به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسمی که امروز ۲۴ اردیبهشت در آستانه روز پاسدشت زبان فارسی و نکوداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد، گفت: در این مراسم دغدغه شخصی خود را به اشتراک می گذارم و آن این است که چگونه باید این دغدغه که زبان فارسی رکن اصلی هویت ایرانی است تبیین شود و چگونه میشود در مقام اقدام به این دغدغه پرداخت؟ کاملاً روشن است که هر زبان کارکردهای مختلفی دارد شامل کارکرد ارتباطی، عاطفی، ادبی و هنری و خیلی کارکردهای دیگر اما زبان در بسیاری از حوزههای جهانی یا مناطق جهان یک کارکرد هویتی هم داشته و در ایران ما هم این گونه است.
وی تأکید کرد: وقتی از هویت صحبت میکنیم چند برداشت از آن میتوان داشت از یک سو تشخصبخش و تمایزبخش است و از سوی دیگر که به نظر من این وجهش مهمتر از وجه اول است، معنابخش و الهامبخش روح است برای یک ملت که اگر این روح کمرنگ شود ممکن است یک جامعه و ملت احساس کممعنایی و شاید بیمعنایی کند. لذا هویت این دو شاخه و دو بال را حتماً با هم دارد هم تشخص میبخشد و مانع از هضمشدگی میشود و هم معنابخشی میکند و فرصت برای تپش زنده به یک ملت میدهد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأکید بر اینکه مولفهها و ابعاد هویت بسیار متنوع است، توضیح داد: عرض بنده این است که زبان فارسی در هویت ایرانی رکن اصلی هویت است و ما زبان فارسی را در کنار دیگر مولفههای هویت و در عرض زبان نمیتوانیم بدانیم. در این بحث وقتی انسان رفیق و یا همنگاه و یا استاد پیشگامی پیدا میکند دلش قرصتر میشود که این حرف تا چه حد درست است و آیا ما میتونیم بگوییم در مولفههای هویت ایرانی زبان فارسی رکن اصلی هویت است؟ شهید مطهری از یک دانشمند ایرانشناس مشهور در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» اشاره کرده که این ایران شناس اذعان کرده است در برخی فرهنگها زبان بیشتر از دین یا جامعه در ادامه دادن یا بر جای ماندن آن فرهنگ اهمیت دارد که این اصل با فرهنگ ایران راست میآید. شهید مطهری نیز این مطلب را باور داشته یا حداقل قابل تأمل دانسته پس برای ما این شجاعت نظری را ایجاد میکند که به این نگاه بیشتر توجه کنیم که زبان فارسی اصلیترین رکن هویت ایران است. برای تأیید این نگاه من چند نکته عرض میکنم. اولین نکته این است که از میان مولفههای هویت ایرانی دیرپاترین و مستمرترین مولفه زبان است و دین و آداب و رسوم و خیلی از چیزهای دیگر در معرض تحولات تاریخی قرار گرفتهاند اما زبان فارسی یک خط اتصالی روشن دارد.
صالحی افزود: زبان فارسی جدید یا فارسی نوین بیش از ۱۱۰۰ سال یا بیشتر ادامه دارد و با فارسی میانی دوره ساسانی و قبلش یعنی فارسی باستان پیوندهای اتصالی عمیقی دارد. این گونه نیست که ما شاهد چند زبان باشیم درست است که تحولات زبان فارسی میانی نسبت به فارسی باستان خیلی گستردهتر و مختلف و تحولات فارسی نوین پس از اسلام نسبت به فارسی دوره ساسانی بسیار کمتر از این دوره است اما خطوط مستمر این دورههای تاریخی قابل توجه است و عملاً ما با یک زبان یا تقریباً با یک زبان روبهروییم. ۱۱۰۰ سال کم نیست چون در این ۱۱۰۰ سال ما تغییراتی را در مذهب، حداقل در ایران، پیدا کردیم. تحولات زبان فارسی اما متصل به فارسی میانه و آن هم متصل به فارسی باستان بوده است. در این میان، مولفه پایداری نقش بسیار مهمی دارد.
وی همچنین با طرح این پرسش که چرا وقتی که فتوحات اسلامی به ایران میآید زبان تغییر نمیکند اما به خاورمیانه و مصر و بخشهایی از شمال آفریقا که میرسد، زبان را تغییر میدهد و آیا فاتحان متفاوت عمل کردند؟ گفت: وقتی فتوحات اسلامی به مصر و ایران رسیدند تفاوتهایی در نوع کنش اعراب نبود و به عنوان یک احتمال میتوان گفت ظرف زبان فارسی میتوانسته است حامل تفکرات دینی جدید باشد یعنی چنین ظرفیتی در زبان فارسی بوده که بهسرعت توانسته است با دین جدید نسبت برقرار کند لذا نیازی به تغییر زبان پدید نمیآمده و نیازی برای دگرگونی وجود نداشته است. زبان فارسی رکن اصلی هویت ایرانی است چون قدیمیترین رکن است. از سوی دیگر وقتی ما دین را به عنوان یک جزء تفکیک ناپذیر از هویت ایرانی میدانیم و دین اسلام چنین اتفاقی را در فضای هویت ایرانی پدید آورده در ۱۴۰۰ سال زبان فارسی یک پیوند عمیقی با هویت دینی یافته و از این جهت خیلی متفاوت با زبانهای دیگری است که مسلمانان در کنار دیانت غیر از زبان عربی دارند و پیوستگی زبان فارسی با هویت دینی خیلی عمیق است. اگر ما دین را بخشی از هویت ایران میدانیم که حتماً میدانیم بدون هیچ دغدغهای جامعه ایرانی یک جامعه دین دار و اسلاممدار است و این دینداری در بستر زبان فارسی حرکت کرده است.
صالحی همچنین با اشاره به اینکه ایران جامعه اقوام است و تار و پودش توسط همه اقوام ایرانی بافته شده است، تکید کرد: این فرش زبان فارسی که به این زیباییست در اجزای مختلف و ترکیبش توسط اقوام ایرانی ساخته و پرداخته شده در طول تاریخ و به عنوان یک زبان میانجی زبان ارتباطی است و مسئولیت وحدت و انسجام ملی را دارد. عملاً اقوام ایرانی به عنوان جزو لاینفک از جمعیت و منابع انسانی ایران هویت ایران را هم در گذشته تاریخ ساخته اند و یک کار مشترک تاریخی کردهاند بنابراین اگر ما از هویت ایران صحبت می کنیم زبان فارسی باز بستر این هویت را ساخته و پرداخته است.
وی ادامه داد: اگر ما در هویت بحث از سنتها، ارزشها و اسطورهها داریم زبان فارسی و ادبیات فارسی در طول قرون مختلف بستر اصلی این ساخت و ساز سنتها، ارزشها، حکمتها و آیینها بوده است. زبان فارسی یکی از سه زبانی است که بیشترین ضرب المثل را در داخل خود دارد و بخشی از حلاوت زبان فارسی به ضرب المثلهاست که این بخشی از هویت ارتباطی و هویت اجتماعی ما از آن ایجاد میشود. شعرها و یا نثرهای زیبایی تبدیل به ضرب المثل شده و خط ارتباطی ذهنی ارزش گذارانه و ارتباط اجتماعی مردم ایران و غیر مردم ایران شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان سخنانش تأکید کرد: اگر از چیزی به نام هویت ایرانی صحبت می کنیم و نسبت به آن توجه داریم یا باید داشته باشیم و اگر حوزههایی و مسئلههایی مثل خلیج فارس را مهم میدانیم که حتماً باید مهم بدانیم و هیچ نگاه طمعورزانه چه در نام و چه در آب و خاک این منطقه نمیتواند به یک نقطهای از کشور ما برسد روح و بنیان این هویت ایرانی زبان فارسی است و با این نگاه اگر به هویت ایرانی توجه کنیم حتی اگر نگاههای سیاسی و دینی و سلیقهای ما متفاوت باشد اگر به ایران میاندیشیم باید به زبان فارسی با این نگاه، توجه کنیم.
وی به مخاطراتی که ما در حوزه فضای مجازی داریم و البته مخاطرات مشترک جهانی است نیز اشاره کرد و افزود: همه زبان ها به مرور زمان تحولاتی پیدا کردند و زبان فارسی به علت ریشه عمیق و بدنه مستحکمی که داشته در طول زمان تغییرات را در درون خودش در یک ارگانیزم هضم میکرده و در یک نظام طبیعی حذف میکرده و از آن یک فراورده جدید فارسی تولید میکرده است. مغولها و مهاجمین دیگر آمدند اما اکنون به اعتبار سرعت تغییرات در فضای مجازی و نوع مراودهای که نسل ما با این فضا دارند طبیعی است که دغدغهها اهمیت پیدا کنند.
وی اظهار امیدواری کرد که طرح این دغدغه به دغدغهمندان دیگر زبان فارسی کمک کند تا با همفکری هم به این نتیجه برسند که چگونه باید پاسدار این رکن اصیل هویت ایران باشیم.
همچنین در این مراسم غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در سخنانی گفت: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین نگاهبان و پاسبان زبان فارسی در جهان است که میلیونها جلد کتاب، نشریه، پایاننامه و سایر منابع در آن نگهداری میشود. افتخار این را داریم که گنجینهای از آثار مکتوب و غیرمکتوب در قالب محملهای نوین اطلاعاتی را هم در اختیار داریم و همچنین وظیفه حفظ، نگهداری و اشاعه آن را برای امروزیان و آیندگان به عهده داریم. بررسی میراث مکتوب ایرانیان بهویژه از لابهلای نسخ خطی و نسخ کهن که قابل تحقیق و پژوهش است، نشاندهنده این واقعیت است که بعد از سرایش «شاهنامه»، شاید نسبت به این کتاب، در مقاطعی بیمهری یا کمتوجهی شده است، ولی به تدریج بعد از قرن هفتم و در دوره ایلخانی به آن و نیز مقام فردوسی توجه شده که تا امروز ادامه دارد.
امیرخانی ادامه داد: اگر نگاهی به میراث مکتوب و نسخههای نفیس هنری داشته باشیم که امروزه در کتابخانههای ایران و جهان نگهداری میشود، شاهد روند رو به رشد توجه به «شاهنامه» هستیم.
وی به شاهنامههای کهن از جمله بایسنقری و طهماسبی اشاره کرد و گفت: امروز اگر در بانکهای اطلاعاتی کتابخانه ملی جستوجو کنیم، خواهیم دید آثار متعددی در حوزه شاهنامهپژوهی وجود دارد. روزی نیست که در ایران کتابی راجعبه «شاهنامه» یا تحریری از آن منتشر نشود و ۴۱۰ پایاننامه در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا راجع به فردوسی و «شاهنامه» وجود دارد و ۷۵۵۲ عنوان کتاب که بسیار رقم قابل توجهی است و نشان میدهد که در کشور ما، فردوسی از چه جایگاه بیبدیلی برخوردار است.
فرهنگستان نمیخواهد جانشین دانشکدههای ادبیات و حتی موسسات پژوهشی شود
غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در این مراسم در سخنانی با بیان اینکه فرهنگستان زبان و ادب فارسی جمهوری اسلامی ایران که گاهی فرهنگستان سوم نامیده میشود، سیوپنج ساله شده است، عنوان کرد: سیوپنجسالگی برای یک موسسه علمی، هر چند عمر کمی نیست، چندان زیاد هم نیست. ترکه نازکی که سیوپنج سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی به همت رئیس جمهور وقت و رهبر معظم کنونی جمهوری اسلامی ایران غرس شد و اکنون به نهال برومند و بالابلندی مبدل شده و میرود که دیری نگذرد که درختی بسیار شاخ شود و سایه و ثمرش از خانه ما فراتر رود و به همسایگان دور و نزدیک نیز بهره رساند.
