شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۸:۳۰
مهم‌ترین نکته در «اقتباس آزاد» فهمیدن هسته داستان است/ برای ساخت فیلم بلند حتما به سراغ اقتباس می‌روم

نازنین چیت‌ساز کارگردان فیلم کوتاه «نام و نام خانوادگی» برگزیده بخش «کتاب و سینما» تصریح کرد: قصه درباره پدری‌است که وارد جمع دوستانه پسرش می‌شود و دیگر از جمع خارج نمی‌شود. پسر با وضعیتی روبرو می‌شود که برایش تازه است و نمی‌داند با آن وضعیت چه کند و نسبتی که این دو نفر با هم برقرار می‌کنند تا انتهای فیلم دیدنی است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: نازنین چیت‌ساز کارگردان فیلم کوتاه «نام و نام خانوادگی» است که فیلمش به بخش «کتاب و سینما» چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران راه یافته است. بخش کتاب و سینما به نمایش فیلم‌های اقتباسی کوتاه تعلق دارد. گاهی نیز این بخش نیم نگاهی به فیلم‌هایی می‌اندازد که از کتاب در ساخت فیلمشان استفاده شده است تا رابطه قوی ادبیات و سینما را به تصویر بکشد. به سراغ این کارگردان جوان و خوش آتیه رفتیم تا در مورد فیلم، اقتباس و کم‌وکیف ساخت یک فیلم اقتباسی با او گفت‌وگو کنیم. آن‌چه می‌خوانید شرح این گفت‌وگو است.

خانم چیت‌ساز این دومین فیلم اقتباسی شماست چرا سراغ اقتباس رفته‌اید؟
من تقریباً اگر بخواهم فیلم جدیدی شروع کنم اولین گزینه‌ام اقتباس است و من را هیجان‌زده می‌کند. اینکه بتوانم از بین داستان‌های جهان یکی را انتخاب کنم و آن را تبدیل به جهان فیلمی بکنم برایم دوست داشتنی‌تر است. البته همیشه به گزینه‌های تألیفی نیز فکر می‌کنم اما اقتباس را همیشه دوست داشتم فیلم قبلی من هم اقتباسی بود.
من داستان این فیلم را یک سال پیش خواندم این یک داستان از محمدرضا زمانی بود که نویسنده بسیار کم کار و گزیده کاری است و جهان جالبی را خلق می‌کند. اولین بار که داستانش را خواندم دیدم موقعیت بامزه‌ای خلق کرده است. موقعیت در عین حالی که بسیار ساده به نظر می‌رسید اما پیچیده و عمیق بود.

داستان فیلم چیست؟
قصه درباره پدری‌است که وارد جمع دوستانه پسرش می‌شود و دیگر از جمع خارج نمی‌شود. پسر با وضعیتی روبرو می‌شود که برایش تازه است و نمی‌داند با آن وضعیت چه کند و نسبتی که این دو نفر با هم برقرار می‌کنند تا انتهای فیلم دیدنی است.

فرآیند اقتباس از داستان چه میزان به طول انجامید؟
من یک سال پیش قصه را خواندم به نظرم پیچیدگی‌هایی برای اقتباس داشت. مثلاً بعضی قسمت‌های قصه برای اینکه تبدیل به فیلمنامه و فیلم شود؛ خیلی سخت بود. همین چالش‌ها باعث شد تا داستان گوشه‌ای روی طاقچه باشد تا من به خودم بگویم الان وقت انجام این کار است. البته بعد از جست‌وجو به دنبال داستان‌های مختلف دیدم این همان داستانی‌است که من باید روی آن کار کنم.
حدود سه چهار ماه پیش با حسن حبیب‌زاده نویسنده مشترک و تهیه کننده فیلم شروع به نوشتن فیلمنامه کردیم. وقتی کمی فیلمنامه پیشرفت کرد با نویسنده اصلی داستان ارتباط گرفتیم.

