یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۱
آیت‌الله حسن‌زاده آملی چه نوع علمی را ارزشمند می‌دانست؟

قاسم ترخان گفت: آیت‌الله حسن‌زاده معتقد بود فضایل اخلاقی انسان می‌تواند در علم اثر بگذارد، زیرا علم و عالم وحدت دارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کرسی علمی- ترویجی با موضوع «رابطه متقابل معنویت و علم با تاکید بر آرای علامه حسن‌زاده آملی (ره)» توسط گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

در این کرسی علمی، حجت الاسلام قاسم ترخان به عنوان ارائه دهنده، حجت الاسلام محمدجواد رودگر و رمضان علی‌تبار به عنوان ناقد حضور داشتند.

حجت‌الاسلام قاسم ترخان، عضو هیأت علمی گروه کلام و الهیات معاصر پژوهشگاه با بیان اینکه علامه حسن‌زاده آملی علم را علوم رسمی متداول نمی‌دانستند و باید این مسئله مهم را تحلیل کنیم، گفت: علم و معنویت محصول فعالیت تزکیه و تعلیم است و قصد داریم بین محصول تزکیه و تعلیم نسبت‌سنجی داشته باشیم؛ بنده این نسبت را در دو محور اساسی سامان داده‌ام که شامل نقش تزکیه در علم و نقش علم در تزکیه است.

وی با بیان اینکه معنویت، محصول تزکیه است به نقش تزکیه در علم پرداخت و افزود: مقصود از معنویت هم امر باطنی و روحانی و مقصود از علم هم شرح حالات و روابط موجودات با یکدیگر است؛ البته علم مراتبی دارد از جمله علم رسمی و مدرسه‌ای و حصولی و علم دیگر شهودی و حضوری است که از آن به لدنی تعبیر می‌شود و باید نقش تزکیه را در هر دو نشان دهیم.

ترخان با اشاره به وحدت عالم و معلوم در اندیشه آیت‌الله حسن‌زاده آملی گفت: از منظر ایشان فضایل اخلاقی انسان می‌تواند در علم اثر بگذارد، زیرا علم و عالم وحدت دارند. مبنای دیگر ایشان هم یکی‌بودن برهان و عرفان است و این مبنا ما را به اینجا می‌رساند که اگر تأثیر عرفان را پذیرفتیم، باید تأثیر آن در برهان را هم بپذیریم. بنابراین یکی از موضوعات پیگیری نقش علم و تزکیه بر یکدیگر از منظر مبانی اندیشه ایشان است.

تأثیر فضایل و رذایل اخلاقی بر ادراک انسان

مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه با اشاره به محدودیت‌های درک و فهم انسان از جمله محدودیت‌های ذاتی، اظهار کرد: مراد از محدودیت ذاتی این است که عقل و حس انسان توان محدودی برای درک حقایق و وقایع دارند و برخی ساحت‌ها فقط از طریق شهود و علم حضوری قابل کشف و درک است. مهمتر از این‌ها محدودیت‌های غیرذاتی است که برای قوای ادراکی انسان پیش می‌آید؛ مثلاً اگر انسان به برخی رذایل اخلاقی مبتلا باشد، عقل او رشد نمی‌کند و تنزل می‌یابد یا برعکس به فضایل آراسته می‌شود و عقل او رشد کرده و ارتقا می‌یابد و تأثیر معنویت در علم رخ می‌دهد.

ترخان با پرداختن به نقش تزکیه در افزایش ظرفیت انسان، تصریح کرد: علامه حسن‌زاده آملی بارها فرمودند که علم نیازمند ظرفیت است و باید این توسعه وجودی برای انسان ایجاد شود تا بتواند حقایق را تحمل و درک کند ولو این درک از طریق برهان باشد. بنابراین از این طریق هم می‌توان تأثیر معنویت را مشاهده کرد. همچنین تاریخ علم نشان می‌دهد که علم از شخصیت افراد تأثیر پذیرفته است.

وی با بیان اینکه علامه حسن‌زاده آملی علم شهودی را علم حقیقی می‌داند، افزود: بر این اساس علم رسمی مقدمه تهذیب و معنویت است و معنویت می‌تواند علم حقیقی و واقعی یا شهودی را ایجاد کند. قرآن در ۴ آیه تعلیم و تربیت را کنار هم قرار داده، ولی در دو آیه تزکیه بر تعلیم مقدم شده است و این تعلیم به معارف حقیقه و علوم حقه برمی‌گردد. هر مرتبه‌ای از معنویت بر هر مرتبه‌ای از علم اثرگذار است. لذا یک رتبه تزکیه مقدم بر یک رتبه از تعلیم است و برعکس.

عضو هیأت علمی گروه کلام و الهیات معاصر پژوهشگاه با بیان اینکه ایشان توجه به تخلق و تهذب داشته و نقش آن را در علم نشان داده است، گفت: یکی از مواردی که ایشان ذکر می‌کند بحث چله‌نشینی در تقوا و بحث ایجاد فرقان در درون انسان است؛ در روایت فرمودند کسی که ۴۰ شبانه‌روز خودش را برای خدا خالص کند چشمه‌های حکمت و معرفت در وجود او ساری و جاری خواهد شد. همچنین ایشان تقوا را عامل ایجاد فرقان می‌داند و تقوا مراتبی دارد و انسان به هر مرتبه از تقوا که دست یابد، به مراتب مختلفی از فرقان هم خواهد رسید.

