در رونمایی کتاب «آن مرد بی نهایت» مطرح شد؛
شخصیتهای نامدار تاریخ در گذر زمان نیاز به بازتعریف دارند/ فروش بالای پوسترهای امام خمینی(ره) در خیابان انقلاب
محمدرضا کائینی گفت: اگر ما نگران تحریف شخصیت امام و جریانهای سیاسی هستیم که به یکی از دغدغههای ما تبدیل شده است یکی از بهترین راههای این است که شخصیتها، جریانهای سیاسی و رویدادهای تاریخی از سوی عمیقترین، دغدغهمندترین و عمیقترین قلمها بازتعریف شود.
محمدعلی عباسی اقدم درباره مجموعه سبک زندگی علما در «قلهها به آسمان نزدیکترند» گفت: دغدغهای در سال 90 در من شکل گرفت که درباره سبک زندگی علما کار کنم. از همین سال مطالعاتم را شروع کردم تا اینکه رفته رفته منسجمتر شد و نخستین کتاب «اقیانوس آرام» که به سبک زندگی علامه طباطبایی اختصاص دارد به چاپ رسید. دوستان در دفتر نشر فرهنگ اسلامی خواستند این مجموعه را انتشار دهند که تا کنون هفت جلد آن تصویب شده است که سه عنوان منتشر شده و چهارمی را تازگی به دفتر تحویل دادم.
او افزود: باید ابتدا یک نکته را شرح دهم که چرا وارد این حوزه شدم؟ برای این مهم سراغ نقل قولی از امام موسی صدر میروم که در یکی از سخنرانیهایش میگوید: ما در گذشته بزرگترین دغدغهمان درباره ضرر و زیان مادی بود. اما در آینده یکی از بزرگترین دغدغههای ما ضرر و زیان ناشی از کارهای معنوی است. من احساس کردم به دلیل سالها کار روزنامهنگاری در آینده نزدیک به گرایش به معنویت نیاز خواهیم داشت.
این مولف بیان کرد: در واقع همین سبک زندگی که یک نوع نگاه به زندگی علما و معنویت جاری در زندگی آنهاست، شکلی بود که من برای این مجموعه انتخاب کردم. در زندگی امام در کتاب «آن مرد بینهایت» هم به همین شکل است. درباره امام خمینی(ره) به جرات میتوانم بگویم که کسی است که از همان ایام کودکی تا پایان زندگیاش دین و خداباوری حضور کامل دارد. به همین دلیل به هر کدام از زوایای این شخصیت که میپردازیم درمییابیم که توجه به معنویت و خداباوری و اسلام به نحو احسن وجود دارد.
محمدعلی عباسی اقدم گفت: در کتاب «آن مرد بینهایت» به فصل «آفتاب در تبعید» که به روایتهایی درباره امام در نجف است، مراجعه کنیم متوجه میشویم که دینباوری در زندگیشان چه قدر بروز و ظهور دارد. به همین دلیل خواستم با نگارش این کتاب توجه به معنویت را دریابیم و نیاز جامعه به ویژه نوجوانان را به مطالعه چنین آثاری نشان دهم.
او در بخش دیگری از سخنانش درباره نپرداختن به بخش پایانی زندگی امام خمینی(ره) اظهار کرد: من بخشی را به دهه پایانی زندگی امام اختصاص دادم اما در تدوین نهایی آن را حذف کردم. چون در نگارش این مجموعه اعتقاد دارم اگر فصلی درباره هر یک از شخصیتها مینویسم ادای دینی به آنها باشد. من احساس کردم اگر بخواهم درباره فصل پایانی زندگی امام بنویسم که دههای پرفراز و نشیبی است، خودش نیاز به یک کتاب جداگانه داشت و برای همین بیست صفحه که در این رابطه نوشتم، بهتر است حذف شود. چون ترس داشتم که حق مطلب ادا نشود و ضمن اینکه حجم کتاب نیز خیلی افزایش پیدا میکرد و ممکن بود از حوصله مخاطب خارج باشد.
نیاز به بازتعریف شخصیتهای تاریخی و سیاسی
محمدرضا کائینی در ادامه این رونمایی گفت: خوشحالم دفتر نشر فرهنگ اسلامی بعد از مدتی آثار درخشانی را درباره شخصیتهای مهم انقلاب اسلامی ارائه داده است. در قبل از انقلاب در میان بعضی از مبارزان مسلمان تکنگاریهایی از شخصیتهای مهم تاریخی و دینی به چاپ رساند که در زندان دست به دست میشد از جمله کتاب «حجر بن عدی» تا به زندانیان روحیه بدهد.
او افزود: دفتر نشر فرهنگ اسلامی در دوارن کودکی ما در دهه 60 تا حدودی در دهه 70 یکی از ناشران پررنگ مذهبی بود اما مدتی کم فروغ شد و در نمایشگاه امسال متوجه کتابهای عباسی اقدم شدم که به نظرم با این مجموعه به نوعی این نشر فاخر در حال احیاء شدن است و گذشته پرافتخار خودش را بعد از این مجددا پیدا کند و به پیش برود. برای هر فردی که درباره اندیشه مذهبی طی چند دهه گذشته تحقیق و بررسی کرده، نام دفتر نشر فرهنگ اسلامی برایش نوستالوژیک است.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: به نظرم شخصیتهای نامدار ما طی تاریخ در گذر زمان نیاز به بازتعریف دارند، برای مثال شخصیت امام خمینی(ره) در سال 57 به شکلی بروز و ظهور داشت و در همین خیابان انقلاب از چهارراه ولیعصر تا انقلاب که نگاه کنید 10 بساط وجود داشت که پوستر امام را میفروخت. ما در هر مقطعی هر نسلی که سر برمیآورد با یکسری سوالات و ابهامات جدید مواجه هستیم که لاجرم باید شخصیتهایمان را بازتعریف کنیم.
محمدرضا کائینی گفت: به نظرم این بازتعریف لرزشگاهی نیز هست که شاید به این نتیجه برسیم یا ناخودآگاه به این ورطه بیفتیم که شخصیتهایمان را تحریف کنیم که خیثلی خطرناک است! ما باید شخصیت را همان طور که بوده، نشان دهیم با این نگاه که پاسخ نیازهای امروز نسل جامعه باشد. به عبارت روشنتر اگر ما نگران تحریف شخصیت امام و جریانهای سیاسی هستیم که به یکی از دغدغههای ما تبدیل شده است یکی از بهترین راههای این است که شخصیتها، جریانهای سیاسی و رویدادهای تاریخی از سوی عمیقترین، دغدغهمندترین قلمها بازتعریف شود.
او ادامه داد: اگر این اتفاق بیفتد زمینه بسیاری از حرفها و حدیثها از بین میرود. ما متاسفانه شعارها و شخصیتهایمان را تبدیل به کلیشه کردیم، کلیشهای که در دهه شصت پاسخگو بوده است اما اکنون در دهه اول قرن جدید است نسلی آمده که اصلا متاثر از افکار و جریانهای کانونهای تبلیغاتی کاملا متفاوتی هستند، لذا کدام عقل سلیم تجویز میکند که همان حرفها را تحویل این نسل دهیم؟ معلوم است که این نسل نمیپذیرد.
این منتقد عنوان کرد: علامه طباطبایی در نقل قولی گفته است که هر پانزده سال یکبار باید تفسیر جدیدی درباره قرآن نوشته شود. وقتی قرآن که دایم باید تلاوت شود، این همه جذابیت دارد با این همه هر پانزده سال یکبار باید تفسیر جدید داشته باشد، چطور شخصیتهایمان را در ابتدای انقلاب رها کردیم و با تعریف 50 سال پیش ادامه میدهیم!نیاز است قدری خلاقیت و ظرافت به خرج دهیم، چون نوآوری در این فرایند واقعا ضروری است.
محمدرضا کائینی درباره ضرورت بازتعریف شخصیتها گفت: از مصادیق این نوعآوری همین سبکی است که در تالیف سلسله کتابهای «قلهها به آسمان نزدیکترند» به کار گرفته است. البته باز جای خوشحالی است که چند ناشر مذهبی، سیاسی، تاریخی و انقلابی دیگر هم به سیاق خودشان شروع کردند هر کدام یک دوره شخصیتها را بازنویسی میکنند. این رویکرد خوبی است چون ناشران فهمیدند فرایند جاری به گونهای است که با شیوه و ادبیات گذشته نمیتوان با نسل جوان ارتباط برقرار کرد و باید شخصیتها را از نو بازتعریف کرد. ضمن اینکه بازتعریف هم انواع و اقسام دارد؛ زمانی میخواهید شخصیتی مثل گاندی را با شیوه رومن رولان بازتعریف کنید که کاری پژوهشی و گسترده است، اما کاری که برای کودکان و نوجوانان و جوانهاست میتواند به صورت رمان باشد که علیالاصول انسانها از شنیدن قصه خوششان میآید.
او ادامه داد: درباره بازتعریف شخصیت امام خمینی(ره) ضرورت بیشتری احساس میشود. نهادهای متولی چون در حوزه بروکراسی اداری و ناپاسخگویی گیر افتادند خیلی حوصله و انگیزهای برای انجام این پژوهشها را ندارند اما اتفاقا افرادی که هیچکاره هستند و ماموریتی به عهده آنها واگذار نشده است و خودشان خودجوش به این موضوع علاقهمند میشودند مانند عباسی اقدم ماموریت کارهای جذاب را آنها به عهده میگیرند. لذا پژوهشگرانی که بودجه نگرفتند و امتیازی دریافت نکردند خودشان با علاقه دست به چنین کارهایی میزنند و طبعا آثار آنها جذاب و خوانندنی است.
این پژوهشگر درباره جای خالی دهه پایانی زندگی امام در کتاب بیان کرد: ترتیب تاریخی زندگی یک شخصیت شاید چندان مهم نباشد، برای مثال درباره زندگی امام میتواند از رحلت شروع شود یا از روی که امام تبعید شد یا از بازگشت امام به ایران. در فیلمها نیز گاهی همین شیوه را دارد یعنی زندگی فرد از جایی شروع میشود که مثلا میانه یا پایان زندگی فرد است اما نمیتوانیم یک فصل مهم را کلا از زندگی شخص حذف کنیم. بنابراین جا داشت درباره دهه خطیر زندگی امام فصلی در کتاب بیاید و درباره شیوههای مواجه ایشان با رویدادها برگهایی در این مجموعه بود حتی اگر این برگها محدود بود. ولو اینکه کوتاه بود و میتوانست در چاپهای بعد بیشتر شود،
نظر شما