سه‌شنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۲
هفت سال مقاومت مردمی در مقابل کشف‌حجاب رضاخانی/ چگونه به اسم ترقی، دیکتاتوری حاکم شد؟

کتاب «به خون کشیده شد خیابان: خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف حجاب رضاخانی» است. این کتاب از چگونگی پیش‌بردن کشف‌حجاب اجباری در ابتدای قرن پیش روایت می‌کند.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- محمدصادق شهبازی، فعال فرهنگی- رسانه‌ای: کتاب «به خون کشیده شد خیابان: خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف حجاب رضاخانی» به فهم رویای غربگراها برای آینده ایران و ایران منهای جمهوری اسلامی کمک می‌کند که چگونه به اسم ترقی، دیکتاتوری در کشور حاکم شد. آن هم در شرایطی که در کشور ما با تبلیغات و اغتشاش، تلاش برای بازسازی آن پروژه در قالبی مدرن‌تر وجود دارد؛ بازخوانی دوباره روندهای جریان غرب‌گرا ضروری است.

تغییر اجباری پوشش مردان و زنان ایرانی در کنار اقداماتی همچون ممنوعیت عزاداری و محدودیت لباس روحانیت، یکی از سیاست‌های فرهنگی عصر رضاخان بود که ورود به تمدن جدید را با حذف هویت بومی مساوی می‌دانست. این اقدامات با مخالفت و اعتراض مردم و علما روبه رو شد. قیام مسجد گوهرشاد در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ در اعتراض به این تغییر اجباری پوشش، با سرکوب خونینی مواجه شد تا در ادامه، استبداد رضاخانی کشف حجاب را به قانونی اجباری بدل کرد.

«به خون کشیده شد خیابان: خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف حجاب رضاخانی» یکی از عناوین تازه منتشرشده انتشارات راه یار که خاطرات بازماندگان قیام گوهرشاد را روایت می‌کند. همه‌چیز در اسم کتاب پیداست. کتاب روایت می‌کند از چگونگی پیش‌بردن کشف‌حجاب اجباری در ابتدای قرن پیش. کتاب با روایت‌های دست‌اول راویان یا فرزندان و نزدیکان آنها از رنجی که بر مردم ایران پیش می‌رود، راویانی که عمدتاً پدران و مادران شهدا هستند. 

در این کتاب هم بخشی از حال مردم ایران در ابتدای قرن پیش را می‌بینیم با پایبندی‌های مذهبی آنان و رفتار تحکم‌آمیز جریان غرب‌گرا آشنا می‌شویم. استراتژی‌ها و تاکتیک‌های غربگراها را برای بی‌دین کردن مردم می‌بینیم. از تکرار کشف حجاب همسرانشان برای عادت کردن چشم‌ها به بی‌حجابی، جشن‌های اجباری کشف حجاب، منفعت درست کردن برای آژان‌ها، کدخداها و مردم غیرمتدین با مشتلق و رشوه دادن برای گیرانداختن باحجاب‌ها، مطربی کردن در شب عاشورا، ریختن در خانه‌ها و گرفتن چادر حتی در خانه، دستگیری، ضرب و شتم با دست و باتوم و شلاق، پاره کردن و سوزاندن چادر و چارقد، مجبور کردن متدینین به توهین به مقدسات و حجاب و... 

از سوی دیگر رنج و مقاومت این مردم را می‌بینیم، از تقلا در برابر ژاندارم‌ها، تا پوشیدن پالتو و روپوش و مخفی کردن مو و بدن با آنها، رشوه دادن برای حفظ چادر، ضرب درگیری با پاسبان‌ها و کدخداهای همراه کشف حجاب، مخفی شدن‌ها، ساخت حمام در خانه، پوشاندن سر با توری، شال، کلاه و فریب دادن پاسبان‌ها، ساخت مکان‌هایی مخفی برای حضور زنان، رفت و آمد از بام خانه‌ها، ساختن دَر بین خانه‌ها برای رفت و آمد زن‌ها، دق کردن از ناراحتی کشف حجاب، استفاده از زن‌های هرزه کرایه‌ای برای مشکوک نشدن مامورها به حجاب زن درون درشکه، رفتن به زیارت با لباس افغانستانی‌ها و استفاده از پاسبورت‌های آنها، شب رفتن زنان به حمام یا لب رود برای شستشوی ظرف و لباس و...

غیر از علاقه‌مندان به تاریخ معاصر، خواندن این کتاب برای فعالان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ضروری و حتی مردم عادی درس‌‌آموز است. این کتاب به فهم رویای غربگراها برای آینده ایران و ایران منهای جمهوری اسلامی کمک می‌کند که چگونه به اسم ترقی، دیکتاتوری در کشور حاکم شد. آن هم در شرایطی که در کشور ما با تبلیغات و اغتشاش، تلاش برای بازسازی آن پروژه در قالبی مدرن‌تر وجود دارد؛ بازخوانی دوباره روندهای جریان غرب‌گرا ضروری است. خواننده می‌بیند چگونه بی‌حجاب و بی‌عفت کردن نسلی از ایرانیان نه با خواست خودشان که با زور و اجبار صورت گرفته است. ایرانی‌ها برای مقابله با آن، چه رنج‌هایی متقبل شده‌اند و چگونه زیربار آن نرفتند. 

این کتاب که با تحقیق مهدی عشقی رضوانی، قربان ترخان؛ اسماعیل شرفی و رضا پاکسیما و با تدوین مهناز کوشکی از سوی انتشارات «راه‌یار» منتشر شده، پر از مضامینی از این دست است. به‌ویژه که با زبان ناتحلیل که خاطره و روایت‌های دست‌اول است، چنین دیدی به خواننده می‌دهد. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها