بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت علاقه خاصی به کتابخوانی دارد و همیشه آثار موردعلاقهاش را به دیگران معرفی میکند. آقای گیتس این بار آثار محبوب خود در سال 2020 معرفی کرده است.
مؤسس مایکروسافت میگوید: «در اوقات دشوار- که بیشک 2020 یکی از آنهاست- آن دسته از ما که عاشق کتابخوانی هستیم موضوعات مختلفی را میخوانیم.»
«جیم کرو جدید: زندانی کرن عموم در عصر کوررنگی» نوشته میشل الکساندر
وقتی این کتاب در سال 2010 توسط میشل الکساندر، وکیل و مشاور حقوقی منتشر شد توجه خوانندگان را به زندانی کردن عمومی و همچنین سیستم اداره زندانها در آمریکا جلب کرد. در سالهای پس از آن موجب الهام سازمانهایی شد که در حوزه عدالت نژادی فعالیت میکنند و 250 هفته در فهرست آثار پرفروش نیویورکتایمز هم قرار گرفت. گیتس میگوید: «مثل خیلی از آدمهای سفیدپوست آثار زیادی خواندم تا درک خودم را از نژادپرستی سیستماتیک بیشتر کنم.» یکی از آثاری که به نظر او موجب آگاهی زیادی میشود «جیم کرو جدید» است که ارتباط بین جوامع رنگینپوست و سیستم قضایی آمریکا را به دقت بررسی میکند.
«سطح: چرا تعمیمدهندگان در یک دنیای تخصصی برنده هستند» نوشته دیوید اِپشتاین
راز بهترین بودن در میان بهترینها چیست؟ دیوید اِپشتاین کسانی را بررسی میکند که در رشته خود موفقترین هستند، از دانشمندان تا ورزشکاران و موزیسینها تا دریابد چه اشتراکی با هم دارند. در بسیاری از موارد علایق متفاوتی دارند و به یک چیز خود را محدود نمیکنند؛ به عبارت دیگر تعمیمگرا هستند. مدل کاری نویسنده با ویژگیهای خود گیتس همخوانی دارد. گیتس معتقد است میتواند جز گروه تعمیمگراها قرار بگیرد و بسیاری از متخصصینی که توسط شرکت مایکروسافت استخدام شدند چنین ویژگی دارند.
«شگفتانگیز و شرور: حماسه چرچیل، خانواده، و مقاومت در دوره بلیتز» نوشته اریک لارسون
این کتاب هوشمندانه درباره سال اول زندگی وینستون چرچیل در بریتانیا درست مانند داستانی معمایی است. اریک لارسون، نویسنده «شیطان در شهر سفید» جزئیاتی از قساوتهای جنگ در میانه بمبگذاری هیتلر را ارائه میکند که موجب کشتار 40 هزار نفر در بریتانیا شد. گیتس میگوید: «فشاری که چرچیل در آن شرایط تحمل میکند و چگونگی کنترل اوضاع واقعاً من را تحت تأثیر قرار داد.»
«جاسوس و خیانتکار: بزرگترین جاسوسی جنگ سرد» نوشته بن مکینتایر
داستان جاسوسی از فاجعهای سیاسی درباره اولِگ گوردیوسکی، یکی از افسران کا گ ب که به عنوان جاسوسی دو طرفه برای بریتانیا فعالیت میکرد. کتاب داستان اتفاقاتی است که برای این جاسوس امنیتی و همچنین فرارش از مسکو را روایت میکند و در چندین بخش حتی شکل داستانی به خود میگیرد.
«نفس از نمک: بیماری کشنده ژنتیک، عصری جدید در علمف و بیمارها و خانوادههایی که برای همیشه پزشکی را تغییر دادند» نوشته بیال پ. ترایوِدی
در سال 1999 یکی از همکاران بیل گیتس از او پرسید حاضر است به پروژه درمانی آزمایشی درمان فیبروس سیستیک کمک مالی کند. البته که درخواستش کاملاً شخصی بود زیرا دو فرزندش دچار این مشکل بودند. در نتیجه بیل و همسرش میراندا 20 میلیون دلار به این پروژه کمک کردند تا تحقیقات جدید انجام شود که در نهایت به کشف داروی این بیماری منجر شد. به همین دلیل گیتس برای خواندن این کتاب اشتیاق زیادی داشت. کتاب نگاهی عمیق به فیبروس سیستیک دارد؛ دلایل ایجادش را بررسی میکند و از انسانهایی مینویسد که دست از تلاش برای کشف دارو برنداشتند. گیتس این کتاب را «الهامبخش» نامید و گفت: «این کتاب به ما نشان میدهد که وقتی رهبران مصمم قدرت انساندوستی، دولت، بیوتکنولوژی، صنعت دارویی و علم پزشکی را ترکیب میکنند چه اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.»
نظر شما