتاتور» یاسمینا خضرا را به فارسی ترجمه کرده، با تأکید بر اینکه پاسخ به این پرسش که بین جوایز ادبی و مسائل سیاسی چه نسبت و رابطهای برقرار است و جوایز ادبی چه تأثیری بر ادامه مسیر نویسنده میگذارند، هم ساده است و هم پیچیده، عنوان کرد: ادبیات اصیل، برخاسته از درون نویسنده است، نه ویترینها و سکوها. با این حال، انکار نقش جوایز در شکلدهی به چشمانداز نویسنده نیز سادهانگارانه است. جوایز، حتی اگر تأثیری در انگیزه نخستینِ نویسنده نداشته باشند، میتوانند چراغی باشند که مسیر را روشنتر و گوشها را شنواتر کنند. گاهی نویسنده مینویسد تا بماند، اما دنیا برای دیدن، به برچسبها و لوحها نیاز دارد.
این مترجم با اذعان بر اینکه در مورد خضرا، دریافت جایزه از سوی نهادی غیرادبی، واکنشهایی را برانگیخته است و برخی این حرکت را سیاسی تلقی کردهاند و برخی آن را نشانهای از نوعی بازگشت یا آشتی فرهنگی با وطن، به جمله خود خضرا درباره این جایزه اشاره کرد و گفت: خضرا خود گفته که این جایزه برایش بار مسئولیتی مضاعف به همراه دارد. همین جمله نشان میدهد که نویسنده، جوایز را نه پایان مسیر که بخشی از آن میداند؛ انگیزهای برای بیشتر نوشتن، عمیقتردیدن، و شاید صادقتر بودن با خود و مخاطب؛ از سوی دیگر باید به خطر تقلیل جوایز به ابزارهای قدرت و سیاست نیز هشدار داد. وقتی پاداشهای ادبی از سوی نهادهای اقتصادی، مهاجرتی یا دولتی اهدا میشوند، مرز میان پاسداشت واقعی فرهنگ و استفاده ابزاری از آن باریک میشود و این دقیقاً همانجاست که پرسش اصلی باید طرح شود که «آیا جایزهای که نیتش فرهنگی نیست، میتواند بر خلاقیت ادبی اثر بگذارد؟ شاید پاسخ در خود خضرا نهفته باشد؛ در مسیری که همچنان با جدیت میپیماید و در پیامش که میگوید این افتخار، تعهد میآورد، پس اگر جایزهای بتواند بار مسئولیت نویسنده را بیشتر کند، بهجای آنکه او را در تجلیل متوقف کند، شاید به راستی خدمتی به ادبیات کرده است.
وی تأکید کرد: جوایز ادبی نه باید خالق ادبیات باشند و نه قاضی آن؛ بلکه تنها باید چراغهایی باشند که مخاطبان بیشتری را به خواندن آثار خوب ترغیب میکنند و اگر این اتفاق بیفتد، خود ادبیات برنده اصلی خواهد بود، نه کسی که جایزه را در دست دارد.
این مترجم با اذعان بر اینکه جوایز ادبی، ابزار فرهنگی مهمیاند که میتوانند به دیدهشدن نویسندگان و آثارشان کمک کنند، توضیح داد: در عین حال نمیتوان انکار کرد که بسیاری از جوایز ادبی، به درجاتی تحت تأثیر سیاست، قدرت و ایدئولوژی قرار دارند. مناقشهها در این زمینه طبیعیاند و حتی میتوانند سلامت فضای ادبی را نشان دهند، به شرط آنکه باعث گمشدن ارزشهای اصیل ادبی نشوند. بهترین راه، شفافسازی معیارها، تنوع داوران، و نقد مستمر این جوایز است تا اعتبار آنها حفظ شود و عدالت فرهنگی برقرار بماند.
نظر شما