ترخان با اشاره به تأثیر علم در معنویت، اظهار کرد: به چند فرمایش علامه حسن‌زاده آملی توجه کردم؛ از جمله اینکه مرتبه‌ای از علم در مرتبه‌ای از تزکیه و معنویت دخالت دارد؛ ایشان بر نقش علم فقه و اخلاق در کسب تقوا و رشد تقوای انسان صحه گذارده است؛ یعنی انسان برای رسیدن به علم شهودی باید ابتدا از جنبه نظری هم علم اخلاق را درک کند. ایشان تأکید می‌کند که علمی ارزش دارد که ما را به کمال برساند وگرنه ارزشی ندارد.

وی افزود: از نگاه علامه حسن‌زاده آملی، علمی که آیات و روایات پیشنهاد می‌دهد چه علم و مدلی از علم است؟ بنده در پاسخ به این پرسش تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که علم باید نافع باشد تا انسان را به سعادت برساند؛ ایشان می‌فرماید علم و عمل هر دو سازنده انسان هستند، روح انسان با علم ساخته می‌شود و بدن انسان با عمل. لذا ایشان معتقد است که علم انسان را به حکمت می‌رساند و علم در صورتی ارزش دارد که انسان را واجد حکمت کند. ما به این نتیجه رسیدیم که مدل پیشنهادی ایشان از علم، مدل نور است یعنی علمی، علم است که باعث نورانیت وجود انسان شود و این نقش علم در رسیدن به معنویت است و باعث هدایت انسان و تکامل او و پیشرفت او می‌شود و جان انسان بهشت خواهد شد. چون ایشان علم را کشف حقایق می‌داند. لذا تفکیک شفافی میان علم رسمی و غیررسمی در سخنان ایشان وجود ندارد و علم را فقط شهودی و حضوری می‌داند و اگر درباره علم رسمی بحث می‌کند، علمی است که به معنویت و علم شهودی انسان کمک کند، وگرنه علم نخواهد بود.

مرحوم احمدی نوعی استبعاد برای رابطه علم و معنویت قائل بود

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه، گفت: ارائه‌دهنده مقاله‌ای را با زحمت و فرصت زیاد تألیف کرده است که جای تقدیر دارد؛ رهبری در بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چهار عرصه فکر، علم، زندگی و معنویت را مطرح کرده و فرمودند عرصه معنویت سیطره بر عرصه‌های قبلی هم دارد. اگر کسی بخواهد ترابط و تعامل سنجی میان معنویت و علم بکند می‌تواند از بنیادهای مهم در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت استفاده کند که در همه جا کاربرد دارد و آقای ترخان این کار را براساس اندیشه‌های علامه حسن‌زاده آملی انجام دادند که سرمایه معرفتی و معنوی خوبی است.

رودگر با اشاره به اینکه علامه حسن‌زاده آملی از شاگردان سلوکی علامه طباطبایی و برادر ایشان بود، گفت: درباره رابطه علم و معنویت با آقای حجت‌الاسلام والمسلمین احمد احمدی بحث کردم. ایشان تأکید کرد که رابطه علم و معنویت یعنی چه؟ و نوعی استبعاد برای این کار قائل بود با اینکه ایشان عالم روشنفکر دانشگاهی بود و در غرب‌شناسی هم متبحر بود و برخی کتب فلاسفه غرب از جمله دکارت را ترجمه کرده بود، ولی در اینجا خوشبین نبود. این بحث چالش‌برانگیز است و آقای ترخان قرابت و ترابط علم و معنویت را تبیین کرده که جای تقدیر و تجلیل دارد.

عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه با بیان اینکه یکی از امتیازات بحث ایشان این است که برخی از مبانی علامه حسن‌زاده آملی مطرح شده است و این ظرفیت مناسبی برای محققان بعدی است، تصریح کرد: می‌توان مبانی اندیشه وی را با رویکردهای استنباطی، اصطیادی و… استخراج کرد و رابطه علم و معنویت را بر آن بنا کنیم و مقاله آقای ترخان این راه و مسیر را باز کرده است. از مجموعه آثار علامه حسن‌زاده آملی که ۱۶۰ عنوان در مجلدات مختلف است می‌توان کدهایی دیگری را هم استخراج کنیم که برخی از آنها کلیدی است و می‌تواند محقق را به مطالب جدیدی برساند.

معنویت جزئی از دین است نه همۀ دین

در ادامه رمضان علی‌تبار، عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه، به عنوان ناقد گفت: عنوان کرسی و دو واژه علم و معنویت خیلی کلی در نظر گرفته شده است لذا مسئله‌محور نیست. در این بحث معنویت خیلی دقیق و تفصیلی معنا نشده است؛ معنویت به معنای امروزی خود وارداتی است مانند واژه علم. در اندیشه اسلامی، معنویت معنای خاص خود را دارد، ولی معنویت در غرب برگرفته از الهیات مسیحی و یا معنویت‌های نوظهور است. نقش‌های معنویت نوظهور در ایجاد علم و رشد علم سکولار چه نقشی دارد که جای بحث آن خالی است.

در ادامه قاسم ترخان مجدداً در سخنانی با رد نامفید بودن کلی‌نگری در مقاله، گفت: مسئله نباید جزئی جزئی باشد، بلکه می‌تواند کلی هم باشد. لذا کلی بودن بحث را می‌پذیرم، ولی آن را لزوماً بد و خارج از مسئله‌محوری نمی‌دانم. در بحث رابطه علم و دین، ترابط و تناسب این دو خودش مسئله مهمی است و می‌توان آن را در نسبت علم و معنویت هم سنجید و بنده با این نظر مخالفم که اگر دین را جای معنویت بگیریم مطالب یکسان خواهد شد؛ معنویت جزئی از دین است نه همه دین.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها