به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) مشهور به امام جعفر صادق (ع) ششمین امام شیعیان، به مدت ۳۴ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. امام صادق (ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امام شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهلبیت (ع)، از امام صادق (ع) است و از اینرو مذهب شیعه امامیه را مذهب جعفری نیز میخوانند. در فصل ششم از کتاب «ایران در عصر امامان» نوشته احسان ناظمبکایی (نشر سایان) به فعالیتهای علمی و ترویجی امام صادق (ع) و شاگردان ایشان اشاره شده است. به مناسبت سالروز شهادت آن امام همام مروری بر این بخش خواهیم کرد.
***
همزمان با فتوحات نظامی، ایرانیها که اعتماد به نفس بیشتری یافته بودند، بخش عمده شاگردان امام صادق (ع) را تشکیل میدادند. در نوروز، شاگردان ایرانی برای امام (ع) عیدی میآوردند. امام ششم حدیثی هم به فارسی دارد: «هر که درم اندوزد، جزایش دوزخ است» امام میگفت: «پشت کردن مردم عرب به قرآن تحقق یافت و خدا به جای آنها، ایرانیها را فرستاد. آنها از جان و دل اسلام را پذیرفتند.» حدود سه هزار و ۷۵۰ شاگرد ایرانی و غیرایرانی در کلاسهای درسش حضور داشتند. میگویند در مسجد کوفه حداقل نهصد نفر بودند که میگفتند ما فلان حدیث را از امام صادق (ع) شنیدهایم.
چرا به فقه امامیه مذهب جعفری میگویند؟
دوران فقهی امام صادق (ع) را پایان دوره نخست فقه امامیه و آغاز دوره تدوین آن میدانند. شمار احادیث فقهی طولانی منسوب به امام ششم در شرح و بسط احادیث نبوی و کلام امامان نیست. بعد از امام صادق (ع)، امام باقر (ع) و امام کاظم (ع) صاحب بیشترین تعداد احادیث فقهیاند که آن عصر را روزگار تدوین و توضیح مسائل فقهی میکند.
جعفر بن محمد (ع) صرفاً به روایتها متکی نبود و چون فهم را وارد فقه کرده بود نظام فقهیاش میتوانست به همت فقها به مذهبی پویا و ماندگار بدل شود. در واقع، مشکل دسترسی مستقیم به امام (ع) مثل فاصله مکانی و حصرهای سیاسی که بعدتر شدیدتر شد و به عصر غیبت رسید. ضرورت وجود فقیهانی جز امام را گوشزد میکرد. جعفر بن محمد (ع) به شاگردانش میگفت: «برماست اصول را بر شما القا کنیم و بر شماست که رفوع را از آنها برآورید.»
براساس فقها در مواجهه با مسائل برای کلیات به کلام ائمه استناد و جزئیات را خود استنباط میکردند. طبق همین آموزه راه استنباط یا به قول متاخران «اجتهاد» برای همیشه در فقه جعفری گشوده ماند. فقه یا مذهب جعفری هم منتسب به او نیست، بلکه همان مذهب علی بن ابیطالب (ع) است که امامان آن را حفظ کرده و بسطش دادهاند. به نظر میرسد انتساب ابن مذهب به جعفر بن محمد (ع) و «مذهب جعفری» نامیدنش به وضعیت و شرایط زمانه او بازمیگردد که در آن دوره مذاهب یکی پس از دیگری ایجاد و براساس نام موسس آنها از دیگر مذاهب متمایز میشدند. میگویند انتساب مذهب جعفری به امام ششم از همان ابتدا وجود داشته است.
اصلیترین مذاهب اهل سنت و نگاههای چهارگانه
در دوران بنی عباس، مذاهب فقهی مختلفی پا گرفتند که چهار مذهب بزرگ اهل سنت به نام موسسان آنها باقی ماندند. رمز ماندگاریشان حمایت برخی حکومتها از آنها بود.
۱. مذهب حنفی، منسوب به ابوحنیفه نعمان بن ثابت (۸۰-۱۵۰ هجری) فقیه ایرانیتبار کوفه است که بیش از حدیث، به اجتهاد اعتقاد داشت. به دلیل آنکه نظراتش مورد توجه غیرعربها بود، ترکان سلجوقی نقش زیادی در گسترش آن در شرق ایران داشتند. این مذهب اکنون در مناطقی از ترکمن صحرا، بلوچستان و مرز خراسان و افغانستان پیروانی دارد.
۲. مذهب مالکی، منسوب به مالک بن انس (۹۳-۱۷۹ هجری) است که در مدینه با توجه به قرآن، سنت و اعمال مردم این شهر پا گرفت اما در اندلس اموی رواج یافت و چندان در ایران نفوذ نکرد.
۳. مذهب شافعی، منسوب به محمد بن ادریسی شافعی (۱۵۰-۲۰۴ هجری) که گرایشی میانهرو دارد و در آن حدیث و بعد اجتهاد اولویت دارند. این مذهب بیش از همه جا در عراق، یمن و کردستان رواج دارد و به فقه امامیه نزدیک است.
