جلسه نقد رمان دیدار با تاریکی توسط کانون ادبی راوی گیلان و با همکاری حوزه هنری استان گیلان، آموزش و پرورش منطقه بندرکیاشهر و کتابخانه ۲۲بهمن بندر کیاشهر برگزار شد.
دهمین جلسه نقد و بررسی کتاب در سالن حوزه هنری استان گیلان با محوریت رمان «دیدار با تاریکی» به نویسندگی محمدعلی حمصیان از نویسندگان جوان کشور با حضور طاهره مشایخ نویسنده و منتقدادبی، سمیه انصاری مجری کارشناس و همراهی دختران نوجوان کیاشهری برگزار شد.
دیدار با تاریکی اولین رمان محمد علی حمصیان، در ژانر فانتزی است که توسط نشر کتابستان معرفت منتشر شده است.
در ابتدای جلسه نقد سمیه انصاری، سراغ سبک فانتزینویسی رفته با بیان اینکه فانتزینویسی گونهای از ادبیات است که امروزه طرفداران زیادی دارد، اضافه کرد: در غرب باورها، ارزش ها و ضدارزشها را حتی ازطریق سبک فانتزی به ذهن نوجوانان تزریق میکنند. در دنیایی که نوجوانان در آن در برابر انواع خوراکهای نا مناسب فرهنگی قرار دارند طبیعتا نویسنده ایرانی هم باید به فکر باشد و مدل خودش را در فانتزینویسی پیدا کند. دیدار با تاریکی هم یکی از این فانتزیهاست. در این کتاب با دختری روبرو هستیم به نام نواسا که چشم باز میکند و خودش را در دنیایی پر از رنج و غم میبیند. سرزمینی که در آن خدا وجود ندارد، خوشی و نشاط هم نایاب است.
طاهره مشایخ در پاسخ به سوال انصاری در مورد فانتزینویسی اینگونه پاسخ داد که فانتزی ریشه در خیال و خیالپردازی دارد. از کودک تا پیر همه و همه به خیال رو میکنند. در واقع وقتی که از واقعیت دور می شویم پا به عرصه خیال می گذاریم. این یعنی وارد حیطه فانتزینویسی شدهایم این دنیای فانتزی ریشه در افسانههای قدیمی دارد. گاهی خیال پردازیها منطقی است و درعالم واقع به نتیجه میرسد. امادر اکثر مواقع در دنیای خیال و داستان باقی میماند. به عبارتی گونهای در ادبیات است که عناصر غیرواقعی و خیالی در آن به عنوان درونمایه اصلی داستان استفاده میشود.
انصاری در ادامه از منتقد پرسید که مخاطب این کتاب کیست؟جوان یا نوجوان؟ که شایخ ابتدا به طرح جلد نوجوان پسند اشاره کرد و در ادامه گفت: مقدمه کتاب نشان دهنده این است که مخاطب دیدار با تاریکی جوانان هستند. اما وقتی وارد دنیای داستان میشویم سطح داستان و کشمکشهای آن، ما را به سمت مخاطب نوجوان سوق میدهد. البته بیان عشق زن و شوهر در میانه کتاب مناسب مخاطب نوجوان نیست.
مشایخ افزود: پر رنگ کردن نقش مادر و رابطه مادر فرزندی در دنیای واقع و فروختن فرزند در دنیای عجیب داستان به عمق ماجراهای کتاب میافزاید.
انصاری در ادامه بحث از پردازش شخصیتهای کتاب پرسید و مشایخ گفت: اگر کتاب را ببندیم و چند ماه دیگر آن را باز کنیم شخصیتها در ذهن ما نقش نبستهاند و ماندگار نشدهاند و در ادامه با مثالی توضیح داد که با خواندن خیلی از کتابها مثل «سووشون» سیمین دانشور، شخصیتها در ذهن ماندگار میشوند و سالها در ذهن انسان ثبت میشوند. اما خیلی نمیشود به نویسنده خرده گرفت؛ چون ما با یک کتاب موضوع محور روبرو هستیم و موضوع بر شخصیت ها سوار است. در این کتاب چیزی که ماندگار است پیرنگ و ماجراهای داستان است.
