جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۱
ظرفیت‌های نوپدید در حوزه شعر را دست‌کم نگیریم

اصفهان – نویسنده و پژوهشگر ادبیات آیینی گفت: به ظرفیت‌های نوپدید در حوزه شعر باید توجه شود. مثلاً سپیدسرایی اکنون خیلی کم است و شعر خسروانی بسیار نادر است. روزگاری طرحواره‌های هایکو شکل گرفت و بعد از میان رفت؛ درحالی‌که این‌ها ظرفیت‌های شعری هستند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، محمدرضا سنگری در مراسم رونمایی از کتاب «به افق باران» کاری از عباس شاهزیدی متخلص به «خروش» که پنجشنبه شب در کتابفروشی سوره مهر برگزار شد، گفت: بابت انتخاب این نام زیبا برای این کتاب سپاسگزارم. ما به تعداد لحظه‌هایمان افق داریم و هستی سرتاسر افق است. شاعران دائم در حال آفرینش‌اند؛ چون دائم فضاهای جدید را می‌یابند و هیچ لذتی معادل کشف نیست. تنها ارشمیدس نبود که موقع کشف گفت «یافتم، یافتم». شاعران نیز با سیری که در آفاق دارند، لحظه به لحظه در حال یافتن هستند. یونانیان قدیم معتقد بودند وقتی خداوند جهان را و زمین را میان آدم‌ها تقسیم کرد، در آخرین لحظه معلوم شد به شاعران سهمی نداده و آسمان را تقدیمشان کرد. سهم شاعران آسمان است.

استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: اصفهان را زیسته‌ام و می‌شناسم و در دانشگاه نیز بخشی از تدریسم درباره ادبیات و شعر اصفهان است. یکی از گم‌گوشه‌های تاریخی ادبیات اصفهان شعر آیینی است که جغرافیایش بسیار وسیع‌تر از اصفهان فعلی است. گستره جغرافیایی اصفهان یک قرن پیش، بسیار وسیع‌تر از اکنون بوده است.

سنگری درباره ویژگی‌های شعر آیینی بیان کرد: آیین هر رویدادی است که استمرار دارد و انفجاری و گذرا نیست و طی زمان حضور دارد. هیچ چیزی باعث حذف آیین نمی‌شود. آیین عمومیت دارد و فراگیر است. همچنین آیین فقط دینی نیست؛ هرچند عمده آیین‌ها ریشه در دین دارند. آیین شکل‌های مختلفی دارد. مثلاً در گذشته هنگام برداشت گندم آیین داشته‌اند یا در جنوب، فصل برداشت خرما جشن و سرودهای ویژه و نیایش‌هایی داشته است. آیین‌ها از ولادت انسان تا مرگش با او همراه بوده‌اند. لالایی یک آیین است. حضرت زهرا شاعر بوده‌اند و لالایی هم می‌سروده‌اند.

غریب‌ترین قالب شعری قطعه است

او درباره قلمروهای چهارگانه شعر آیینی تصریح کرد: شعر آیینی چند قلمرو دارد. قلمرو اول و مشهور، شعر ستایشی یا همان مدیحه است. قلمرو دیگر شعر آیینی شعر نیایشی است که خلأ آن در مجموعه‌های شعری شعرا دیده می‌شود. سنت ادبی دیوان‌های شعری این بوده که با اشعار را نیایش شروع می‌کردند و پایان دیوان‌ها نیز به این نوع شعر اختصاص می‌یافت. قلمرو سوم نیز در اشعار بسیار کمرنگ است و آن شعر حکمی یا وعظی یا تعلیمی است. در نظام تقسیم‌بندی گونه‌های ادبی یک شاخه به ادبیات تعلیمی اختصاص یافته و همه ما به این تعلیم و وعظ نیاز داریم. قالب اصلی شعر حکمی قطعه بوده و به همین دلیل، غریب‌ترین قالب در این چهل و چند سال قطعه است؛ درحالی‌که قطعه یکی از گونه‌های شعری بوده که عمده شاعران به آن توجه کرده‌اند. اکنون از شعر تعلیمی در مجالس ترحیم استفاده و در ذم دنیا می‌کنند؛ درصورتی‌که همه ما نیازمند وعظ هستیم.

جنبه تراژیک اشعار آیینی بیش از حد پررنگ شده است

سنگری شعر آیینی را دارای چهار ضلع دانست و به این صورت تشریح کرد: شعر آیینی که اغلب آن را به‌عنوان شعر اهل‌بیتی می‌شناسیم و به‌خصوص در حوزه عاشورا مطرحش می‌کنیم، چهار ضلع دارد که باید به آن توجه شود؛ زیرا جنبه تراژیک این اشعار بسیار پررنگ شده و اصل شعر گم می‌شود. برای مثال اگر کلمات چادر و در و کوچه و سیلی را از شاعران بگیرید، دیگر نمی‌توانند برای حضرت فاطمه (س) شعر بگویند؛ درحالی‌که اینها فاطمه (س) نیست.

