نويسنده و پژوهشگر حوزه دين با بيان اين كه امروز بايد اسلام و بعثت پيامبر(ص) را به عنوان يك مكتب و ايده جهاني در آثار تأليفي دنيا مطرح كرد، گفت: پرداختن به مسايل مربوط به بعثت پيامبر(ص) به عنوان سرآغاز اين دين آسماني در كتابها، امري الزامي به حساب ميآيد كه در سالهاي اخير رو به افزايش بوده است._
وي با بيان اين كه كتابهاي تأليف شده با موضوع بعثت بر دو دستهاند، گفت: يك دسته از آنها دربر دارنده جنبه تاريخي و شرايط اجتماعي، سياسي و جغرافيايياند كه خاتميت پيامبر(ص) در آن اتفاق افتاد و به مسايلي نظير ويژگيهاي بعثت و شخصيت پيامبر اكرم(ص) ميپردازند. دستهاي ديگر به ثمره بعثت يعني ظهور دين اسلام و ويژگيهاي آن مانند احكام و اعتقادات اختصاص دارند.
نويسنده كتاب «آشنايي با معارف» با بيان اين كه در بررسي كتابهاي تأليف شده درباره بعثت رسول اكرم(ص) دو جنبه مبعوث شدن ايشان و ظهور اسلام در برابر اديان گذشته مطرح ميشود، عنوان كرد: در معناي اول كتابها به حوادث بعثت يا علت مبعوث شدن پيامبر(ص) در عربستان و بهطور كلي برانگيخته شدن پيامبران در خاورميانه از لحاظ تاريخي ميپردازند.
وي افزود: در نگاه دوم با در نظر گرفتن بعثت پيامبر(ص) به عنوان سرآغازي براي اسلام بايد به برتري و جهان شمولي اين دين پرداخت كه با ظهور آن، دين خدا به طور كامل به مردم عرضه شد. كتاب آسماني قرآن نيز در مسايل اعتقادي و خداشناسي كاملتر از كتابهاي اديان آسماني گذشته است.
قنادي با تأكيد بر فراتر رفتن از مسايل تاريخي و تمركز بر پرداختن به مقطع زماني خاص در كتابها گفت: بايد از اين نوشتهها فراتر رفت زيرا ما در دوراني زندگي ميكنيم كه اسلام به عنوان يك ايدئولوژي حكومتي مطرح شده و همين امر نشاندهنده ضرورت پرداختن به ابعادي والاتر و بسنده نكردن به ذكر وقايع است.
وي به ايده اسلام در حكومتداري، حقوق شهروندي، حقوق بشر و زندگي مسالمتآميز با پيروان اديان ديگر اشاره كرد و گفت: اين موارد از موضوعاتياند كه شايسته بحث و بررسي در آثار تأليفياند.
نويسنده كتاب «قرآن قصي» درباره اسطورهپردازي در كتابهاي مربوط به بعثت و شخصيت پيامآور اسلام گفت: اسطوره از دو جنبه قابل بررسي است. اگر اسطورهها به عنوان شخصيتي افسانهاي يا كاريزمايي خاص براي يك ملت در نظر گرفته شوند، دور از دسترس و واقعيت توصيف ميشوند. به عنوان مثال برخي از نويسندگان شخصيتها را به قدري آسماني ميكنند كه رسيدن و همپايه شدن با آنها محال مينمايد كه البته اين نوع از توصيف مناسب شخصيتهاي ديني نيست.
وي به نوع ديگري از اسطورهپردازي در برخي كتابها كه در توصيف شخصيت پيامبر(ص) نيز صدق ميكند، اشاره كرد و گفت: در اين نوع از اسطوره، پيامبر(ص) شخصيتي ملكوتي معرفي ميشود اما نه شخصيتي دور از دسترس، بلكه داراي ويژگيهاي برتر و فراوان كه نزديك شدن و پيروي از آنها امري محال به نظر نميرسد.
وي افزود: اين موضوع درباره برخي آثار تأليفي در زمينه ولايت و امامت نيز صادق است. امام به عنوان الگو شخصيتي داراي ويژگيهاي انسان كامل در حد اعلا است كه به تعبير جامعهشناختي شايد اسطوره خوانده شوند، اما در فرهنگ بومي ما اين گونه نيست. اين بزرگان در اين فرهنگ ولي و امام معرفي ميشوند كه داراي ويژگيهاي فراطبيعياند، اما دور از دسترس نيستند.
نويسنده و پژوهشگر حوزه دين با اشاره اين كه شايد برخي مستشرقين يا كساني كه نگاهي منفي نسبت به شخصيت والاي پيامبر(ص) دارند ايشان را اسطوره بنامند گفت: برعكس اين امر در گفتهها و نوشتههاي محققان اسلامي مشهود است، زيرا آنان به هنگام سخن گفتن از امامت و ولايت، بحث اسوه بودن امام را نيز به عنوان يك ضرورت مطرح ميكنند كه اين موضوع خود به خود افسانهاي و دور از دسترس بودن وي را نفي ميكند.
وي افزود: اسطورهها تنها جنبه افسانهاي شخصيت را ترسيم ميكنند و قصد معرفي آنها به عنوان الگو را ندارند، در صورتي كه در بحث ولايت و امامت، الگوپذيري از امام و پيامبر از ضروريات اساسي است.
قنادي در پايان به كتاب «فروغ ابديت» در زمينه وقايع تاريخي بعثت و پيامبري رسول اكرم(ص) و «نهج الفصاحه» و «تحف العقول» به عنوان كتابهاي معتبر و دربردارنده احاديث پيامبر(ص) ذكر كرد و گفت: در بين نوشتههاي جديد نيز نويسندگاني نظير جواد محدثي مجموعهاي از نكتهها و الگوهاي عملي از سنت و سيره اجتماعي زندگاني پيامبر(ص) را در قالب كتابچههايي گردآوري كردهاند كه مراجعه به آنها خالي از لطف نيست.
نظر شما