انصاری در میانه جلسه رو به نوجوانان کرد و گفت: آیا شما هم دوست داشتید جای نواسا بودید؟
بعضی از نوجوانان در پاسخ گفتند: اگر چنین شرایطی برایشان رخ میداد کمتر وارد غم و اندوه میشدند و از فضای ناشناخته لذت میبردند. سعی میکردند گوشهای را پیدا کنند و شاد باشند. اما گروهی هم گفتند قطعا از ترس و گرسنگی میمردند.
در ادامه مشایخ در پاسخ این سوال انصاری که پرسیده بود که «آیا ممکن است جهانی که ما در آن زندگی میکنیم به سمت چنین دنیایی برود؟» افزود: اول باید جهان کتاب را توصیف کنیم؛ جهانی که غذا کم است، غم و اندوه در آن فراوان است و انسانها دلخوشی ندارند و فقط به فکر زنده ماندن خود هستند. جهانی ناشناخته با اتفاقاتی عجیب. ریشه این اتفاقات چیست؟ شاید ما هم در دنیای کنونی با برهم زدن نظم طبیعت و ساختار آفرینش و فراموش کردن خدا این اتفاقات را برای خودمان رقم بزنیم.
در ادامه مجری به این نکته اشاره کرد که در کتاب میتوان ردی از توحید مفضل امام صادق علیه السلام را یافت. منتقد ضمن تایید این مطلب اشاره کرد: نویسنده غرض خاصی داشته است که مخاطب را به سمتی سوق دهد که متوجه جهان بدون خداشود. توحید مفضل همان دانشی است که دنیا با زبان علم و مباحث دانشگاهی به خورد بشریت می دهد. در صورتی که امام صادق علیه السلام در این حدیث سالها جلوتر از علم این مباحث را شرح داده و تبیین کرده است.
نویسنده باز به سراغ نوجوانان حاضر رفت و از آنها پرسید: آیا رمانهای فانتزی را دوست دارند؟
در نظر نوجوانان فانتزی ژانر مطلوبی بود که بیشتر آنها به آن علاقهمند بودند. یکی از نوجوانان افزود که از دنیای فانتزی انتظار فضای شاد و دنیای پرهیجان داریم؛ اما دیدار با تاریکی برخلاف اکثر فانتزیها فضای بسیار غمگینی داشت.
در ادامه یکی از حضار در مورد خیالپردازی صحبت کرد و گفت: عامل پیشرفت این دنیا از روی خیالپردازی است؛ اول باید خیالپردازی باشد تا آن اتفاق در دنیای واقع رخ بدهد.
در ادامه هم نوجوانان نظر خود را در مورد کلیت کتاب دیدار با تاریکی بیان کردند.
عمده سوال و جای ابهام نوجوانان اسامی جدید و شخصیتها در کتاب بود. همه به دنبال چرایی و ریشه کلمات بودند. منتقد در جواب این ابهام به نوجوانان گفت: در زبانشناسی اصلی داریم به نام اقتصاد زبانی که میگویدکلمات باید راحت تلفظ شود تا کمترین انرژی برای بیان آن صرف شود. به نظر میرسد نویسنده در این کتاب از این اصل بهره برده است و با تخدی از آن و ابداع کلمات و اسامی سخت، ناشناخته بودن و فضای عجیب جهان داستان را برای مخاطب بهتر تصویر کند. تنها کلماتی که راحت ادا میشدند تالریم و نواسا بود و بقیه کلمات مثل شدج، گاسدها، مشاث و گیاپین... سختخوان و دیرفهم و گنگ بودند.
در پایان نیز منتقد جلسه نقد را اینگونه به پایان رساند: «نواسا با اینکه در عالم عجیب و غریب خود را یافته بود، اما ویژگیهای عالم واقع مانند کنجکاوی و امید را همراه خود داشت و خود واقعیاش را حفظ کرده بود. از دیگر موارد جالب، کتاب در کتاب بودن ماجرای داستان است. نکته مهمتر و قابل تامل این کتاب این بود که در عالم ناشناخته هم کتاب وجود داشت و اهمیت کتاب در عالم ناشناخته نیز از نگاه نویسنده پنهان نمانده بود.»
کانون ادبی راوی گیلان از آذر ماه سال ۹۹ فعالیت خود را آغاز کرد. اعضای این کانون جمعی از بانوان ارزشی استان گیلان هستند که نگارش رمان، داستان کوتاه، جستار یادداشت، نقد کتاب و برگزیده شدن در جشنوارههای استانی و کشوری در کارنامه فعالیت ادبی خود دارند.
نظر شما