حدادعادل با بیان اینکه زبان فارسی که تباری چندهزارساله دارد، همواره رشته پیوند همه مردم ایران و مدار و محور وحدت ملت ایران و از ارکان اصلی هویت ملی ایرانیان به شمار رفته، توضیح داد: این زبان بیش از هزار سال پیش به همت نویسندگان و شاعران بزرگی چون رودکی به درجهای از کمال و پختگی رسیده بوده که به فردوسی بزرگ این توانایی را بخشیده که «شاهنامه» را با آن همه اسطوره و افسانه و حماسه و حکایت و حکمت بسراید و با فراهم آوردن دیوانی افزونتر از ۵۰ هزار بیت کاخی بلند و باشکوه از نظم پی افکند که باد و باران بدان گزندی نرساند. ایرانیان که در جای جای ایرانزمین به زبانها و گویشهای گوناگون سخن میگفتند، از دیرباز فارسی را به عنوان زبان مشترک میان خود انتخاب کردهاند و به مدد این زبان بر اختلاف زبانها غلبه کرده و ناهمزبانی را به همزبانی و همدلی بدل کردهاند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأکید کرد: فارسی نهتنها حلقه بسته ایرانیان که زبان مشترک بسیاری از مردمان سرزمینهای دور و نزدیک در شبه قاره هند و آسیای میانه و آسیای صغیر و آناتولی و غرب آسیا نیز بوده است. بیسبب نیست که از روزگاران کهن تا امروز هر بیگانهای که چشم طمع به ایران دوخته بوده و عظمت ایران و عزت ایرانی را برنمیتابیده انگیزه شوم خود را به صورت تعریض و تعرض به زبان فارسی بیان میکرده تا آنجا که حتی با نام تاریخی چندهزارساله خلیج فارس هم دشمنی میورزیده است. زبان فارسی با وسعت واژگانی و نیرومندی دستور زبان خود قابلیت رشد و توسعه خود را در طول تاریخ به اثبات رسانده و توانسته است هم زبان بیان احساسات و عواطف و اعتقادات و اخلاق و هم زبان علم و حکمت شود. گواه ما بر اینکه زبان فارسی میتواند زبان علم شود وجود کتابهایی نظیر ترجمه قرآن معروف به قرآن طبری است که دست کم یکصد سال قبل از سروده شدن شاهنامه پدید آمده است.
وی با اشاره به اینکه فرهنگستان با تکیه بر چنین پشتوانهای توانسته است در ۳۰ سال اخیر برای لغات و اصطلاحات علمی و فنی بیگانه نزدیک به ۷۰ هزار معادل فارسی تصویب کند و آن مجموعه را در قالب فرهنگ لغتی مفصل در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منتشرکند، گفت: انتشار ۳۷ فرهنگ تخصصی موسوم به «هزار واژه» در رشتههای علمی و فنی که دربردارنده مصوبات فرهنگستان است گواه دیگری بر این سخن است که زبان پارسی میتواند زبان علم شود. علاوه بر این فرهنگستان طرح ملی بزرگ دیگری را نیز در دست اجرا دارد که تألیف «فرهنگ جامع زبان فارسی» است. در این طرح مقرر است که فرهنگی در ۳۵ مجلد منتشر شود تا این زبان را با همه تحول و دگرگونیهای تاریخی و زبانی آن یکجا جمع و با تکیه بر شواهد منظوم و منثور تعریف کند. از این مجموعه، تاکنون سه مجلد به چاپ رسیده و در کنار این کوششهای زبانی فرهنگستان توانسته است با تألیف دائرهالمعارفی به نام «دانشنامه زبان و ادب فارسی» مرجع قابل اطمینان و سودمندی در اختیار استادان زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگران و دانشجویان این رشته قرار دهد و آنان را از مراجعه به منابع دور از دسترس بینیاز کند. چاپ سوم این دانشنامه با تألیف یک ذیل هزار صفحهای به ۱۴ مجلد بالغ شده است.
حدادعادل تأکید کرد: فرهنگستان زبان و ادب فارسی زبانهای باستانی و نیز زبانهای محلی و مادری و گویشهای گوناگون را در سراسر ایران نه تنها یک واقعیت بلکه یک فرصت و یک نعمت و برکت میداند و حفظ آن زبانها و گویشها را نیز وظیفه خود میشناسد. گواه این سخن پژوهش سی و چندساله در این زبانها و گویشها و تألیف دهها کتاب حامی گویشهای محلی در سراسر ایران در فرهنگستان است.
وی گفت: امروزه زبان فارسی به درجهای از قوت رسیده که میتواند هم در عرصه شعر و ادب آثاری بدیع و دلنشین و هم در حوزه علم و فن کتابهای روزانه و کارآمد پدید آورد. رشد چشمگیر شعر فارسی و گسترش ادبیات داستانی و ترجمههای فراوان داستانهای بلند و کوتاه از زبانهای دیگر به زبان فارسی و ترجمه آثار فلسفی فیلسوفان بزرگ به این زبان واقعیتی انکارناپذیر است. معانی عمیق و لطیف الهی و عرفانی موجود در متون نظم و نثر کهن، فارسی را به حق شایسته عنوان زبان دوم جهان اسلام کرده و نیاز سایر کشورها به زبان فارسی برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی باعث شده تا کرسیهای آموزش زبان فارسی در دانشگاههای کشورهای خارج برقرار شود. بنیاد سعدی که عمر آن به ۱۵ سال نزدیک میشود در کنار فرهنگستان امر مهم آموزش و گسترش زبان فارسی را در جهان بر عهده گرفته و بر پایه اصول علمی حاکم بر آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان و استفاده از انواع امکانات در این راه تلاش میکند.
او ادامه داد: فرهنگستان نمیخواهد جانشین دانشکدههای ادبیات و حتی موسسات پژوهشی این حوزه شود بلکه راهبرد اصلی آن است که زیرساختهای لازم را برای انواع پژوهشها و فعالیتهای زبانی ایجاد کند و در اختیار موسسات علمی و پژوهشگران و نویسندگان و ادیبان و مترجمان قرار دهد. بر پایه چنین رویکردی فرهنگستان درهای خود را به روی استادان و دانشجویان و معلمان مدارس و حتی دانشآموزان گشوده و امکان استفاده از کتابخانه غنی و ارزشمند خود را برای محققان فراهم کرده است.
گریگور هاکوپیان، سفیر جمهوری ارمنستان در ایران نیز از سخنرانان مراسم روز پاسداشت زبان فارسی بود که در سخنانی بیان کرد: زبان چیست؟ آیا زبان تنها وسیلهای است جهت برقراری ارتباط و حلقهای است تشکیلشده از کلمات و اصوات؟ خیر، زبان زندگینامه مردم و ملت است، نگاشتهشده با الفبای معنوی خود آن ملت. زبان یادنامه نسل اندر نسل اوست، عظمت اوست، فتوحات و غمها، سرودهها و مناجات اوست. زبان، شناسنامه هویتی مردم است که با گذر از مرزها تغییر نمیکند و اعتبار آن منوط به ممهور کردن آن نیست، بلکه بستگی به گذر زمان دارد.
وی افزود: ما ارمنیان معتقدیم که زبان وجدان ماست، دود برخاسته از اجاق خانه ماست و به هنگام سخن گفتن درباره زبان خاص خود به آن صفت مادری داده و همچون مادر خود آن را دوست میداریم و نوازشش میکنیم. اطمینان دارم نزد تمام ملتها و یکایک حاضران در این مکان نیز همینگونه است. جای آن دارد تا یادی از یقیشه مورخ نامی قرن پنجم ارمنیان کنم که بهطرز ویژهای به وصف زبانهای مختلف پرداخته و از جمله زبان یونانی را نرم و لطیف، زبان رومی را قوی و زورمند، زبان فارسی را پرشکوه و پرجلال، زبان هندی را خوشنوا و زبان ارمنی را شهدآسا توصیف کرده است و در این میان زبان فارسی با همه شکوه و جلال، صمیمیت و عمق خود در گنجینه تمدن جهانی جای دارد.
سفیر ارمنستان روز پاسداشت زبان فارسی را روز زبان و روز هویت نامید، روزی که نه تنها به مردم ایران، بلکه به همگی ما تعلق دارد.
وی تأکید کرد: مردم ارمنی و فرهنگ ارمنستان قرون متمادی با شگفتی نجیبانه و صمیمیت با زبان فارسی برخورد کردهاند. از سرودههای سایات نوا تا کاوشهای سبکشناختی هوهانس تومانیان و یقیشه چارنتس ما همواره کوبههای صوتی زبان همسایه را شنیدهایم. فرهنگهای ما هیچگاه جدا و دور از هم نبودهاند. زبانهای ما در کاروانسراهای تبریز، هنرکدههای اصفهان، میدانهای تهران، گلستانهای شیراز و حتی در اینگونه تالارها یکدیگر را ملاقات کردهاند. زمانی که درباره زبان فارسی سخن میگوییم تنها واژگان و دستور زبان را مد نظر نداریم. سخن از زبانی است که پدیدهای به وسعت یک تمدن با آن همنفس است و زمانی که تمدن میخواهد درباره خود سخن گوید، از قهرمانان خود حکایت کند و از درد و عظمت یاد کند، تنها از یک نام وام میگیرد و آن شاهنامه است.
سفیر ارمنستان افزود: شاهنامه نامیرای فردوسی، این حماسه ملی، که ارزش آن در گذر زمان کاسته نشده، به ما آموخته است که زبان قادر به حفظ هویت تاریخی کل یک ملت است. نویسنده خود میگوید که چگونه سی سال برای زنده کردن زبان فارسی رنج کشیده است.
وی تأکید کرد: شاهنامه» ماهیتاً فقط پدیدهای پارسیانه نیست. در وجود شاهنامه همان روحی است که در ایلیاد و ادیسه هومر، ماهابهاراتای هندی، و یا داویت ساسونی که ما ارمنیان تعلق خاصی نسبت به آن داریم، نهفته است.
