یکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۰
کتاب «پژوهشی درباره دازاین، انسان و مابعدالطبیعه در اندیشه هایدگر» منتشر شد

کتاب «پژوهشی درباره دازاین، انسان و مابعدالطبیعه در اندیشه هایدگر» با پرداختن به درآمدی هایدگری بر فلسفه در عالم اسلامی، توسط موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدمسعود زمانی، حامد توسلی و سعید صحابی پدیدآورندگان این اثر هستند و انتشارات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران آن را در ۴۰۸ صفحه منتشر کرده است.

این اثر با وجود استقلال کنونی‌اش بدون بخش‌های دیگر رساله مذکور هم‌چنان ناتمام می‌ماند که آن‌ها را با هم می‌توان یک دوره مطالعه هایدگر دانست. بخش‌های دیگر این پژوهش واحد عبارتند از بخشی درباره روش‌شناسی هایدگر، پژوهشی درباره درگذشتن او از مابعدالطبیعه و سرانجام موضوع روکردن اوست به شرق دور، که خود در پی گذشت او از مابعدالطبیعه لازم می‌آید.

این پژوهش افزون بر این‌ها دو بخش حاشیه‌ای ولی ناتمام دیگر نیز دارد؛ درآمدی هایدگری بر فلسفه در عالم اسلامی و بعد پژوهشی درباره عالم اسلامی-ایرانی ما؛ حاشیه‌هایی که برای ما حتماً مهم‌تر از بخش‌های اصلی‌اند. این رساله نخستین قدم است در دو مسیر پژوهشی؛ اولی بازگویی پایان‌نامه دکترا به فارسی و دومی تلاش برای درآمدی فلسفی و حکمی به عالم اسلامی.

این کتاب، چند خصوصیت دارد. نخست اینکه وجود و زمان را اساس مطالعه هایدگر نمی‌نهد؛ دوم اینکه بر ناتمام ماندن این کتاب تاکید دارد و بر این بنیان روشی خاص را نیز در مطالعه هایدگر پی می‌گذارد و پیش می‌برد؛ سوم اینکه وجود و زمان را نه فقط یک کتاب، بلکه یک طرح گسترده و یک دوره فکری هایدگر می‌داند که بر گرد پرسش از معنای وجود می‌گردد؛ چهارم اینکه این دوره و نیز طبیعتاً این کتاب را از پایان و غایت آن بازمی‌نگرد، پایانی که خود آغاز طرح پرسش از مابعدالطبیعه است، یعنی از آغاز طرح فکری بعدی او که بر گرد پرسش از ذات یا حقیقت وجود می‌گردد؛ پنجم اینکه از هایدگر می‌آموزد و او خود از کانت آموخته که مابعدالطبیعه بنیانی انسانی دارد؛ یعنی بر بنیان پرسش از انسان بناشده و می‌شود.

به همین دلیل وقتی هایدگر از مابعدالطبیعه دازاین می‌گوید که مترادف با هستی‌شناسی مبنایی است و در بن هر مابعدالطبیعه‌ای نهاده، می‌باید آن را از جنس و سنخ مابعدالطبیعه مابعدالطبیعه یا فلسفه فلسفه کانت به شمار آورد. این پژوهش در وهله ششم به این توجه می‌کند که هایدگر در دوره‌ای هرچند کوتاه کانت‌وار در صدد تاسیس اساس مابعدالطبیعه بود.

مابعدالطبیعه همچنین زبان فهم اندیشه هایدگر را برای ما دست‌کم تا اندازه‌ای رقم می‌زند. اگر به مابعدالطبیعه‌اندیشی هایدگر التفات بیابیم و بدانیم او همواره به سرمنشاء یونانی مباحث فلسفی برمی‌گردد، تا آن را بازبیاندیشد و به زبانی کاملاً دیگر بازبگوید؛ آن‌گاه آسان‌تر می‌توانیم پرده‌های رنگارنگ زبانی او را دریابیم که متن‌هایش را اغلب از آن‌ها می‌تند و می‌نگارد؛ آن‌گاه بهتر نیز می‌توانیم چند و چون تلاش‌های او برای گذشت از زبان و اندیشه مابعدالطبیعی و درنوردیدن طومارشان را دریابیم؛ آنگاه دیگر او فیلسوفی نیست که اصطلاحات من‌درآوردی می‌سازد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها