جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
جولایی تاریخ‌دان است، ولی رمان تاریخی‌نویس نیست

جولایی تاریخ را خوب می‌شناسد و این خودش یک وجه الهام‌بخشی دارد، چون اصلاً کسی که نویسنده و ادیب است نمی‌تواند تاریخ‌دان نباشد. جولایی با بسیاری از متون مرتبط با قاجار، از جمله سفرنامه‌ها و خاطرات و مستندها، آشنایی دارد و این باعث شده با روح حاکم بر عصر قاجار آشنا باشد، اما او را نمی‌توان رمان تاریخی‌نویس دانست.

به گزارش سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «پرسه در جهان داستانی نویسندگان نسل سوم: رضا جولایی» نوشته کامران سلیمانیان مقدم، که در نشر عینک منتشر شده، بخشی از مجموعه‌ای است که با هدف بررسی و تحلیل نویسندگان نسل سوم ادبیات معاصر ایران طراحی شده است. در کتاب «رضا جولایی» از این مجموعه، کامران سلیمانیان مقدم ضمن مرور و معرفی آثار رضا جولایی، تحلیلی متفاوت با تحلیل‌های رایج از آثار این نویسنده مطرح نسل سوم ادبیات داستانی ایران به دست داده است. تاریخ و به‌ویژه تاریخ عصر قاجار، زمینه رویدادهای بسیاری از آثار رضا جولایی است. سلیمانیان مقدم اما در کتاب «رضا جولایی» تأکید کرده که جولایی را نمی‌توان قجری‌نویس دانست و نیز رمان‌های او در دسته رمان تاریخی نمی‌گنجند.

کامران سلیمانیان مقدم، متولد ۱۳۵۰، داستان‌نویس و منتقد ادبی است. از سلیمانیان مقدم دو مجموعه داستان به نام‌های «تاش» و «میران» منتشر شده است. با او به‌مناسبت انتشار کتابش درباره رضا جولایی و نگاه تازه‌اش به آثار جولایی در این کتاب، گفت‌وگو کرده‌ایم. در این گفت‌وگو به چیستی رمان تاریخی و نسبت تاریخ و ادبیات در آثار رضا جولایی و تحلیلی که سلیمانیان مقدم از این آثار ارائه داده، پرداخته‌ایم.

چه شد که تصمیم گرفتید در یک کتاب مستقل در جهان داستانی رضا جولایی پرسه بزنید؟

من جولایی را از بیست‌سالگی می‌شناسم. او در دسته نویسندگان نسل سوم است که بروزشان در دهه ۶۰ شروع شد. جولایی و امیرحسن چهلتن و عباس معروفی و غزاله علیزاده و جعفر مدرس صادقی در میان هم نسلان خود، در آثارشان فضایی رئال داشتند و در تلاش برای فرار از استبداد سلیقه طیفی از نویسندگان و خوانندگان، گرایش‌های تجربی و شخصی را در آنها می‌شد دید. جولایی در مقطعی به مدت هفت سال اثری ننوشت و بعد وقتی دیدند آثاری دارد که گویی ماشین تولید داستان قجری است، قضاوت‌های نادرستی درباره ارزش ادبی کارهایش کردند؛ خود جولایی نیز زیاد اهل روابط و مناسبات جمعی نبوده است. این کتاب تلاشی در معرفی آثار ارزشمند این نویسنده و رفع برخی ابهام‌ها و قضاوت‌ها درباره کتاب‌هایش است؛ چراکه تنها اشاره و گذر و نظر بر آثار چنین نویسندگانی کافی نیست. امثال جولایی معدل ادبیات امروز ما هستند و امیدوارم کتاب «پرسه در جهان داستانی نویسندگان نسل سوم؛ رضا جولایی» یک تلنگر برای توجه و خوانش دوباره آثار آنها باشد. این کتاب اشاره به مسیری است که جولایی طی کرده و شرح شیفتگی وی به ادبیات داستانی ایران است.

جولایی تاریخ‌دان است، ولی رمان تاریخی‌نویس نیست

شما در کتابتان، پیش از ورود به معرفی آثار رضا جولایی، بحثی درباره رمان تاریخی داشته‌اید و تأکید کرده‌اید که جولایی را نمی‌توان قجری‌نویس دانست. لطفاً در این باره توضیح دهید.

