سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بشیر علوی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی: در بعضی از رباعیهای خیام، مرز مشترکی میان حکمت و عرفان یافت میشود و به قول استاد میرافضلی نباید این حد شباهت اندیشگانی در رباعیات خیام، خواننده را به تردید و تحیر بیندازد و نباید خاطر دوستداران خیام مکدر شود.
رباعی زیر که در اصالت آن به خیام دلایل محکمهپسندی وجود دارد، نشان داده است که خودشناسی، اصل ماجراست و راههای فراتری از مسیرهای صوفیانه دارد. در این رباعی با یک خودشناسی ارزشمند و اصیل و به قول کتاب ارزشمند «رباعیات خیام و خیامانههای پارسی» «خودشناسی ناب» سروکار داریم که از مفاهیم اصلی اخلاقی در نزد اهالی معرفتشناسی است:
«در جُستن جام جم، جهان پیمودم
روزی ننشستم و شبی نغنودم
ز استاد چو راز جام جم بشنودم
آن جام جهاننمایِ جم، من بودم»
انسان در هر مقام و عزتی که باشد، ناگزیر است که راهی برای درست زیستن و متعالی شدن بیابد. راه هر جا باشد و هرچه باشد، باید انسان را به سرمنزل هستی و عظمت برساند. این رباعی راه را در «خود» میجوید و بقیه راهها را بیراهه میداند. در روایتهای دینی نیز مفاهیمی چون «من عرفه نفسه، فقد عرفه ربه» همین مضمون را در بردارد که بهترین راه سعادت، فقط خودشناسی است که از خود ذات وجودی انسان میگذرد.
خیام در این رباعی میگوید که برای رسیدن به سعادت و آرامش (جام جم) همه جا و همه وقت رفتم، در نهایت چیزی را که دریافتم، «خود» من بودم که آینه تمامنمای جام جم بودم و باید این راز را در خود میجستم و از خود مییافتم. آموزۀ معرفت نفس از دیدگاه این رباعی، یکی از واجبترین اجزای نظام معرفتی و هستیشناسی است. از دیرباز این مفهوم توسط حکیمان و عارفان مورد بحث بوده و همگی متفق بر این قول و سندند که خودشناسی و شناخت و حرکت از مسیر خود برای دریافت سعادت و حقیقت از بهترین معیارهای وجودشناسی جهان است. علمای شیعه و سنی بارها از در تضاد بودن ویژگیهای انسان و خداوند صحبت به میان آوردهاند. برای شناخت خداوند، شناخت ویژگیهای انسان مسیر و پل بسیار خوب و روبهجلویی است که در دست انسان است. با شناخت ویژگیهایی نظیرِ حادثبودن، ممکنبودن، ضعیفبودن و نیازمندبودن انسان میتوان فهمید که خداوند بهترتیب قدیم، واجبالوجود، قوی و بینیاز است.
از راهی دیگر شناختِ «خود»، راهی برای رسیدن به برهان نظم است که در جهان ساری و جاری است. پیچیدگیهای روح و جسم انسان، ما را به وجود ذاتی میرساند که این دستگاه پیچیده را آفریده است. همین نظم و شگفتی موجبی است که انسان، به سرچشمه مبدا و هستی مطلق رسانده شود که خود نوعی خداشناسی مطلق است. علمای شیعه و سنی اعتقاد دارند که انسانی که قادر به شناخت کامل از حقیقت خودش نیست، محال است به شناخت کامل از حقیقت خدا دست یابد. چنان که سنایی هم همین مضمون را در قالبی دیگر سروده است:
«ای شده از نهاد خود عاجز
کی شناسی خدای را هرگز
چون تو در نفس خود زبون باشی
عارف کردگار چون باشی»
به نظر میرسد که مصراع چهارم رباعی؛ یعنی «آن جام جهاننمایِ جم، من بودم»، ناظر بر این مفهوم است که خودشناسی گاهی به صورت مفهومی است که معمولاً با دلیل و برهان همراه است و گاهی هم به شکل فُرمی و ظاهری است که بیشتر سیر و سلوکی است. در هر دو گونه، انسان به درک و حضور و حصول خداوند خواهد رسید. پس خودشناسی چه از طریق حکمت صورت گیرد و چه از طریق تصوف، راهی است برای رسیدن به «جام جمی» است که خیام میگوید.
ملااحمد نراقی در «مثنوی طاقدیس» در بیان حدیث «من عرفه نفسه، فقد عرفه ربه» در واقع «عارف نفس خود» را در همین «جام جم» خیام دیده است و برای رسیدن به شناخت پروردگار سرمد، «عارف نفس خود» شدن را پیشنهاد میدهد:
«گفت زین ره لؤلؤ این نه صدف
من عرف نفسه فقد ربه عرف
هرکسی کو عارف نفس خود است
عارف پروردگار سرمد است»
رباعی با ارزش و زیبای خیام در ردیف رباعیات اصیل وی شناخته شده است و به گزارش میرافضلی در کتاب «رباعیات خیام و خیامانههای پارسی»، منبع آن آثاری مانندِ «الاقطاب الفطیبه» ۶۲۹ قمری و «سفینه کهن رباعیات» سده هفتم قمری و «لغت موران» سده ششم قمری و «عبهر العاشقین» سده ششم و «مقصدالاقصی» ۶۸۰ قمری و «کشف الحقایق» ۶۸۰ قمری و «لطایف الحقایق» ۷۰۸ قمری و «مفتاح التفاسیر» ۷۰۸ قمری و «جامع الالحان» ۸۱۸ قمری آمده است. میرافضلی در همان اثر بیان کرده که این رباعی پُر مغز در هیچکدام از مجموعههای متأخر خیام وارد نشده، اما در دو منبع کهن، صراحتاً به نام خیام است. نقل رباعی در «الاقطاب القطیبه»، با احترام بسیار همراه است و مؤلف آن، خیام را «الحبر الباهر و البحر الغامر» نامیده است. این منبع، حدود یک سده با زمان خیام فاصله دارد و جزو قدیمترین منابع رباعیات خیام محسوب میشود. نقل رباعی در دو اثر از قرن ششم هجری، بی ذکر نام گوینده، بر قدمت رباعی، مُهر تأیید مینهد. و در نهایت اینکه این رباعی بسیار زیبا و فُرمی و پر محتوا به دنبال رسیدن به «خود» است که مسیر اصلی سعادت و «جام جم» انسان است.
نظر شما