یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۴
حکایت باید به یک ساختار دراماتیک تبدیل شود

رحمت امینی، نویسنده و کارگردان نمایش «جگر هندی» درباره این نمایش گفت:‌ در زمینه معرفی آثار ادبی به مردم از طریق هنرهای نمایشی کمبود زیادی حس می‌شود؛ نهادهای دولتی برای نویسندگان ایرانی نه تنها ارزشی در درام قائل نیستند بلکه به نکاتی هم که در نمایش عنوان می‌شود خرده می‌گیرند و آثار نمایشی با ممیزی روبرو می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رحمت امینی، نویسنده و کارگردان تئاتر، چند روز پیش نمایش «جگر هندی» را بر اساس حکایتی از گلستان سعدی در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه برد. امینی در گفت‌وگو با ایبنا درباره الهام گرفتن از منابع فارسی برای اجرای نمایش گفت: چند سالی است که در دانشگاه دو درس در ارتباط با جنبه‌های نمایشی متون ایرانی غیردراماتیک تدریس می‌کنم. سنت درام‌نویسی در ایران سنت متأخری است، هرچند نمایش ایرانی داشته‌ایم. درام‌نویسی از حدود ۱۵۰ سال پیش در ایران آغاز شد و نویسندگانی از جمله میرزا آقا تبریزی نوشتن نمایشنامه‌های فارسی را آغاز کردند. بعد از گذشت دهه‌ها منابع غنی ادبی ایرانی از جمله شاهنامه فردوسی، آثار عطار، مولوی، نظامی و آثاری مثل هزار و یک شب و تاریخ بیهقی مورد توجه قرار گرفت.

وی افزود: حکایت‌ها به ویژه نثر گلستان سعدی به عنوان یکی از منابعی هستند که همواره مورد توجه بوده و ما در این نمایش به یکی از قصه‌های جذاب گلستان پرداختیم. پلات یا جانمایه اجرای ما، مانند متن خود گلستان است، با این وجود رویدادهای کوچکی در دل این داستان گنجانده شد و برای ایجاد روابط علی و باورپذیری حوزه دراماتیک به آنها پرداختم. می‌دانیم که معمولاً در حکایت چندان به روابط علّی پرداخته نمی‌شود.

امینی ادامه داد: مثلاً اگر پادشاهان مریض می‌شدند گفته می‌شد بیماری سختی دارد و به دلیل و ویژگی‌های بیماری و جزئیات در حکایت پرداخته نمی‌شد. من به این مسائل بال و پر دادم و با وفادار بودن به بنیان اساسی حکایت، ویژگی‌های اجرایی را به آن اضافه کردم. خود هندوستان نیز به حکایت اضافه شد در حالی که در متن اصلی به آن اشاره‌ای نشده بود.‌

حکایت باید به یک ساختار دراماتیک تبدیل شود

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در ساختار دراماتیک داستان، متادرام اضافه کردم، توضیح داد: در متادرام شکل‌گیری اثر را این‌گونه می‌بینیم که اجرای تئاتر هم در آن دیده می‌شود؛ کارگردان را نیز روی صحنه می‌بینیم که گویا ماجرا را هدایت می‌کند؛ در این نوع تئاتر فاصله‌گذاری می‌بینیم. تلاش کردم مدلی از تئاتر پست‌مدرن را در اجرا ببینیم. به این دلیل این کار را کردم که ظرفیت‌های اجرایی را به این حکایت بیافزایم و مخاطب شاهد خوانش صرف یک حکایت نباشد بلکه شاهد یک تئاتر باشد.

امینی ادامه داد: برخی تصور می‌کنند وقتی یک حکایت را دیالوگ‌محور می‌کنیم درام ایجاد می‌شود. هر «گفتم» و «گفتی» دراماتیک نمی‌شود؛ نمونه آن را در شعر فارسی مانند پروین اعتصامی زیاد داریم. حکایت باید به یک ساختار دراماتیک تبدیل شود.