سفیر ارمنستان به اولین دیدارش با شاهنامه اشاره کرد و توضیح داد: اولین دیدارم با شاهنامه نه در تهران و نه در شیراز بلکه در دانشگاه دولتی ایروان، که یکی از کلاسهای آن نام فردوسی بزرگ را بر تارک خود دارد صورت گرفته است. دیوارهای آنجا با مفاهیم شاهنامهای مزین گشتهاند. لبانم برای نخستینبار در آن کلاس نام زال، رودابه، رستم و سهراب را ادا نمودهاند. من در درون دیوارهای آن کلاس چیزی را حس کردم که امروز در این سالن حس میکنم و آن چیزی نیست جز اتحاد و استمرار فرهنگ، زبان و شجاعت. اگر اجازه داشته باشم که با چشمان و دیدگاه یک ارمنی به موضوعات بنگرم، باید بگویم که در زمان مطالعه بخش رو در رویی فاجعهبار رستم و سهراب در شاهنامه، داستان دیدار داویت و فرزندش مهر را در داویت ساسونی به یاد میآوردم. تقارن جالبی است. هر دو اثر زاییده آداب و سنن افواهی هستند، هر دو تصویر روح ملی را شجاعانه، آزادیخواهانه و هرازگاهی فاجعهبار بازآفرینی میکنند و داستانهای هردو نیز سینه به سینه توسط مردم نسل به نسل منتقل شده و به نماد هویت ملی بدل شده است. رستم و داویت از دو داستان جداگانه هستند لکن آنان با همان زبان یعنی زبان شجاعت سخن میگویند، سلاحشان متفاوت است لکن انگیزه نبرد و پیکارشان یکی است. این انگیزه، آزادی، عزت و میهن است. زبان فارغ از محل زایش و پیدایش آن در مکانی زندگی میکند که دوستش دارند و هرازگاهی این عشق و علاقه با بیانی ساده ابراز میشود. «فارسی شکر است» همانگونه که نویسنده بزرگ معاصر ایرانی محمدعلی جمالزاده نوشته است. در این جمله ساده رفتار و خصلتی کامل وجود دارد. انگار میگوید، فارسی شکر است زیرا زنده است. شکر است زیرا زبان عشق، شور و عاطفه، مبارزه و پیکار تو است.
هاکوپیان در پایان سخنان خود تأکید کرد: بگذار زبان فارسی کماکان طنینانداز باشد و از ادبیات، علم، معماری، موسیقی و عشق قوام یابد. بگذار زبان فارسی همواره چون امروز زنده و شاداب باشد و نام فردوسی بسان زبانی که خود، منجی آن بود و جاودانهاش ساخت ابدی و مانا باشد. این روز خاص و پراهمیت بر همه ما مبارک باد.
دیگر بخشهای این برنامه شامل سخنرانی نعمت ییلدریم و هاشم رجبزاده، از اعضای افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همچنین نقالی توسط بهاره جهاندوست، شعرخوانی گلرخسار صفیآوا، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و اجرای موسیقی توسط پیمان سلطانی بود.
نعمت ییلدریم در سخنانی با اشاره به اینکه فردوسی بزرگترین شاعری است که شعر پهلوانی را به اوج رساند و شاعر ملی است که به گردآوری حماسههای ایرانی پرداخت، عنوان کرد: شاهنامه ماجرای ایران است و در آن افسانههای کهن ایران تا دوره اسلام رخ داده و در خلال داستانها، فرزانه توس به مسائل اخلاقی نیز پرداخته است.
وی بیان کرد: شاهنامه در ادبیات کلاسیک آناتولی نیز تأثیر داشته و شاعران ترک تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند و بخشی یا تمام آن را به ترکی ترجمه کردهاند.
ییلدریم به ترجمه ترکی خود از شاهنامه اشاره کرد و افزود: ابتدا ۲۰ هزار بیت شاهنامه را در مدت طولانی خواندم و از ۱۳ نسخه استفاده کردم تا در یک مجلد به چاپ رسید. سپس در مدت ۱۰ سال مجلد اول را دوباره تصحیح کردم و مجلد دوم را هم تهیه کردم در مجموع به ۵۲ هزار بیت رسیدم که بیتهای مندرج در پاورقیها را هم شامل میشود.
وی تأکید کرد: خوشحالم که توانستم برای اولین بار ترجمه کامل شاهنامه را به ترکی انجام دهم.
هاشم رجبزاده هم با اشاره به اینکه آغاز پژوهش محققان ژاپنی درباره شاهنامه به سده ۱۹ بازمیگردد، عنوان کرد: مردم ژاپن با داستانهای شاهنامه بیگانه نیستند و بسیاری از اساطیر شاهنامه به شکلی مشابه در هایکوهای ژاپنی آمدهاند.
همچنین در این مراسم سه اثر به زبان فارسی، تاجیکی و انگلیسی درباره شاهنامه فردوسی و نیز آثار اداره نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی رونمایی شدند.
نظر شما