برای توضیح مطلب به کتاب «مزدور» نوشته هاوارد فاست اشاره می‌کنم که ماجرای مزدوران آلمانی است که انگلیسی‌ها آنها را برای مقاصد خود اجیر کرده‌اند. این افراد به شدت خشن هستند اما پشت خشونتشان رنج و فقر وجود دارد. آنها یک روستایی نیمه‌دیوانه را در جنگ‌های داخلی امریکا دار می‌زنند و همین موضوع، باعث آتش خشم و انتقام امریکایی‌ها می‌شود. داستان این رمان در زمان جنگ‌های داخلی امریکاست ولی وقایع آن معطوف به آن دوران خاص نیست، پس رمان تاریخی به شمار نمی‌رود. در آثار جولایی نیز می‌بینیم تمرکز زمانی نویسنده بر دوران قاجار است ولی می‌توان فضای داستان را بازتولید کرد و به هر زمان دیگر تعمیم داد. او بارها اشاره کرده که فرهنگ دوره قاجار هنوز هم در کشور ما جریان دارد و هرآنچه در آن دوره رخ می‌داد، با کمی روتوش، اکنون هم در جریان است. در آثار جولایی همین نگاه مستمسک پرداخت داستان در زمینه قاجار است؛ او دوران قاجار را برای زمان داستان‌هایش انتخاب کرده که دوره ورود ادوات تمدن به کشور ما، از جمله سینماتوگراف، و به نوعی زمان برخورد ما با مدرنیسم بوده است. جولایی از نمادها و شکل و فضای دوران قاجار استفاده کرده ولی قجری‌نویس نیست و رمان‌هایش رمان تاریخی نیستند. رمان تاریخی رمانی است که بر رویدادها و شخصیت‌هایی تمرکز دارد که در زمان تاریخی اتفاق می‌افتند و زندگی می‌کنند؛ می‌توان گفت در آثار جولایی تاریخ قاجار دستمایه است اما بیان وقایع و شرح فضا و مکان در خدمت زمینه‌ای است که گویی قرار است اشاره به امروز ما داشته باشد. شاید یک اثر در کارنامه یک نویسنده را بشود با همین تحلیل قضاوت کرد اما درباره آثار جولایی این رفتار به پروژه فکری او تبدیل شده است. در آثاری مثل «شازده احتجاب» گلشیری، «تالار آیینه» امیرحسن چهلتن و «بی‌کتابی» محمدرضا شرفی خبوشان همین زاویه دید وجود دارد اما پروژه فکری‌شان نیست. جولایی تاریخ را خوب می‌شناسد و این خودش یک وجه الهام‌بخشی دارد، چون اصلاً کسی که نویسنده و ادیب است نمی‌تواند تاریخ‌دان نباشد. جولایی با بسیاری از متون مرتبط با قاجار، از جمله سفرنامه‌ها و خاطرات و مستندها، آشنایی دارد و این باعث شده با روح حاکم بر عصر قاجار آشنا باشد، اما او را نمی‌توان رمان تاریخی‌نویس دانست.

به نظر شما جولایی تا چه اندازه از نویسندگان دیگر تأثیر پذیرفته است؟

جولایی جزو نویسندگان دهه ۶۰ یعنی نسل سوم است ولی کاملاً در خط آن‌ها حرکت نکرده و از سوی دیگر در کتاب‌های جولایی تا اندازه‌ای ردپای آثار منوچهر مطیعی را می‌توان دید. در ادبیات جهان نیز می‌توان شباهت‌هایی میان آثارش با «مزدور» هاوارد فاست و «پیش‌روی» ادگار لارنس دکتروف دید.

چه شد که جولایی دیرتر از دیگر نویسندگان هم‌دوره خود دیده شد؟

این سوالی است که خودش هم از خودش می‌پرسد. یکی تأثیر استبداد سلیقه بود و دیگری، ناشر بودن جولایی و تکبری که نویسنده‌ی ناشر درگیرش می‌شود. ولی شاید دلیل اصلی، نرسیدن دوره یک نویسنده باشد. خاستگاه سلیقه در ادبیات خوش‌آمد و بدآمد است. مسئله اصلی، تولید ادبی و ارتباط با مخاطب است. هر کار متوسطی با هزار اتفاق در زبان و با هر ادعا متوسط می‌ماند و تمایزی که امروز دیده می‌شود این است که خبررسانی و تحلیل‌های رسانه‌ای، ناخودآگاه طیف داستان‌خوان را به سمت گرایش‌های اصلی «قصه، شخصیت و طرح و توطئه» کشاند و این شروع دیده شدن جولایی بوده است. در سال‌های اخیر جوانان با چهره‌های جدیدی در فضاهای دیگر آشنا شدند، فضای ترجمه از انحصار تعدادی مترجم نام‌آشنا درآمد و کارهای ارزشمند خارجی بالاخره ترجمه شدند. همچنین ژانرهای مغفول، مثل علمی‌تخیلی و ابرقهرمانی و وحشت گل کردند و در این بین، بخشی از این کارها را جولایی انجام داده بود که دیده نشده بود. این شد که جولایی هم گل کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین