نمایشنامه «لالهرخ» نوشته فرشته نوبخت، نمایشنامهای اقتباسی از منظومه بلند لالهرخ اثر توماس مور با داستان سفر شاهزاده لالهرخ؛ دختر اورنگزیب، ششمین پادشاه گورکانی هند، به بخارا است.
فرشته نوبخت در پیشدرآمد نمایشنامه لالهرخ، به معرفی منظومه عاشقانه بلندی با عنوان لالهرخ از توماس مور اشاره میکند که بیستودوم ماه می سال 1817، از سوی انتشارات لانگمن منتشر و با استقبال مخاطبان اروپایی همراه شده است. مطابق با این توضیحات، «نام اثر برگرفته از نام لالهرخ، دختر اورنگزیب، ششمین پادشاه گورکانی هند است که از مادری ایرانی به نام ارجمندبانو، ملقب به ممتاز محل زاده شد. ارجمندبانو، خود از نوادگان نورجهان ملکه ایرانی دربار گورکانی بود. در تاریخ آمده که بنای زیبای تاج محل به یاد او، توسط شاهجهان برپا شده است. به اینترتیب لالهرخ، نژادی نیمایرانی-نیمهندی دارد. منظومه مور، داستان سفر شاهزاده خانم به بخارا است.»
در بخشی از نمایشنامه لالهرخ میخوانیم:
- اورنگ زیب: یک غنچه از باغ بهشت... دخترکِ زیبایِ من... هربار دیدنت کافیست تا جوانتر از پیش شوم.
- لالهرخ: (که اندوه از چهرهاش پیداست؛ تعظیمی در برابر پدر میکند) برای همین میخواهید من را راهیِ سفری دور و دراز کنید؟
- اورنگ زیب: بیا... آنجا نایست. نزدیکتر بیا ای نور دیده!
لالهرخ نزدیک میشود. اورنگ زیب با دو دست بازوهای او را گرفته و چند لحظه تماشایش میکند.
- اورنگ زیب: پس پیغام من به تو رسیده... (نگاهش میکند) ولی گویا سفیرانِ مناسبی برای رساندن خبر انتخاب نکردهام. چه کردهاند با تو؟
- لالهرخ: بگویید من چه کنم با این اندوه؟ در حیرتم پدر! از اینکه چطور رنجِ چنین سفر و دوری را بر من روا میدارید؟ شما از هرکسی بهتر میدانید که نه سرپیچی میتوانم و نه انجام؛ و این هزینهای گزاف است.
توماس مور زاده 28 ماهِ می 1779، شاعر و نویسنده ایرلندی و همعصر شاعرانی چون بایرون و شلی است. مور صدای خوشی داشت و علاقهمند به موسیقی و هنرهای نمایشی بود. او همچنین شیفته داستانهای کهنِ ایرانی بود. عصری که مور در آن میزیست، مصادف با حکومت ناپلئون، پادشاهی جُرج سوم و استعمار ایرلند توسط انگلیس بود. عصر مور در ایران، دوره قاجار و زمانه حکومتِ فتحعلیشاه بوده است.
کتاب «لالهرخ» نوشته فرشته نوبخت، در قطع رقعی، با شمارگان 200 نسخه، به قیمت 30 هزار تومان، از سوی نشر داستان روانه کتابفروشیها شد.
نظر شما