وی افزود: ضلع اول که غلبه دارد و حضورش ضروری است، سوگ و وجه تراژیک قصه است. بنده تراژدی را تربیت عاطفی انسان می‌دانم. وقتی بر یک نوزاد تشنه گریه می‌کنم که او را شهید کردند، دیگر کودک‌آزاری نمی‌کنم و گریه کودکان مرا آزار می‌دهد. گریه ما بر خیمه‌های حسین یعنی هیچ‌وقت خانه کسی را ویران نپسندیم. این‌ها درس‌هایی است که هنگام اشک ریختن می‌آموزیم.

شعرا غرق در تغزل شده و از حماسه دور شده‌اند

پژوهشگر ادبیات آیینی درباره ضلع دوم گفت: ضلع دوم حماسه زیست اهل‌بیت (ع) است. به گمان من عصر ما بیش از تراژدی به حماسه نیازمند است و این عنصر نباید فراموش شود؛ این در حالی است که شعرا آنقدر وارد فضای تغزل شده‌اند که خروج از این فضا و ورود به فضای حماسه کار راحتی نیست. نباید وقتی به این چهره‌های بزرگ می‌پردازیم، حماسه زیستشان را گم کنیم. زیرا همه ما نیاز به الگوهایی داریم که هنگام مواجهه با چالش‌ها و سختی‌ها از آنها الهام بگیریم.

وی افزود: قلمروی سوم قلمرویی است که روزی شعرای جغرفیای گسترده اصفهان به آن پرداختند که آن بُعد عرفان است. لطافت‌ها و ظرافت‌های شعر آیینی را هیچ‌کس در حوزه عاشورا به زیبایی گنجینه اسرار عمان سامانی ندیده است. به این قلمرو نیز باید توجه شود.

او قلمروی چهارم را آموزه عنوان کرد و ادامه داد: آموزه‌ها که در قلمرو زیست این انسان‌های بزرگ وجود دارد و شامل تجربه‌های زیسته‌شان است که بسیار فراوان‌اند. روزگاری شاعران اصفهان در انتهای دفترهای شعری‌شان سراغ احادیث می‌رفتند و احادیث را بازخوانی و بازنگاری شاعرانه می‌کردند.

محمدرضا سنگری درباره کتاب «به افق باران» نیز بیان کرد: این کتاب بسیار ارزنده است. «به افق باران» درحالی‌که حجم کمی دارد، بسیار غنی و پربار و شامل ۳۵ قطعه شعر است. بیشترین چهره‌ای که در این کتاب ستوده شده، مولا علی (ع) است که هشت شعر به ایشان اختصاص یافته و سروده‌های بسیار خوبی است. برای برخی چهره‌ها که کمتر کسی برایشان شعر گفته، عباس شاهزیدی شعر سروده سات؛ همچون جناب ابوطالب. برای عاشورا و شخصیت‌های عاشورایی نیز شعر دارند.

ساختار روایی باعث تقویت شعر آیینی می‌شود

سنگری در توصیه به شاعر این اثر گفت: سعی کنید برای همه اشعار تاریخ داشته باشید. غصه بزرگ ما این است که حافظ پای اشعارش تاریخ ثبت نکرد؛ زیرا چنین کرده بود، متوجه می‌شدیم حافظ چه سیری را طی کرده و چه تحولی در حوزه کاربرد واژگان ایجاد کرده و تغییر اوزانش چگونه بوده است. شخصیت‌های کتاب نیز باید نظامی می‌داشتند. برای مثال، اشعار عاشورایی پراکنده‌اند؛ درحالی‌که باید در کنار هم باشند. نکته بعد ساختار روایی است. در شعر آیینی وقتی ساختار روایت باشد، شعر تقویت می‌شود. به پایان‌بندی‌های قوی‌تر و ضرباهنگ پایانی نیز باید اندیشید.

عباس شاهزیدی، سراینده مجموعه «به افق باران» نیز در این مراسم عنوان کرد: در مجموعه‌های شعر آیینی که از سال ۸۵ به بعد از بنده منتشر شده، دانسته‌های شخصی خود را منتشر می‌کردم. از سال ۸۸ نیز هر سال یکی از شاعران شعرخوان در شب شعر عاشورای شیراز بودم و یک سال نیز داور این شب شعر بودم. آنچه در این مجموعه سروده‌ام، وامی بود از قلم بزرگوارانه و گران‌سنگ دکتر سنگری. در اردیبهشت مجموعه‌ای از بنده شامل هفتاد غزل با عنوان «خامشی حرف ندارد» منتشر خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها