سرویس فرهنگ و مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیست و دومین کتاب سال دفاع مقدس آرام آرام در حال نزدیک شدن به روزهای پایانی است. داوری آثار در بخش تعیین شده به پایان رسیده و نامزدها مشخص شده است. امسال بر خلاف سال گذشته بخشهای جایزه به گستردگی سال گذشته نیست، اما تلاش شده همه آثاری که درباره دفاع مقدس طی سال ۱۴۰۲ منتشر شدند، در دایره داوری قرار بگیرند. طبق معمول آثار از طریق دو کتابخانه تخصصی جنگ (کتابخانه جنگ حوزه هنری و کتابخانه باغ موزه دفاع مقدس) و ناشران در دسترس دبیرخانه جایزه قرار گرفته است. از آنجایی که نامزدهای بخش خاطره مشخص شده، با یحیی نیازی سرداور این بخش، درباره روند داوری و مقایسه کیفیت و کمیت آثار نسبت به سالهای قبل گفتوگو کردیم.
کتابهای نامزد شده در بخش خاطرهنگاری، چه تفاوتی با سالهای قبل داشت؟ نقاط قوت و ضعف آنچه بود؟
در مقایسه با سال گذشته کتابهای امسال بهطور کلی از نظر کمّی کاهش داشتهاند. با این حال خوشبختانه از نظر کیفیت در این دوره آثار قابل توجهتری را شاهد بودیم. برخی از کتابها که به دست ما رسید از نظر کیفیت در سطح قابل قبولی قرار داشتند، که این مسئله مایه خوشحالی است چرا که در سالهای اخیر تأکید بیشتر بر کمیت بوده و به کیفیت آثار توجه کمتری شده است. اما در این دوره، بهویژه در زمینههای نگارش و دقت زبانی شاهد بهبود محسوس در صحت وضوح و انسجام مطالب بودیم. نثر ادبی و انطباق صحیح مطالب نیز از ویژگیهای مثبت این دوره بود.
البته باید اذعان کرد که در برخی مناطق بهویژه در شهرستانها همچنان نیاز به کار بیشتری در این زمینهها وجود دارد. در بسیاری از موارد شاهد خلط مفاهیم همچون خاطره و داستان یا دیگر گونههای ادبی هستیم که ممکن است به برداشت نادرست از آثار منجر شود، بهعنوان مثال در خاطرهنویسی گرچه از صنایع ادبی برای جذابیت بیشتر استفاده میشود، اما ممکن است تمایل به استفاده از تخیل و داستانسازی بیش از حد به اصل روایت لطمه وارد کند. در مجموع وضعیت کیفی و کمی آثار این دوره در مقایسه با دورههای گذشته پیشرفتهایی داشته، اما همچنان نیاز به دقت و توجه بیشتر در برخی جوانب وجود دارد.
چه چالشهایی در داوری بخش خاطرهنگاری این دوره وجود داشت؟
اولین و مهمترین چالش تمرکز بر کمیت بدون توجه به کیفیت است. هرچند نمیتوان ادعا کرد که این مشکل در تمام زمینهها مشاهده میشود، اما در برخی موضوعات به وضوح قابل مشاهده است. چالش بعدی نیاز شدید به آموزش است. بهوضوح مشاهده میشود که ما به بازنگری در روشها، شیوهها و ایجاد همافزایی و همگرایی برای رسیدن به یک وحدت نظر درباره چگونگی نگارش صحیح جنگ بهویژه در حوزه دفاع مقدس و محور مقاومت نیازمندیم. به عبارتی دیگر ما نباید جنگ را درشت بنویسیم، بلکه باید درست نوشته شود. ما به شدت نیاز به برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی داریم به ویژه که ادبیات ما بیشتر جنبه محفلی دارد. هرچند ادبیات آکادمیک نیز تأثیرگذار است، اما در دانشگاهها بیشتر به مسیر خود ادامه میدهد و ممکن است به اصولی که ما در نظر داریم توجه کافی نکنند. در حالی که در محافل، گردهماییها و کارگاههای آموزشی میتوان اتفاقات مثبتی را تجربه کرد که به نویسندگان و خاطرهنویسان ما کمک خواهد کرد.