وی با بیان اینکه در زمینه معرفی آثار ادبی به مردم از طریق هنرهای نمایشی کمبود زیادی حس می‌شود، گفت: بعد از اینکه درام وارد ایران شد انبوهی از متنون متنوع نیز وارد کشور ما شد و ما ذوق‌زده سراغ آنها می‌رویم چون این آثار آماده و مهیا برای تبدیل به نمایش هستند. مانند ماشین خارجی که باعث می‌شود صنعت خودروی ما تاکنون گام رو به جلویی برندارد. این لقمه‌های حاضر و آماده از تراژدی‌های یونان گرفته تا آثار امروزی صحنه‌های تئاتر را به تسخیر خود درآورده‌اند. برای همین نهادهای دولتی برای نویسنده ایرانی نه تنها ارزشی در درام قائل نیستند بلکه به نکاتی هم که در آن عنوان می‌شود خرده می‌گیرند و با ممیزی روبرو می‌شوند. در این شرایط برای نویسندگانی همچون حسین کیانی، محمد رحمانیان، محمد چرم‌شیر و… چه انگیزه‌ای باقی می‌ماند؟ متاسفانه درام ایرانی جدی گرفته نمی‌شود.

امینی افزود: این کم‌کاری‌ها از سوی نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما و … حس می‌شود. کتاب سعدی تا چندین سال پیش جزو مطالب درسی مدارس بود. گلستان سعدی هفت قرن پیش نوشته شده ولی در جامعه امروز هنوز کاربرد دارد. مردم زمانی برای مطالعه آن ندارند ولی آموزش و پرورش باید آن را در کتاب‌های درسی بگنجاند. متاسفانه صدا و سیما نیز در این زمینه کاری نمی‌کند، حتی گاهی ضد آن هم عمل می‌کند. روزانه تبلیغات زیادی از تنقلات و خوراکی‌های متنوع را پخش می‌کند اما یک باکس کوچک برای معرفی تئاترهای روز نمی‌گذارد.

نهادهای دولتی برای معرفی آثار ادبی از طریق نمایش تلاشی نمی‌کنند
نمایی از نمایش جگر هندی

وی در ادامه گفت: وزارت علوم نیز چهار سال است جشنواره دانشجویی تئاتر که جشنواره‌ای قدرتمند و فکور است را برگزار نمی‌کند؛ جشنواره‌ای که درام‌نویس‌های قدرتمندی از آن بیرون می‌آیند. وزارت علوم که مدعی جانبداری از فرهنگ است، بیخود و بی‌جهت این جشنواره را رها کرده است. خود وزارت فرهنگ و ارشاد نیز ۲۰ درصد از سود فروش بلیت نمایش‌ها را دریافت می‌کند، ۱۰ درصد هم سایت‌های فروش بلیت و مالیات می‌گیرند. به نظرم باید چند سالن را به تئاترهایی اختصاص داد که به فرهنگ کشور کمک می‌کند.

امینی با اشاره به اقتباس در نمایش ایرانی گفت: اقتباس در نمایش ایرانی می‌تواند از متن یا از خود نمایش‌های ایرانی مانند سیاه‌بازی، تعزیه و نقالی باشد و از آنها ایده گرفته شده و تبدیل به اجرای امروزی شود. نمونه آن کاری است که داوود فتحعلی بیگی ارائه می‌دهد.

وی درباره بازخوردها درباره تئاتر «جگر هندی» گفت: بازخوردهای صفر و صدی داشتیم. من انسان تجربه‌گرایی هستم و از اینکه شگردهایی را در کار بیاورم، ترسی ندارم. جالب است این کار مورد علاقه برخی نبوده ولی همزمان برخی هم با استدلال اهمیت این کار را در سایت گفته‌اند. اغلب نخبگان جامعه ادبیات و فرهنگ چون اهمیت این کار را در ادبیات می‌فهمند، این تئاتر آن را با حوصله و دقت تحلیل می‌کنند و نظر می‌گذارند. در مجموع فکر می‌کنم کار قابل قبولی شده و در این مدت چیزهای زیادی به من اضافه شد. اگر بخواهم کار دیگری بر این مبنا پیش ببرم با درس گرفتن از نقدهای مثبت و منفی که داشتیم، خواهد بود.

این نویسنده درباره علاقه مطالعه خود گفت: علاقه شخصی من به مطالعه کتاب‌های خیام، حافظ، سعدی، عبید زاکانی، فردوسی، مولوی و نظامی است که یا به صورت شخصی یا درسی با آن سروکار دارم. برای کار بعدی نیز در نظر دارم حکایت پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشد را کارگردانی کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها