این کتاب روایت زهرا ردائی و درباره تصمیم مادری است که حاضر میشود جگرگوشههایش را بردارد و برود توی دل جنگ، آن هم در کشوری غریب، همچینن شاهد جدایی دختر جوان غوطه ور ناز ونعمت را از زندگی در آغوش گرم خانواده و رهسپاری به ناامنی یک شهر جنگی را در «پمله ها تمام نمی شدند» میخوانید.
در بخشی از متن این کتاب میخوانید:
«سرم به کارهای خانه گرم شده بود و زمان از دستم در رفت. تا به خودم آمدم غروب شده بود. زدم توی سرم و پلهها را دوتا یکی رفتم پایین سراغ بچهها. صدای تیراندازی میآمد. توی سرزنان دورخانه را چند دور هروله کردم. نبودند که نبودند....»
پیشتر کتاب «پله ها تمام نمیشدند» با حضور حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، همسر و فرزندان شهید و حسن روزیطلب مدیر مسئول مؤسسه ایران در سیوسومین نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شده بود.
اینکتاب با ۱۷۶ صفحه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما