بشیر علوی
-
به همت پژوهشگر جنوبی؛
اشعار فاضل دشتستانی تصحیح و منتشر شد
تصحیح و تدوین اشعار فاضل دشتستانی (محمدعلی دانشپژوه) به کوشش بشیر علوی، نویسنده و پژوهشگر ادبی و به همت نشر آرون منتشر شد.
-
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان بوشهر:
نویسندگان پیونددهنده مخاطب با کتاب و پژوهش هستند
بوشهر- مدیرکل کتابخانههای عمومی استان بوشهر با بیان اینکه نویسندگان نقش بیبدیلی را در پیوند مخاطبان با کتاب، کتابخانه و پژوهش ایفا میکنند، تاکید کرد: نویسندگان و پژوهشگران، با آثار خود و حضور در فعالیتهای کتابمحور کتابخانههای عمومی در پیشبرد اهداف این مراکز تاثیرگذار هستند.
-
شنبههای خیامی- ۱۹
«کآوردن و بُردن من از بهر چه بود؟»؛ تلاش برای کسب دانایی
بوشهر- خیام نیشابوری در رباعی «ز آوردنِ من، نبود گردون را سود / وز بُردن من، جاه و جلالش نفزود…» برای کسب دانایی و علت آوردن و بردن آدمی کوشیده است.
-
شنبههای خیامی- ۱۸
«آن را باید به مرگ من شاد بُدَن»؛ مذمت شادیکردن در مرگ دیگری
بوشهر - اخلاقیترین بیتی که در میان رباعیهای اصیل خیام دیدهایم، بیت «آن را باید به مرگ من شاد بُدَن / کز دستِ اجل، تواند آزاد بُدَن» است که بیان میکند نباید کسی در مرگ دیگری شادی کند.
-
شنبههای خیامی- ۱۷
«کَس میندهد نشانِ باز آمدگان»؛ سازگاری با دنیا!
بوشهر - «مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان / مَی خواه مُروّق، ز طراز آمدگان…» از جمله رباعیات اصیل خیامی است که در آن باز هم به سازگاری با دنیا و دلخوش زیستن در این دنیا توصیه شده است.
-
به کوشش پژوهشگر جنوبی؛
تصحیح «کشکول مدام دیّری» به کتابفروشیها آمد
بوشهر – «کشکول مدام دیّری» با تصحیح و تحقیق بشیر علوی، نویسنده و پژوهشگر جنوبی به همت انتشارات آرون راهی بازار کتاب شد.
-
شنبههای خیامی- ۱۶
رباعی «چون نیست مَقامِ ما در این دهر مُقیم…»؛ با مضمونی فلسفی و مرگپندار
بوشهر- خیام در رباعی «چون نیست مَقامِ ما در این دهر مُقیم…» با مضمونی فلسفی، هم به مفهوم و پدیده «مرگ» پرداخته و هم غنیمت شمردن وقت را در آن سفارش کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۱۵
«آن جام جهاننمایِ جم، من بودم»؛ تاکیدی بر اصالت خودشناسی
بوشهر - خیام در رباعی «آن جام جهاننمایِ جم، من بودم…» میگوید که برای رسیدن به سعادت و آرامش (جام جم) همه جا و همه وقت رفتم، در نهایت چیزی را که دریافتم، «خود» من بودم که آینه تمامنمای جام جم بودم و باید این راز را در خود میجستم و از خود مییافتم.
-
شنبههای خیامی- ۱۴
«وقت سحر است، خیز ای مایۀ ناز»؛ روایتی ساده از بیوفایی دنیا
بوشهر- خیام در رباعی «وقت سحر است، خیز ای مایۀ ناز / نرمک نرمک باده ده و رود نواز…» بر بیوفایی و گذرا بودن دنیا و خوشباشی تاکید کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۱۳
«از مِهر که پیوست و به کین که شکست؟»؛ روایتی متفاوت از خداگرایی مطلق
بوشهر- خیام در رباعی «ترکیبِ پیالهای که در هم پیوست / بشکستنِ آن، روا نمیدارد مست…» تاکید میکند که کاری مانند خُرد و شکسته کردن چیزی عزیز و گرانبها که از دست مستان لایعقل نیز عملی نمیشود، امکان ندارد که خدواند بزرگ آن را عملی کند.
-
شنبههای خیامی- ۱۲
«این کوزه که آبخواره مزدوری است…»؛ متذکر ناپایداری دنیا
بوشهر- «ناپایداری دنیا» از مهمترین کلیدواژههای خیام در رباعی است که در رباعی «این کوزه که آبخواره مزدوری است / از دیده شاهی و دلِ دستوری است…» به شکل پررنگی بدان توجه کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۱۱
«فردا همه آن بُوَد، که دی ساختهاند»؛ انعکاس رابطه خیام با عرفان
بوشهر- خیام نیشابوری در برخی از رباعیات خود نظیر «آن را که به صحرای علل تاختهاند / بیاو، همه کارها بپرداختهاند…» به اندیشهها و باورهای عارفان نیز گریزی زده است که اتفاقاً این رباعیات با استقبال صوفیان نیز مواجه شده بودند.
-
گردشگری ادبی - ۱۰
آرامگاه «منوچهر آتشی» شروعی برای توسعه گردشگری ادبی در بوشهر
بوشهر – آرامگاه منوچهر آتشی در محله امامزاده بندر بوشهر، جاذبهای برای گردشگرانی است که در ایام نوروز به بوشهر سفر میکنند. بیشک بازدید از آرامگاه شاعری که سروده بود: «غزلها سی تو، دفتر سی مو، نوروزت مبارک بو» (غزلها برای تو، دفتر برای من، نوروز مبارک باد)، در این ایام خالی از لطف نخواهد بود.
-
ادبیات اقلیمها- ۲
عصیان «حسین جلالپور» در شعر با نوآوری در قالب سنتی غزل
بوشهر- بشیر علوی، استاد دانشگاه و منتقد ادبی با اشاره به جایگاه حسین جلالپور، غزلسرای فقید جنوبی در غزل معاصر گفت: برجستهترین نوآوری حسین جلالپور در شعر، نوآوری در قالب سنتی غزل بود.
-
یادداشت؛
درنگی بر «گویش دشتی» با تکیه بر انگارههای بشیر علوی درباره فعل «مزی»
بوشهر- «مزی» یا گاهی «مزبی» در گویش دشتی به معنی فعل خواستن، قصد کردن و طلب کردن است که هم برابر با واژه «want» و هممعنی و مفهوم واژه «will» را در خود دارد و نیز همسنگ واژه «wish» در زبان انگلیسی است.
-
ردپای نوروز و بهاریه در شعر بوشهر؛
تطور تفسیری از نوروز در افق شعر بوشهر
بوشهر- توجه به سنن و آیینهای نوروزی و بازآرایی تفسیر نوروز از میان عناصر پرشمار هویت ایرانی، در افق شعر بوشهر قابل توجه است.
-
شنبههای خیامی - ۱۰
«در شش جهت آنچه گِردِ ما گستردند…»؛ روایتی روان از انکارناپذیری مرگ
بوشهر – خیام در رباعی «در شش جهت آنچه گِردِ ما گستردند…» میگوید که این روزگار که متشکل از شش جهت و چهارطبع و هفت اختر و دوازده برج است، همه آدمها را به کام مرگ میکشاند.
-
منتقد ادبی مطرح کرد؛
بیرون آمدن «ترانههای جنوب» از دل «تاریخ از پایین»
بوشهر- بشیر علوی، منتقد ادبی و نویسنده جنوبی با اشاره به کار دشوار ناهید جهازی در گردآوری ترانههای جنوبی و نگارش اثری در این خصوص، تاکید کرد: «ترانههای جنوب» از دل «تاریخ از پایین» بیرون کشیده شده است.
-
شنبههای خیامی- ۹
«فارغ بنشین تو بر لب سبزه و جوی»؛ تاکیدی بر درستزیستن
بوشهر- «بردار پیاله و سبوی ای دلجوی / فارغ بنشین تو بر لب سبزه و جوی…» دیگر رباعی است که در آن خیام بر درستزیستن با اتکا بر شادی درست و در حال زندگی کردن تاکید کرده است.
-
شنبههای خیامی- ۸
«خوشباش که پختهاند سودای تو دی…»؛ تلنگری برای رهایی از جبر محتوم
بوشهر- رباعی «خوشباش که پختهاند سودای تو دی…» که از رباعیات اصیل خیام است، بر نوعی آزادی در رفتار و رهایی از جبر محتوم دلالت میکند.
-
شنبههای خیامی - ۷
«این مایه ندانی که چو رفتی رفتی»؛ سفارش غنیمت وقت
بوشهر- رباعی «ای آنکه تو در زیرِ چهار و هفتی / وز هفت و چهار، دایم اندر تفتی…» که یکی از اصیلترین رباعیات خیام شناخته میشود، اغتنام فرصت و وقت را سفارش میدهد.
-
شنبههای خیامی- ۶
«این سفلهجهان، به کس نمانَد باقی»؛ تلاشی برای جستوجوی فلسفه زندگی
بوشهر- خیام در رباعی «آنها که کهن بُوَند و آنها که نُوَند/ هریک به مراد خویش لَختی بدُوَند…» به دنبال متنبه کردن انسان است تا فلسفه زندگی را جستوجو کند.
-
شنبههای خیامی- ۵
«باز آمدهای کو که به ما گوید راز»؛ تاکیدی بر ناگشودگی راز هستی
بوشهر - «باز آمدهای کو که به ما گوید راز» نوعی پرسش انکاری است؛ یعنی هیچ «بازآمدهای» وجود ندارد. خودِ گوینده این فکر نیز قائل به این است که راز هستی بر کسی مکشوف نیست و نخواهد بود.
-
شنبههای خیامی – ۴
«ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست؟» و روایتی از تداعی حیرت
بوشهر - رباعی «دارنده، چو ترکیب طبایع آراست / باز از چهسبب فکندش اندر کم و کاست؟ …»؛ ازجمله پرسروصداترین رباعیات فارسی است و حیرت موجود در آن دلیل قوی است که این رباعی را از خیام بدانیم، زیرا که جنم و فکر اصلی خیامی در این رباعی نهفته است.
-
شنبههای خیامی- ۳
«از دی که گذشت، هیچ از او یاد مکن…» و تاکید بر «خوش باشی»
بوشهر- رباعی «از دی که گذشت، هیچ از او یاد مکن…» با تاکید بر خوشباشی، در خیامی بوشهر جای پای محکمی پیدا کرده، بر این مفهوم که دیروز و فردا را در شمار عمر خود قرار نده و به آن نیندیش و عمر آدمی همان دمی است که در آن است و در لحظه است، تاکید دارد.
-
شنبههای خیامی- ۲
«در کارگه کوزهگری رفتم دوش…»؛ شعری که دمساز خیامی بوشهری شد
بوشهر- «در کارگه کوزهگری رفتم دوش…» رباعی است که در خیامی بوشهری رد پای پررنگی دارد؛ این رباعی که یک نوع نظریه بسیار ارزشمند از علوم انسانی ما ایرانیان است، بیانگر فکر عمیق و ژرفی است؛ اینکه همه رفتنی هستند و کسی در این خاک نخواهد ماند.
-
شنبههای خیامی - ۱؛
کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
بوشهر – رباعی «در دایرهای کآمدن و رفتنِ ماست…» به خوبی نمایانگر ساختار فکری و ذهنی و حتی فرم شعری خیام است تا جایی که میتوان گفت مضمون و باور و سرگشتگی موجود در این رباعی برخاسته از اندیشههای خودخواسته و اصیل خیامی است.
-
ویژه منطقه دلوار؛
دومین جشنواره سالانه ادبی «بشیر علوی» فراخوان داد
بوشهر– دومین جشنواره سالانه ادبی بشیر علوی، ویژه منطقه دلوار در بخشهای شعر و داستان فراخوان داد.
-
ایینا گزارش میدهد؛
نمود کمرنگ یلدا در ادبیات کهن مردمان بوشهر / آیینی برای بازآفرین امید جمعی
بوشهر – شب چله یا یلدا به عقیده برخی از پژوهشگران ادبی جنوبی، در ادبیات کهن مردمان بوشهر چندان نمودی ندارد، در حالی که این آیین نقش موثری در بازآفرینی امید جمعی داشته و دارد.