دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۲
حین ترجمه با شنیدن هر صدایی از جا می‌پریدم / مک‌فادن متخصص خلق پیچش‌های متوالی در داستان است

رضا اسکندری آذر، مترجم «هرگز دروغ نگو» گفت: فریدا مک‌فادن مهارت زیادی در کمک گرفتن از فضاسازی دارد و ذهن ناخودآگاه خواننده و قبل از او، مترجم را جوری لب پرتگاه تعلیق نگه می‌دارد که خودم حین ترجمه با شنیدن هر صدایی از جا می‌پریدم.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): فریدا مک‌فادن، نویسنده آمریکایی و پزشک متخصص در زمینه آسیب‌های مغزی است. او که نخستین کتابش را در سال ۲۰۱۳ به چاپ رسانده، در سال ۲۰۲۲ برای رمان «خدمتکار خانه» عنوان پرفروش‌ترین رمان رازآلود و تریلر روانشناختی را به دست آورد. کتاب‌های «یک به یک»، «می‌خواهی یک راز را بدانی؟»، «مزاحم نشوید»، «آیا یادت هست»، «بخش D» و «معلم» از آثار مک‌فادن است. رمان «هرگز دروغ نگو»(Never Lie) از او که در سال ۲۰۲۲ برای نخستین‌بار به بازار کتاب راه یافته بود، به تازگی با ترجمه رضا اسکندری آذر، مترجم پرکار و باسابقه، و به همت نشر آموت در دسترس مخاطبان فارسی‌زبان قرار گرفت.

عناوینی همچون «زندانی»، «آمازون بی‌حد و مرز»، «دود توی چشم‌هایتان می‌رود»، «شفاگر جنون»، «مسئله‌ی مرگ و زندگی»، «دروغگوهای دوست داشتنی»، «سادی»، «رگ‌یابی»، «میشل شدن»، «خوشه‌های خشم»، «کار، کار انگلیسی‌هاست!»، «ارواح قرن بیستم»، «شهر دزدها»، «قانون پنج ثانیه‌ای»، «کالیپسو» و «باشگاه پنج صبحی‌ها» تنها بخش کوچکی از آثار ترجمه‌ای اسکندری آذر به شمار می‌آید. به بهانه انتشار «هرگز دروغ نگو» با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم که می‌خوانید.

درباره رمان «هرگز دروغ نگو» از فریدا مک‌فادن که پیشتر با ترجمه شما به چاپ رسیده است، بگویید.

«هرگز دروغ نگو» رمان تریلری است با تم «رازهای تاریک گذشته». این رمان دو کاراکتر اصلی دارد که هر کدام رازی در گذشته تاریکشان دارند و وقتی کسانی از راز تاریکشان خبردار می‌شوند، برای پرهیز از تبعات فاش شدن رازشان، ناچار می‌شوند به خواسته‌های طرف مقابل تن بدهند. به این ترتیب، وارد هزارتویی بی‌پایان از اشتباهات وحشتناک می‌شوند. همان‌طور که تجربه نشان داده، در این شرایط، هرقدر برای درست کردن اوضاع زور می‌زنی، اوضاع بدتر می‌شود.

1402-12.jpg

با توجه به پیچ‌وخم‌های بسیاری که در این رمان با آن مواجه هستیم، به نظر می‌رسد می‌توان از «هرگز دروغ نگو» به عنوان بهترین اثر مک‌فادن در این زمینه یاد کرد. نظر شما دراین‌باره چیست؟

تخصص مک‌فادن سردرگم کردن خواننده با خلق پیچش‌های متوالی در داستان است، به طوری که بعد از مدتی واقعاً نمی‌دانید: چه کسی آدم خوب است و چه کسی آدم بد؟ به چه کسی باید اعتماد کرد و از چه کسی باید ترسید؟ نیت کدام کاراکترها خیر است و کدام شر؟ مثل زندگی واقعی که افراد ظاهری متفاوت با باطنشان نشان می‌دهند. بین آثاری که از مک‌فادن دیده‌ام، «هرگز دروغ نگو» تا به اینجای کار بهترین اثرش بود و ظاهراً نظر خوانندگان هم همین است.

داستان این رمان در خانه‌ای قدیمی وسط ناکجاآباد، همراه با گیرافتادن در برف و بوران روایت می‌شود. تصویرسازی و صحنه‌پردازی از فضایی با شاخصه‌های داستان‌های گوتیک چه نقشی در المان‌های اصلی این اثر همچون گره‌گشایی، کشف توطئه‌ها و معماها داشته است؟

فضاسازی جزو کارآمدترین ابزارها در جعبه ابزار نویسنده است. به عنوان نمونه اگر داستانی در شب مه‌آلود، با صدای هوهوی جغد و در قبرستان شروع شود، ناخودآگاه انتظار واقعه شومی را دارید، حتی اگر هنوز اتفاق نیفتاده باشد. این همان حس تعلیقی است که خوانندگان به دنبالش هستند. مک‌فادن مهارت زیادی در کمک گرفتن از فضاسازی دارد و ذهن ناخودآگاه خواننده (و قبل از او، مترجم) را جوری لب پرتگاه تعلیق نگه می‌دارد که خودم حین ترجمه رمان، با شنیدن هر صدایی از جا می‌پریدم.

اغلب آثار مک‌فادن روان، سریع و خوش‌خوان هستند. با توجه به تجربه شما از ترجمه آثار او، این کتاب را در مقایسه با دیگر آثار او چطور دیده‌اید؟

تله مرگباری هست که خیلی از نویسنده‌ها و مترجم‌ها گرفتارش می‌شوند چون فکر می‌کنند نویسندگی و ترجمه، عرصه به رخ کشیدن دایره لغات ثقیل و غیرقابل‌فهمشان است. غافل از اینکه مخاطب پول و زمان را هزینه می‌کند تا داستان روان بخواند و لذت ببرد. مک‌فادن این موضوع را درک کرده و جریان لغاتش روان و خوش‌خوان هستند. اگر مترجم همان جریان را در ترجمه رعایت کند، نتیجه کار خواندنی می‌شود.

آیا ترجمه دیگری از او خواهید داشت؟

فعلاً غیر از «زندانی» و «هرگز دروغ نگو»، خیر.

خبری برای مخاطبان دارید؟

پیرو بحث لزوم ترجمه روان و خوش‌خوان، مجموعه شش تراژدی از ویلیام شکسپیر (هملت، مکبث، اوتلو، شاه لیر، جولیوس سزار، و رومئو و ژولیت) را با انتشارات گوتنبرگ کار کرده‌ام که در سال جدید توزیع خواهد شد. و خبر خوب این است که علاقمندان بعد از سال‌ها، بالأخره می‌توانند تعدادی از نمایشنامه‌های شکسپیر را بخوانند و واقعاً بفهمند داستانشان از چه قرار است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «وقتی برمی‌گردم، با یکی از بیمارهایم به نام گ. و. مواجه می‌شوم. همان زنی که فکر می‌کرد پستچی، داروخانه‌چی و، این اواخر، پسرش قصد جانش را دارند. وقتی با بیمارهایم در مطب تنها هستم و تاریک‌ترین افکارشان را می‌شنوم، گاهی حیران می‌مانم که چطور می‌توانند زندگی‌شان را مدیریت کنند. اما حالا گِیل، با ژاکت صورتی، شلوار گشاد خاکی‌رنگ و آرایشی کامل‌تر از خودم، سرحال و قبراق مقابلم ایستاده. برایم سوال است که آیا داروهایش را مرتب مصرف می‌کند یا نه.»

«هرگز دروغ نگو» در ۳۰۸ صفحه، با شمارگان ۵۵۰ نسخه و به قیمت ۱۹۹ هزار تومان منتشر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها