پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۸
کارگردان‌های ما اهل مطالعه نیستند، دنبال آماده‌خواری‌اند

منوچهر اکبرلو، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر معتقد است، اقتباس‌های سینمایی از داستان‌های ادبی کهن، به‌ویژه شاهنامه ضرورت دارد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ منوچهر اکبرلو، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر با حضور در نمایشگاه کتاب و در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره ظرفیت‌های داستان‌های ادبی کهن در اقتباس گفت: در تاریخ سینمای ایران، تولیدات اولیه با اقتباس از داستان‌های ادبی، به ویژه شاهنامه، آغاز شد. نکته جالب توجه این است که این رویکرد، به دلایل گوناگون، تداوم نیافت. با این حال، نیاز به اقتباس از این دست آثار همچنان احساس می‌شود. دلیل این امر واضح است: آشنایی مردم با این داستان‌ها، جذابیت خاصی برای مخاطب عام ایجاد می‌کند.

وی افزود: تماشای روایت‌های تصویری، مانند فیلم، سریال تلویزیونی یا انیمیشن، از داستان‌هایی که مخاطب با آن‌ها آشنایی دارد، همواره مورد استقبال قرار می‌گیرد. علاوه بر این، پرداختن به این داستان‌ها مستلزم آن است که نویسندگان، رازها و زوایای پنهان این آثار را به گونه‌ای آشکار سازند که قابلیت تصویرسازی و دراماتیزه شدن را داشته باشند و به پتانسیل سینمایی این داستان‌ها جامه عمل بپوشانند.

اکبرلو ادامه داد: در حال حاضر می‌بینیم که بسیاری از سریال‌های پلتفرم‌ها اقتباسی هستند. مثل سریال‌های جدید نرگس آبیار «بامداد خمار» و «سووشون» که اقتباس شده‌اند، یا «زخم کاری» که از رمانِ زخم کاری گرفته شده یا اقتباس‌های دیگر. حتی شاهنامه و ادبیات کلاسیک نیز در قالب سینما و سریال دیده می‌شوند. سینما و سریال، رسانه‌های جدیدی هستند و نیازمند توجه به اقتضائاتِ زمان خود هستند. بنابراین، استفاده از رمان‌ها برای ساخت فیلم یا سریالِ امروزی، نیازمند تغییرات و به‌روزرسانی برای مخاطب امروز است.

چالش‌های اقتباس از ادبیات کهن

این نویسنده با بیان اینکه بسیاری از سریال‌های پلتفرمی، اقتباس‌هایی از آثار ادبی هستند، افزود: سریال‌های جدید نرگس آبیار «بامداد خمار» و «سووشون» که به زودی روی پلتفرم قرار می‌گیرند یا سریال «زخم کاری» که از نمایشنامه‌ای با همین نام اقتباس شده است. این اقتباس‌ها گاهی آزادتر هستند. در واقع، شاهنامه و ادبیات کلاسیک، الهام‌بخش بسیاری از آثار هنری هستند. اما سینما و سریال به عنوان رسانه‌های جدید، اقتضائات خاص خود را دارند. بنابراین، اگر بخواهید از یک اثر ادبی (مثل رمان) استفاده کنید، برای رسیدن به مخاطب امروزی، فیلمنامه‌نویس باید آن را به دنیای درام امروزی منتقل کند و شخصیت‌ها را به روز کند. این کار، نوشتن فیلمنامه را راحت‌تر می‌کند.

اکبرلو درباره وجوه هنری ادبیات کهن، ادامه داد: ادبیات کهن، با وجود ارزش‌های هنری‌اش، در انتقال به سینما و سریال‌سازی با چالش‌هایی روبروست. یکی از این چالش‌ها، طولانی بودن برخی از این داستان‌هاست. همچنین، اکثر داستان‌های فاخر ادبیات فارسی، به‌ویژه در دربار می‌گذرند. این تمرکز بر شخصیت‌های درباری و فاصله‌ای که با زندگی روزمره مردم عادی ایجاد می‌کند، می‌تواند در جذب مخاطب امروزی مشکل‌ساز باشد. در واقع، اکثر شخصیت‌های داستان‌ها، پادشاهان، شاهزادگان، شاهزاده‌خانم‌ها و یا فرماندهان سپاه هستند. این الگو در ادبیات فاخر بسیاری از جوامع از جمله دربارهای اروپایی، نیز مشاهده می‌شود. با این حال، تولید سریال‌های تاریخی در ایران، نشان می‌دهد که بخشی از این چالش‌ها، قابل غلبه هستند. البته تعداد سریال‌های تاریخی دینی بیشتر است تا تاریخ ایران.