۴. مذهب حنبلی نیز منسوب است به احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ هجری) عالم بغدادی که خاستگاه خراسانی دارد. او بر حدیث تکیه داشت و خود سی هزار حدیث را در کتاب «المسند» جمع آورد. این مذهب را علم کلام، تاویل و تفسیر میانهای نداشت اما با تصوف قابل جمع بود. در مناطقی از مرکز ایران، خراسان و آذربایجان رونق داشت اما اکنون در جزیرهالعرب و شامات پیروان فراوانی دارد.
شاگردان شاخص امام ششم را بشناسید
جابربن حَیان توسی: درگذشت سال ۲۰۰
پدر علم شیمی که غربیها او را با نام Geber میشناسند. آنها اصلاً باور نمیکنند بیش از صد کتاب نوشته باشد، چون به نظرشان این میزان از پیشرفت در علم شیمی، آن هم در سده دوم هجری، باورپذیر نیست. او چنان تحت تاثیر امام صادق (ع) بود که هر مطلبی که مینوشت در ابتدای آن میآورد که این علم را از جعفربن محمدالصادق آموخته و استادش «سیدی جعفر صادق» بوده است.
هشام بن حکم: درگذشت سال ۱۷۹
امام صادق در وصف او گفته است: «او با قلب و دست و زبانش مدافع ماست.» در کوفه به دنیا آمد. در بغداد پارچهفروشی داشت. حداقل سی جلد کتاب منسوب به اوست. هشام را عالمی حاضرجواب و بزرگترین مدافع عقلی و فلسفی تشیع میدانند.
ابوحمزه ثُمالی: درگذشت سال ۱۵۰
ثابت بن دینار، بهرغم اقامت در کوفه، شاگرد امامان سجاد (ع)، باقر (ع)، صادق (ع) و کاظم (ع) بود. بیشتر به واسطه دعایی شهره است که امام سجاد (ع) به او آموخت و در ماه رمضان با نام «دعای ابوحمزه» خوانده میشود. به او «سلمان فارسی ائمه» هم لقب دادهاند، چون عمری دراز داشت و در جستوجوی حقیقت بود.
اَبان بن تَغلِب: درگذشت سال ۱۴۱
شاگرد مورد اعتماد امام سجاد، امام باقر و امام صادق و راوی حدیث بود. بهرغم آنکه فقط سالهای پایانی عمرش با دوران امام صادق (ع) مصادف بود، بش از سی هزار حدیث از او نقل کرده است. امام صادق او را بسیار دوست میداشت. هر وقت ابان را میدید او را به خانهاش میبرد و با او گفتوگو میکرد. به توصیه امام در مسجدالنبی مینشست و به پرسشهای مردم پاسخ میداد.
مومن الطاق: درگذشت سال ۱۶۰
محمدبن نعمان آل بجلی، در محله طاق کوفه مغازه داشت. به همین دلیل به «مومنالطاق» معروف بود. او در کوفه با خوارج و مخالفان شیعه مناظره میکرد، طوری که مخالفانش به او لقب «شیطانالطاق» داده بودند.
زُراره بن اَعَین: درگذشت سال ۱۵۰
شاگرد و ادیب و از شاگردان برتر امام صادق بود. روایت است امام گفته: «همیشه از دیدن او، بریر بن بجلی، ابوبصیر و ابوجعفر طحان خوشحال میشود. اگر این چهار تن نبودند، آثار نبوت از بین میرفت» خاندان رزاره از بردگان رومی آزادشده و از شیعیان کوفه بودند که پیوسته به محضر ائمه میرفتند. برای همین در سال ۳۳۰، قرامطه محله و خانههایشان را ویران کردند. زراره (با نام اصلی بدربه) از شاگردان ممتاز امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بود و در نود سالگی در کوفه درگذشت.
عمران بن عبدالله اشعری قمی: درگذشت سال ۱۴۸
او و شش برادرش-آدم، ادریس، اسحاق، عیسی، عبدالملک و یعقوب- از شاگردان امام صادق (ع) بودند. پدرشان هم از شاگردان امام باقر (ع) بود. عمران میکوشید در بیشتر مراسمهای حج، در منا و صحرای عرفات نزد امام صادق (ع) باشد. در سالی که امام به شهادت رسید، درگذشت. اشعریها قبیلهای یمنی بودند که ابتدا به کوفه رفتند و بعد برخیشان به قم کوچیدند. ابوموسی اشعری، معروفترین چهره این قبیله، فاتح خوزستان و جنوب ایران بود.
حریز بن عبدالله سجستانی: شهادت حدود ۱۵۰
اولین فقیه شیعه اهل سیستان و جنوب شرق ایران بود. در کوفه به دنیا آمد، اما در کار تجارت روغت بود. به سیستان رفت و سرانجام به دست خوارج آن سرزمین کشته شد. از شاگردان امام صادق بود و کتابهای «نوادر»، «زکاة»، «صلاة» و «صیام» از آثار اوست.
مُعلی بن خُنیس: شهادت سال ۱۲۱
در مدینه پارچهفروش بود و وکیل امام صادق (ع) بهشمار میآمد. داوودبنعلی، حاکم مدینه، اموال و وجوهاتی که مُعلی برای امام ششم (ع) جمع آورده بود، مصادره کرد. وقتی داوود دید مُعلی صاحب وجوهات و مقصدش را به او نمیگوید، دستور داد او را بکشند.
منبع: «ایران در عصر امامان»، احسان ناظم بکایی، نشر سایان.
نظر شما