به گزارش خبرنگار
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ آهنگسازی که امروزه آن را میشناسیم را مدیون به آهنگسازان دهه 18 میلادی هستیم و یکی از اسطورههای آن موتسارت بود. در سال 1756 کودکی به نام ولفگانگ آمادئوس موتسارت به دنیا اومد که از کودکی غرق در موسیقی بود. او در 5 سالگی آهنگسازی را شروع کرد و در 7 سالگی اولین سمفونی و در 12 سالگی اولین اپرای خود را نوشت، موتسارت عمر طولانیای نداشت اما در عمر کوتاه 35 ساله خود بیش از 600 قطعه نوشت که هر کدام همچون کلاس درسی برای موسیقیدانهای عصر امروز است. درباره علت مرگ او اطلاعات چندانی موجود نیست ولی فرضیههایی مبنی بر مسمومیت با جیوه مطرح است که در فیلم «آمادئوس» هم به آن اشاره شد. موتسارت در زمان حیات علاقه زیادی به نوشتن داشت و به افراد زیادی نامه میفرستاد. هانس مرسمان به انتخاب، تعدادی از این نامهها را درون کتاب خود با نام «نامههای ولفگانگ آمادئوس موتسارت» چاپ کرده است که در مقدمه این کتاب گفته: «از زمان انتشار نامههای موتسارت با ترجمه انگلیسی لیدی والاس در سال 1865، چاپ جدیدی از این نامهها صورت نگرفته بود. ترجمه حاضر و انتخاب نامهها به دست هانس مرسمان محسنات ویژهای دارد و در این کار، وی تا آنجا که ممکن بوده سعی کرده است انتخاب و ترتیب نامهها شکل جالبی داشته باشد. این انتخاب به گونهای است که تمامی زندگی موتسارت از دوران کودکی تا مرگش را در بر میگیرد؛ بیشتر نامههایی است که موتسارت به پدر، خواهر و همسرش نوشته است. با اضافه کردن نامههایی که پدرش به او نوشته است، داستان زندگی او برای خواننده آشکارتر و ملموستر میشود.
میخائیل کلی، خواننده ایرلندی اپرا که در زمان موتسارت شهرت بسیاری داشت، شکل ظاهری این موسیقیدان را چنین توصیف میکند: قد او کوتاه و صورتش لاغر و رنگپریده بود. موهای درهم ریختهاش او را شبیه آدمهای بی سروپا نشان میداد. با اینکه پدر و مادرش زیبا بودند، موتسارت فقط در دوران کودکی زیبا بود. در سالهای بعد، او هیچ منظری از زیبایی دروان کودکی نداشت؛ با این همه قیافهاش دلنشین مینمود. ظاهر محکمش شخصیت خاص او را نشان میداد، ولی این ظاهر هیچ نشانی ازنبوغ ذاتی او نداشت. چشمهای درشت و بیرونزدهاش بیشتر حالت نزاری داشت تا چشمانی درخشان و پرهیجان. ابروانش آلمانی و مژگانش بلند و پرپشت بود... سرش نسبت به جثهاش بسیار بزرگ بود، ولی دست و پایش تناسب دقیقی داشتند. حرکت راحت و طبیعی و زیبای انگشتهای کوچکش روی پیانو بسیار خوشمنظر بود و قدرتی داشت که گاهی موجب تعجب بود و چشمها را به خود جلب میکرد.»
گفتنی است در سال 1401 انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را با ترجمه محسن الهامیان در 382 صفحه و به قیمت 70.000 تومان چاپ کرد.
نظر شما