مریم پویان، کارشناس ادبی در مطلبی که در اختیار ایبنا قرار داده است به کتاب «ماتی خان» که روایت عبدالرحمن اونق است، پرداخته است.
داستان، سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول را بازگو میکند و به موضوع اسکان قبایل ترکمن در منطقه مرزی حاشیه رود اترک و ایجاد ایستگاههای انتظامی مرزبانی در کنار آنها اشاره دارد.
این اتفاق با توجه به سابقه بد نیروهای نظامی دولتی در مواجهه با مردم این منطقه، برای آنها خبری ناخوشایند به شمار میرود. ماتیخان که ریش سفید یکی از قدیمیترین قبایل است در مواجهه با این اتفاق باید واکنشی نشان دهد و همین مسأله داستان را به عرصهٔ پرهیجانی وارد میکند که بر اساس حقیقت نگاشته شدهاست.
عبدالرحمن اونق میگوید قصه «ماتیخان» را از پدربزرگ خود شنیده و دوست داشته آن را در قالب یک رمان تاریخی به دست مخاطبان برساند. اسم کتاب خودش یک فضای متفاوت دارد.
طرح جلد کتاب هم از جمله مواردی است که آن را متمایز میکند. طرح تصویرسازی شده از یک مرد ترکمن با آن کلاه جذابشان که همهشان را شبیه هم میکند؛ اما وجه تمایزی هم برایشان میگذارد.
اینکتاب که یک اعتراض درپی فرمان کشف حجاب و تغییرات فرهنگی آن زمان در دل صحراست، برنده جایزه اندرزگو هم شده است. نکته دیگری که درباره «ماتی خان» وجود دارد، این است که نسخه صوتی کتاب هم تولید شده و مخاطبان میتوانند با توجه به حجم کتاب از نسخه صوتی استفاده کنند.
در بخشی از این کتاب آمده است:
«عروس، یاشماق خودش را محکمتر کرد و مشغول شستن برنج شد. آی جمال برای اینکه نگرانیاش را نشان ندهد، صدایش را بلندتر کرد و گفت: «انشاءالله که خیره. ماتیخان آدمی نیست که شب را بیجهت جایی بمانه. خبر مهمی باید باشه که این همه معطل کرده. بعد، نگاهی به آسمان انداخت و با خود گفت: «تا غروب وقت زیادی نمانده. یعنی امروز هم نمیاد؟ او که میدانه ما اینجا چقدر نگرانش میشیم.»
این کتاب را عبدالرحمن اونق نوشته او متولد ترکمن صحراست و شاید میتوان تسلط او به جزئیات، اعم از زبان و رسومات و ... را که در این کتاب از آن استفاده کرده است، در همین مورد دانست.
او این کتاب را در ۴۱۶ صفحه نوشته و این اثر از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
نظر شما