چالش دیگری که وجود دارد، نبود نقشه جامع در حوزه دفاع مقدس و محور مقاومت است. مشخص نیست که در این حوزهها باید چه اقداماتی انجام شود. برخی از آثار تکراری و موازیکاری شدهاند، در حالی که برخی موضوعات بهطور کلی مغفول ماندهاند. جنگ ابعاد مختلفی دارد از جمله حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و عملیاتی. بسیاری از ابعاد جنگ مانند مرارتها و رنجهایی که مردم کشیدند، همچنان نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال، وضعیت مهاجرین جنگ تحمیلی که چه مشکلاتی در استقرار در شهرهای دیگر داشتند یا زندگی مردم در بمبارانها مسائلی هستند که نیاز به توجه بیشتری دارند. این تجربیات باید مورد بررسی و مستندسازی قرار گیرند.
یکی از مسائل دیگر نبود نقشه راه مشخص برای نویسندگان و خاطرهنگاران است. ما باید یک نقشه جامع از ابعاد مختلف جنگ داشته باشیم و این اطلاعات را در اختیار نویسندگان قرار دهیم تا بهطور مؤثر به نگارش خاطرات بپردازند. در حال حاضر برخی موضوعات بارها مورد توجه قرار گرفتهاند در حالی که برخی دیگر هنوز مغفول ماندهاند. توجه به نویسندگان استانی و شهرستانی نیز از جمله مسائلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
چالش دیگری که با آن مواجه هستیم، سن بالای راویان جنگ است. بسیاری از راویان اصلی که بهعنوان بچههای جنگ شناخته میشوند به مرور زمان سنشان بالا رفته و برخی از آنها حتی از دنیا رفتهاند. برخی دیگر نیز با مشکلاتی در یادآوری خاطرات مواجهاند یا ممکن است تناقضاتی در روایتهایشان وجود داشته باشد. اگر دیر اقدام کنیم ممکن است این راویان اصلی را از دست بدهیم. بنابراین سرمایهگذاری در این حوزه هم در تهران و هم در استانها ضروری است. باید مرحلهای را برای جمعآوری و دپو (ذخیره) خاطرات این راویان ترتیب دهیم تا از انتقال این تجربیات گرانبها به نسلهای بعدی اطمینان حاصل کنیم.
سهم مولفان و راویان شهرستانی در این بخش جایزه کتاب سال دفاع مقدس تا چه اندازه تاثیرگذار بود؟
با وجود ظرفیتها و استعدادهای فراوان در سراسر کشور متأسفانه تاکنون طرح مدنی مشخصی برای ساماندهی این توانمندیها وجود نداشته است. بهطور مثال در حوزه خاطرهنگاری برخی نویسندگان کتابهایی نوشتهاند که باوجود ارزشمندی پس از انتشار چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. زمانی که این آثار بررسی میشوند متوجه میشویم که برخی کتابها تنها تغییرات جزئی دارند بهگونهای که نویسنده گاهی تنها محل وقوع خاطره را تغییر داده و نسخه جدیدی منتشر کرده است.
در این میان استانها بهشدت نیازمند برنامهریزی و آموزشهای تخصصی هستند. این آموزشها باید دو هدف اصلی را دنبال کنند؛ اول توانمندسازی نویسندگان استانی به منظور ارتقاء مهارتهایشان و دوم شناسایی و پرورش استعدادهای نوظهور. متأسفانه در زمینه استعدادیابی در شهرستانها و استانها کمترین سرمایهگذاری صورت گرفته است. بسیاری از نویسندگان با استعداد در این مناطق وجود دارند، اما معمولاً آثارشان تنها در سطح استان باقی میماند، اما در تهران که نویسندگان به منابع و انتشارات مختلف دسترسی دارند، شرایط بهتر است.
در شهرستانها بهویژه با توجه به حضور نویسندگان قدیمی و کارکشته استعدادهای نوظهور کمتر دیده میشوند. این امر نیازمند توجه ویژه و تلاش بیشتر در زمینه شناسایی و معرفی این نویسندگان است. اگر ما بتوانیم در این حوزه استعدادیابی مناسبی داشته باشیم بهطور قطع شاهد ظهور نویسندگان برجستهتری خواهیم بود که قادر به انتقال تجربیات غنی دفاع مقدس و محور مقاومت به نسلهای آینده باشند.
زنان چه به عنوان راوی چه در زمینه گردآوری و تالیف روایت راویان چه قدر موثر بودند؟
خانمها در روایتهای خاصی که جنبه زنانهتر دارند، همچون روایت همسران، مادران، خواهران و حتی فرزندان دختر شهدا ظرفیتهای برجستهای از خود به نمایش گذاشتهاند. در این دوره نیز چندین اثر ارزشمند در این زمینهها منتشر شد. با این حال بهسبب محدودیتهای موجود و فضای رقابتی فشرده برخی از این آثار که شایستگی لازم را داشتند، متأسفانه به دلایلی کمّی از فرآیند انتخاب کنار گذاشته شدند. انتخاب آثار در این دوره بهطور بسیار دقیق و حتی در ابعاد میلیمتری انجام شده است و گاهی آثار با اختلافهای اندکی مانند نیم نمره از هم تفکیک میشوند.
در هر حال در این دوره سهم زنان در خلق آثار ماندگار و تأثیرگذار بینظیر بوده است بهویژه در روایتهایی که راویان آنها خود از زنان هستند. خانمها به دلیل درک عمیقتر و لطیفتر از احساسات و عواطف انسانی قادرند روایتهایی سرشار از احساست صادقانه و تاثیرگذار ارائه دهند که بسیاری از آثار تولیدی در این زمینهها بهطور ویژه موفق و متمایز بوده است.
در بخش مصاحبهها و گفتوگوها اگر خانمها نه تنها در جمعآوری اطلاعات بلکه در فرآیند نگارش و پژوهش نیز بهطور مستقیم وارد شوند، بیشک نتیجه کار بسیار مطلوبتر خواهد بود. چرا که در این صورت محقق و نویسنده یکی خواهند شد و اثر نهایی در غنای فکری و ادبی غنیتر از کارهای صرفاً مصاحبهای خواهد بود. با این وجود اگر آنها تنها به جمعآوری اطلاعات و مصاحبهها مشغول شوند و در مراحل نگارش اثر مشارکت نداشته باشند، بسیاری از ظرفیتهای بالقوهشان به طور کامل نمایان نخواهد شد. در نهایت مشابه دورههای گذشته جایگاه خانمها در این دوره نیز بهطور چشمگیری برجسته بود و شاهد آثار بیبدیل و درخشان از قلم زنان نویسنده بودیم.
در بررسی کتابهای بخش خاطره، آثاری وجود داشت که از نظر اقتباس مورد استفاده قرار بگیرد؟
در حوزههای اجتماعی جنگ بهویژه در بخشهایی که به بانوان اختصاص دارد نظیر مادران شهدا و همسران شهدا آثار بسیار ارزشمندی وجود دارد که میتواند بهعنوان منبعی غنی برای اقتباس مورد استفاده قرار گیرد. این کتابها نه تنها در قالبهای مختلف روایتگر داستانهای عاطفی و انسانی هستند، بلکه میتوانند فیلمنامههای تأثیرگذار و مستندهایی شایسته نیز بهوجود آورند که در فرآیند مستندسازی و ثبت تاریخ جنگ بسیار مؤثر خواهند بود. علاوه بر این در حوزههای فنی جنگ همچون مخابرات، الکترونیک، بهداشت و درمان، مهندسی و حتی کارهایی که در زمینه آب و دریا صورت گرفته است کتابهایی منتشر شدهاند که هرکدام در خود ظرفیتهای بینظیری دارند. این آثار میتوانند برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ علمی و فنی جنگ منابع بسیار مهم و مفیدی باشند و بهویژه در ارائه دستاوردهای فنی و مهندسی دوران جنگ، نقش برجستهای ایفا کنند.
در زمینه خاطره با دو نوع کتاب مواجه هستیم؛ خاطرات مکتوب و خاطرات شفایی. این دو نوع چه تاثیری در خاطرهنگاری جنگ گذاشتند؟
در ادبیات معاصر یکی از مقولههای مهم و تأثیرگذار تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری است. تاریخ شفاهی بهطور کلی به نوعی از روایتهای تاریخی اطلاق میشود که بیشتر بر پایه شنیدهها و نقلهای شفاهی استوار است در حالی که خاطرهنگاری ماهیتی ادبیتر دارد و با نثر و قلمی شخصیتر درگیر است. اگر ما از خاطرهنگاری سخن میگوییم این خاطرات ممکن است به دو صورت «خودنوشت» یا «دیگرنوشت» ثبت شوند. در صورت «دیگرنوشت» خاطرات ابتدا از طریق دریافت نقلهای شفاهی و مصاحبهها گردآوری میشود و سپس به صورت مکتوب در میآید.
بنابراین وقتی صحبت از «خاطرات شفاهی» میشود، منظور ما همان خاطراتی است که در قالب «دیگرنوشت» به رشته تحریر درمیآیند. امروزه بیش از ۸۰ درصد یا حتی ۹۰ درصد از کتابهای خاطرهنگاری این مسیر را طی میکنند. ابتدا خاطرات از طریق مصاحبههای شفاهی گردآوری شده، سپس در فرآیند تدوین و پیادهسازی و چهار عمل اصلی یعنی حذف، اضافه، جابجایی و جایگزینی به کار گرفته و در نهایت به شکل کتاب منتشر میشود. البته در مواردی هم برخی از رزمندگان و فرماندهان خود دست به قلم برده و خاطرات خود را نوشتهاند که این نوع خاطرهنگاری بهطور مستقیم و بدون واسطه به مکتوب شدن میانجامد. با این حال خاطرات شفاهی در قالب فایلهای صوتی و مشابه آنها در مقیاس وسیع کمتر منتشر شده است و بیشتر تمرکز بر روی خاطراتی است که بهطور مکتوب درآمدهاند.
به نظرتان خاطرهنگاری بیشتر از زندگینامه مورد استقبال قرار گرفته است؟
خاطرهنویسی در حال حاضر توجه بیشتری جلب کرده است، زیرا به نوعی از زندگی فردی نویسنده پردهبرداری میکند و احساسات و تجربههای او را به شکلی صمیمی و ملموس به مخاطب منتقل میکند. در این میان زندگینامهنویسی نیز خود را با ویژگیهای خاصی معرفی میکند. در نوشتن یک زندگینامه گاهی نویسنده به اتوبیوگرافی میپردازد و در برخی موارد نیز به نگارش یک داستان بر اساس روایتهای مستند و دقیق از شخص یا شخصیت مورد نظر میپردازد. در این زمینه موضوعات متفاوتی مطرح است. برخی از کتابهای زندگینامه به گونهای نوشته میشوند که با بهرهگیری از فنون ادبی و روایتگری خاطرهگونه موفق میشوند جایی در دل خوانندگان پیدا کنند. از سوی دیگر کتابهایی نیز وجود دارند که همچنان در مراحل اولیه و خام خود قرار دارند و نتواستهاند در این عرصه تاثیرگذاری کافی را داشته باشند. این تفاوتها نشاندهنده تنوع رویکردها و نگرشها در زمینه نگارش زندگینامه و خاطرات است.
چه ناشرانی در حوزه خاطره نگاری فعالیت بیشتری داشتند؟
انتشارات سوره مهر نه تنها در محتوا بلکه در فرم نیز حرف برای گفتن دارد. ساختارمند بودن کارها باعث شده تا آثارش هم از نظر کیفی و هم از نظر ساختاری مورد توجه قرار گیرد.
انتشارات روایت فتح توانسته است آثار ماندگاری را در حوزه خاطرهنگاری تولید کند و همچنان در این عرصه فعالیت میکند. انتشاراتی مانند خط مقدم، شهید کاظمی، مرز و بوم و فاتحان در سالهای اخیر توانستهاند جایگاه خوبی در این حوزه پیدا کنند. این ناشران با توجه به اقبال مخاطبان و رویکرد خاص خود توانستهاند آثار قابل توجهی را به بازار عرضه کنند.
خود بنیاد حفظ آثار که نشر صریر را در تهران مدیریت میکند و همچنین دیگر بنیادهای حفظ آثار در استانها نیز، توانستهاند آثار مهمی را منتشر کنند. انتشارات سازمانی از جمله انتشارات وابسته به نهادهای نظامی و دولتی مانند انتشارات ارتش و انتشارات سپاه که در تولید آثار خاطرهنگاری نقش زیادی دارند. در کنار اینها کنگرههای شهدا در استانها نیز آثار ارزشمندی ارائه دادهاند که در زمینه خاطرهنگاری و حفظ یاد و خاطره شهدا بسیار تاثیرگذار بوده است.
نظر شما