این نمایشنامه نویس افزود: با این حال، هنوز هم فیلم ساخته می‌شود، اما داستان‌های قابل استخراج از ادبیات کهن ما که شخصیت‌ها و رویدادهایشان مربوط به کوچه و خیابان باشد، کمتر است. بنابراین، برای اقتباس آن‌ها، تلاش بیشتری برای تبدیل آن‌ها به فیلمنامه یا نمایشنامه خوب لازم است. خلاصه، این کار، زحمت بیشتری دارد. از آنجایی که صنعت سینما و سریال‌سازی ما ریسک‌پذیر نیست و گردش مالی‌اش کم است، تهیه‌کنندگان ترجیح می‌دهند سراغ پروژه‌های ساده‌تر بروند.

صنعت سینما و سریال‌سازی ما ریسک‌پذیر نیست

اکبرلو ادامه داد: مثلاً اگر فیلمی با یک تم یا موضوع خاص پرفروش شود، از آن کپی‌برداری می‌کنند و حاضر نیستند به تم‌های جدید بپردازند. این، یکی از مشکلاتی است که سینمای ما با آن مواجه است. کمبود ژانرهای متنوع مثل کمدی یا فیلم‌های اجتماعی و فیلم‌های تاریخی کم‌تعداد و حتی به ندرت اقتباس از ادبیات کهن، نشان‌دهنده این مشکل است. مثلاً ممکن است سال‌ها هیچ فیلمی بر اساس ادبیات کهن ساخته نشود یا چند سال یک‌بار ساخته شود. با وجود این‌که حجم زیادی داستان‌های ترسناک در ادبیات کهن وجود دارد، اما تاکنون به ندرت در سینما مورد استفاده قرار گرفته‌اند. خلاصه، صنعت سینما و سریال‌سازی ما ریسک‌پذیر نیست و ترجیح می‌دهد به جای ریسک کردن، از فرمول‌های پرفروش و پخته استفاده کند. یعنی چیزی که آماده است و جواب خود را پس داده را دائماً می‌خواهند تکرار کنند.

وی با اشاره به اقتباس از آثار ادبی در تئاتر گفت: در تئاتر نیز همینطور است. نمایشنامه با قراردادهای بیشتری پیش می‌رود. یعنی شما می‌تونید که با یک المان، یک تصویر یا یک جمله چیزی را نشان دهید. تماشاگر انتظار ندارد که مثلاً اگر یه صحنه جنگی را بخواهید نمایش دهید، حتماً صد هزار نفر داخل آن باشند. اما در تولیدات سینمایی توقع می‌رود این کار انجام شود.

اکبرلو افزود: بنابراین، محدودیت‌های امکاناتی و مالی که سینما به خود اختصاص می‌دهد، در تئاتر وجود ندارد؛ یا دست‌کم، به این شدت نیست. دلیل دیگر این موضوع این است که بسیاری از کارگردان‌های ما اهل مطالعه نیستند. اگر به آن‌ها بگویید که مثلاً فلان کتاب هم وجود دارد، می‌گویند در کدام بخش آن کتاب؟ یعنی دنبال آماده‌خواری هستند. متاسفانه، همین کمبود مطالعه باعث می‌شود که خیال خودشان را راحت کنند و بگویند چیزی وجود ندارد؛ در حالی که من می‌توانم ده‌ها کتاب در ژانرهای مختلف اعم از ترسناک، کمدی، هیجان‌انگیز، ماجراجویانه مثال بزنم.

وی یادآور شد: در کتاب جدیدم که چند ماه دیگر منتشر می‌شود، به برخی از ادبیات کهن، به‌ویژه آن داستان‌ها که قابلیت نمایشی شدن و دراماتیک شدن دارند، پرداخته‌ام. از این بخش‌ها، بزنگاه‌ها، لحظات و موقعیت‌های جذاب را استخراج کرده‌ام تا به صورت مجموعه منتشر شوند. در این مجموعه، آدرس کتاب، نویسنده، ناشر و اطلاعات مربوط به آن، به همراه پتانسیل نمایشی هر بخش، ارائه خواهد شد. این کار می‌تواند به تنبلی برخی افراد در بهره‌گیری از این منابع ادبی کمک کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها