محمدرضا کوهستانی درباره این نمایشنامه گفت: چند سال قبل متنی از من به نام «سردار مهر و ماه» توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران منتشر شد و در واقع نمایشنامه «علمدار» درمحتوا به نوعی وام گرفته از آن متن است، اما از لحاظ فرم و ساختار دچار تغییرات اساسی شده و از دیالوگ به منولوگ تبدیل شده است و علیرغم این که از آن نمایشنامه تاثیر پذیرفته؛ اما با ساختار جدیدی که پیدا کرده به اثری مستقل تبدیل شده است. ضمن اینکه به خاطر هماهنگی با موسیقی قسمتهایی از آن کوتاه و بخشهایی هم به آن اضافه شده است. این نمایش روایت آخرین ساعات زندگی حضرت عباس(ع) است و با تمرکز نمادینی بر دستهای وی، میکوشد نقش علمدار در روز عاشورا را به تصویر بکشد. اینگونه که داستان دستهای ایشان به عنوان عنصری سمبلیک در جای جای نمایش مطرح و پر رنگ است. در این نمایش، موسیقی سهم زیادی دارد و من سعی کردم فضایی شاعرانه، لطیف و آهنگین در منولوگها ایجاد کنم تا بخش نمایشی به هارمونی لازم با بخش موسیقایی اثر برسد.
او در ادامه افزود:« علمدار» در واقع یک موسیقی نمایش است که براساس پوئم سمفونی علمدار با آهنگسازی پوریا خادم اجرا میشود. این نمایش از اول مهر تا ششم این ماه هرشب با روایتگری یکی از هنرمندان از جمله؛ پرویز پرستویی، هادی حجازیفر، مهدی سلطانی، حسین پاکدل، فرهاد قائمیان و داریوش ارجمند اجرا شده است. به دلیل اینکه عواید این کار صرف امور خیریه میشود، همه هنرمندان با جان و دل با این اثر همکاری کردهاند.
کوهستانی در پاسخ به اینکه چگونه میشود واقعه عاشورا را با پرهیز از کلیشههای رایج در هنرهای نمایشی منعکس کرد گفت: در واقع دور شدن از کلیشههای مرسوم عاشورا کار سادهای نیست. چرا که ما از کودکی آن را میشنویم و هر سال هم نقل میشود و این داستان ملکه ذهن مخاطب شده است. ولی دوری از کلیشهها بستگی به این دارد که نویسنده چقدر بتواند زاویه دید خود را تغییر دهد، شخصیسازی کند، موقعیتهای دراماتیک، جذاب و تازه ایجاد کند و در زبان، کلام و چیدمان واژهها از ترکیبات جدید تری استفاده کند. این که چنین اتفاقی در «علمدار» چقدر افتاده، من نمیتوانم قضاوت کنم. اما براساس نظر دیگران از جمله عبدالجبار کاکایی (شاعر و ترانهسرا) اتفاق خوبی بوده که درباره آن تعبیر «دکلمه بینظیر» را به کار بردند.
نویسنده نمایشنامه «علمدار» درباره چگونگی جذب حداکثری مخاطب به آثار مذهبی؛ از جمله موضوعات عاشورایی گفت: آزادی اندیشه نویسنده و تولیدکننده اثر هنری نه حتی لزوما در موضوع عاشورا؛ بلکه در سایر ژانرها و موضوعات معاصر و غیرمعاصر مهم است. آزادی عمل هنرمند، اینکه اورا سانسور نکنند و مدام باید و نباید و خط قرمز تعیین نکنند. خصوصا در موضوعات تاریخی و مذهبی باید افکار مختلف و صداهای متفاوت شنیده شود تا در آثاری که روی صحنه میروند، طراوت و تازگی بهوجود آید. این باعث میشود که نسلهای مختلف جذب شوند. اتفاقی که در نمایشهای حوزه دفاعمقدس ما در سالهای آغازین ماجرا افتاد. در واقع در آن سالها، رنگها و صداهای مختلف، تنوع موضوعات و آزادی اندیشه نویسنده وجود داشت و جشنوارهای به نام «دفاع مقدس» شکل گرفت که معتبرترین جشنواره کشور بعد از جشنواره تئاتر فجر بود. اما متاسفانه به خاطر این که رفته رفته همه چیز در فرایند برگزاری این جشنواره و اجراهای عمومی مرتبط با آن سانسور شد، اکنون تنها اسمی از آن باقی مانده است.
مخاطب در مورد نمایش مذهبی پیش ذهنیت دارد و فکر میکند اثری که میبیند تفاوتی با آثار پیشین نخواهد داشت. اما با بهادادن به خلاقیت و اندیشههای مختلف میشود نمایشهای تاریخی و مذهبی را به یک ژانر تبدیل کرد که مخاطبهای زیادی هم برای خودش پیدا کند.
محمدرضا کوهستانی در پایان گفت: در انتها میخواهم از مجموعه و تمام عوامل حرفهای که جمع شدند و موسیقی نمایش «علمدار» را به مرحله اجرا رساندند، تشکر کنم چرا که هر کدام در رشته خود از بهترینها هستند.
نظر شما