نویسنده اصلی داستان به راحتی با شما کنار آمد و آیا برای اقتباس از روی داستانش به او حق تالیف پرداخت کردید؟
اولش مثل همه سختگیری‌هایی داشت اما بعد با او تعامل برقرار کردیم و حتی در مرحله نوشتن پایانی فیلمنامه به ما خیلی کمک کرد یعنی متن را می‌نوشتیم برای او می‌فرستادیم از او نظر می‌خواستیم. بله تهیه‌کننده داستان را برای مدت دو سال خریداری کرد و حق تألیف پرداخت کردیم.

نام داستانی که از روی آن اقتباس کردید چیست؟
داستان «نام و نام خانوادگی» از کتاب در دهان اژدها اثر محمدرضا زمانی که توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.

چه چیز داستان و این نویسنده، شما را برای اقتباس ترغیب کرد؟
من فیلم «حفره» که بر اساس داستان حفره مشترک این نویسنده اقتباس شده بود را دیدم و خوشم آمد به دنبال بقیه داستان‌های این نویسنده رفتم دو کتابی را که از او چاپ شده بود و داستان‌هایش را خواندم. به نظرم این نویسنده یک لحن و جهانی دارد که خیلی ویژه است و به نظرم اگر کسی از این جهان خوشش بیاید می‌تواند از داستان اقتباس کند.

به نظر شما سختی کار اقتباس چیست؟
چیزهایی در داستان وجود داشت که بسیار ادبیاتی بود و اگر می‌خواستید آن‌ها را تبدیل به تصویر بکنید دیگر آن معانی را نداشتند. در بازنویسی‌های متعدد فیلمنامه چند بار به سراغ نریشن رفتیم که بتوانیم بعضی از حس‌هایی را که در داستان است به درستی به بیننده منتقل کنیم؛ اما می‌دیدیم وقتی آن‌ها را به عنوان داستان می‌خوانیم خوب است اما وقتی تصویر آن را می‌بینیم احساساتی را که شخصیت پسر داشت را تقلیل می‌داد. اگر قرار است اقتباس آزاد باشد؛ خیلی مهم است که بتوانیید هسته داستان را بفهمید و به بهترین شکل خوانش خود را از آن داشته باشی و اگر اقتباس وفادارانه است باید سعی کنید آن‌چه که ارزشمند است در داستان حفظ کنید و تلاش کنید چیزی به داستان اضافه کنید.

اقتباس در فیلم شما چیزی به ارزش داستان افزوده است یا نه؟

در داستان محمدرضا زمانی مواردی بود که آن‌ها حفظ شده است و من هم سعی کردم چیزهای متفاوتی به داستان اضافه کنم مثلاً انتهای فیلم را تغییر دادیم یا بازی که در انتهای فیلم هست به این گونه در داستان نیست و همین بازی یک تعلیق و انتخابگری برای شخصیت اصلی ایجاد کرده است که به نظرم چیزهایی به داستان اضافه کرده است.

به عنوان کسی که باز هم تجربه اقتباس دارد یک داستان باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا برای اقتباس مناسب باشد؟

اول این‌که وقتی پیرنگ آن داستان را بیرون می‌آورید ایده، ایده تازه‌ای باشد. به خصوص در فیلم کوتاه، ایده باید این‌گونه باشد که احساس کنید بله این ایده متفاوتی است. چون فیلم کوتاه بیشتر احتیاج به ایده تازه دارد. دوم اینکه بتوان آن داستان را به تصویر تبدیل کرد یعنی امکان تصویری شدن داشته باشد. یک سری داستان کوتاه وجود دارد که سال‌هاست هیچ اقتباسی از آن‌ها ندیده‌ایم، الان هم که آن‌ها را می‌خوانیم می‌بینیم فضای تازه‌ای ندارند برای همین در اقتباس باید ببینیم الان فضایی که این داستان ارائه می‌دهد به درد فضای حال حاضر ما می‌خورد یا نه؟ در واقع ساختن این فیلم ارزش افزوده‌ای دارد یا نه؟

برای ساخت فیلم بلند آیا به سراغ اقتباس می‌روید؟
هیچ چیز قطعی وجود ندارد اما من همیشه اقتباس را دوست داشته‌ام. بله و یقیناً یکی از گزینه‌هایی که می‌توانم روی آن فکر کنم اقتباس است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها