بهناز عليپور گسكري در مجموعه «يكي بود يكي نبود» كه توسط انتشارات کتاب پارسه منتشر خواهد شد، بازنويسي «هشت بهشت» را بر عهده داشت. وی معتقد است بیتوجهی به آثار به جا مانده از ادب کلاسیک فارسی به پایهریزی متزلزل ادبیات مدرن فارسی منجر میشود./
وي با اشاره به نحوه برخورد اين عارف هندي با ادبيات ايراني ادامه داد: عناصر چنداني از فضاسازيهاي هندي در اين اثر به چشم نميخورد؛ به جز در مواردی كه نامی از درخت انبه يا شاهزاده هندي آورده شده بود. گويي نويسنده تلاش كرده همان فضاي نظامي را در «هفت پيكر» دنبال كند.
اين نويسنده با تاكيد بر استفاده بسيار از واژههاي مهجور و مشكل در متن «هشت بهشت» اظهار داشت: ويژگي سبك عراقي استفاده زياد از لغات عربي و دشوار با آرايههاي فراوان است. در بازنويسي اين اثر سعي كردم علاوه بر دور بودن داستان از واژههاي پيچيده عناصر ويژه اثر را به زبان امروزي بازگردانم؛ بهگونهاي كه مطلب به طور كامل براي مخاطب نوجوان قابل درك باشد.
وي از حركتي كه در مجموعه «يكي بود يكي نبود» براي سادهنويسي و بازنويسي آثار كلاسيك آغاز شده، به عنوان اقدامي مناسب ياد كرد و گفت: آثار به جا مانده از ادبيات كلاسيك الگوي ادبيات معاصر محسوب میشوند و شروع چنين حركتهايي هيچگاه دير نيست.
عليپور با تاكيد دوباره بر الگوبرداري «هشت بهشت» از «هفت پيكر» نظامي يادآور شد: امیرخسرو دهلوي با تقليد از نظامي گنجوي اين اثر را خلق كرده و موضوع اين كتاب نيز همان روايت قصه توسط همسران بهرام شاه كه ۷ زن از ۷ سرزمين هستند، است.
وي با اشاره به عنوان «هشت بهشت» كه برگرفته از روايتهاي اسلامي است، ادامه داد: در «هفت پيكر» يا «هفت گنبد» هر يك از گنبدها به رنگي ويژه اند كه نماد يك سرزمين به شمار ميروند و هر يك از زناني كه در اين گنبدها زندگي ميكنند، لباسهايي به رنگ آن گنبدها به تن دارند، كه در «هشت بهشت» نيز چنين است. اما دهلوی براي اينكه عنوان جديدي براي كتاب برگزيند داستان «بهرام و كنيزك» را نيز به اين ۷ روايت اضافه ميكند كه بهشتي جداگانه محسوب ميشود و در نتیجه عنوان كتاب دهلوی «هشت بهشت» ميشود.
اين منتقد با تاكيد بر وفاداري به متن اصلي در بازنويسي توضيح داد: در بازنويسي اين اثر، براي اينكه كار تازهتر شود و در ذهن نوجوان امروزي باقي بماند، با سبك و سياق امروزي فضاسازيهايي انجام دادم و متن را داستانيتر كردم.
وي درباره اين فضاي داستاني تصريح كرد: در شعر كلاسيك فضا در كمرنگترين شكل ممكن ديده ميشود. در بازنويسي «هشت بهشت» فضاي تازهاي خلق نكردم بلكه فضاي حاكم در داستان را بسط دادم تا با توضيح بيشتر، خواننده بهتر در جريان داستان قرار گيرد.
عليپور در پاسخ به اين پرسش كه چرا بايد سراغ كلاسيكها برويم؟ اظهار داشت: ادبيات گذشته هر كشوري ميراث ادبي آن كشور است كه اگر شناخته نشود، پايه متزلزلي براي بناي ادبيات جديد خواهيم داشت.
وي درباره دشواريهاي متون كلاسيك گفت: متن اين آثار دشوار و در برخي مواقع پيچيده است؛ پس بايد با بازنويسي اين نوع ادبيات را به زبان امروزي به شيوهاي براي نوجوانان مطرح كنيم تا در افزايش شوق مطالعه ادبيات داستانی موثر باشد.
اين نويسنده در پايان به انتخاب فضاي داستاني در مسيري كه مجموعه «يكي بود يكي نبود» پيموده اشاره كرد و به توضيح علت اين امر پرداخت و ادامه داد: متون فلسفي، تاريخي و پندگونه مخاطب نوجوان را جذب نميكند؛ اما داستان بهترين شيوه براي جذب اين مخاطبان است.
بهناز عليپور گسكري، متولد ۱۳۴۷ در گیلان داراي دكتري ادبيات تطبيقي، منتقد، محقق، نويسنده و مدرس زبان و ادبیات فارسی است. از وی تاکنون بیش از ۶۰ عنوان مقاله در زمینه نقد ادبیات کلاسیک و معاصر به چاپ رسیده اند.
از جمله آثار منتشر شده اين نويسنده «زن در رمان فارسی» از انقلاب تا سال ۷۸(اثر پژوهشی)، مجوعه داستان «بگذریم...» برنده جايزه ادبي مهرگان، یلدا، پروین اعتصامی در سال ۸۴ و مجموعه داستان «بادهایی که از هندوکش میوزید» را ميتوان نام برد.
همچنين وی به زودی کتاب «یک مطالعه تطبیقی: سیمین دانشور و آنیتا دسای» (اثری پژوهشی که موضوع آن تحلیل و بررسی تطبیقی رمانهای دانشور و آنیتا دسای به عنوان دو نویسنده از دو کشور ایران و هندوستان بر مبنای مقایسه شخصیتهای زن در آثار دو نویسنده است)» را به ناشر خواهد سپرد.
اين محقق با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در زمینه نقد و بررسی رمانها و داستانهای کوتاه معاصر نيز همكاری داشته است.
نظر شما