در نشست مجازی پاسداشت «درگذشت دکتر عفیفی» عنوان شد:
توجه به ارزشهای اخلاقی از ویژگیهای بارز آثار استاد عفیفی است
نشست مجازی پاسداشت «سالروز درگذشت دکتر رحیم عفیفی»، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و محقق زبانهای باستانی توسط مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد شب گذشته در بستر لایو اینستاگرام برگزار شد.
جعفر یاحقی در خصوص آثار استاد عفیفی تشریح کرد: از مهم ترین آثار ایشان میتوان به فرهنگ جهانگیری اشاره کرد که فرهنگ بسیار مهمی بود، تا قبل از تصحیح توسط عفیفی تنها چاپ سنگی داشت و برای محققان قابل استفاده نبود؛ به همین دلیل دکتر عفیفی چندین سال متوالی مشغول تدوین و تصحیح این کتاب بود و در سال 1351 جلد اول و در سال 1354 جلد سوم این کتاب منتشر شد. تصحیح و تدوین این کتاب کار بسیار عظیمی بود که کمتر در حوزه کتابهای علوم انسانی، کتابی به اهمیت و عظمت کتاب جهانگیری در چاپخانه دانشگاه فردوسی به چاپ رسیده است. این کتاب در همان زمان نیز در بین آثار دانشگاهی درخشش خاصی داشت.
وی اضافه کرد: فرهنگ جهانگیری بر اساس چهار نسخه خطی تصحیح شد که این نسخه بسیار نزدیک به زبان مولف است، علاوه بر اینکه چهار نسخه با یکدیگر مقایسه شد و در یکی از پاورقیهای کتاب به این اختلاف نسخهها اشاره شده است. عفیفی شواهد شعری بسیاری بر فرهنگ جهانگیری افزود که اهمیت این کتاب را چند برابر کرد.
یاحقی ادامه داد: به غیر از خود کتاب «فرهنگ جهانگیری»، حواشی شعری که توسط دکتر عفیفی به این کتاب اضافه شده بود باعث اهمیت بیشتر آن شد. فرهنگ جهانگیری از نخستین کتابهایی است که با شواهد شعری به چاپ رسیده است و همین کار باعث شد ارزش کتاب بالا رود.
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ابراز کرد: از دیگر آثار استاد عفیفی میتوان به کتاب «بهمننامه» اشاره کرد، این کتاب مهم چیزی حدود 10 هزار و 433 بیت براساس چاپ دکتر عفیفی دارد که بازهم چهار نسخه خطی داشته و دکتر عفیفی با مطالعه دقیق توانسته مقدمه خوبی برای این کتاب بنوسید و آن را احیا کند. این کار استاد باعث شد تا امروزه این کتاب در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی به خصوص در گرایش ادبیات حماسی مورد استفاده قرار گیرد؛ تصحیح بهمننامه توسط دکتر عفیفی در میان منظومهای حماسی را میتوان یک تصحیح موفق در روزگار خود و امروزه به حساب آورد.
یاحقی با اشاره به کتاب «مثلها و حکمتها» به عنوان دیگر اثر عفیفی گفت: کتاب های «فرهنگ جهانگیری» و «فرهنگنامه شعری» شهرت علمی و عام پیدا نکردند و آن طور که لازمه این کتابها بود شناخته نشدند و امیدوارم که پس از این توجه بیشتری به آثار ایشان شود و اینکه آثار ایشان در بیشتر مورد استفاده اساتید و دانشجویان قرار گیرد.
مروج علاقه ام به فردوسی، دکتر عفیفی بود
دکتر محمدجعفر یاحقی اظهار کرد: من افتخار این را داشتهام که در سه دوره کارشناسی با دکتر عفیفی درس داشته باشم و گمان میکنم که علاقه بسیار من به فردوسی، شاعر فارسی زبان خراسانی، از دروس زبانهای باستانی شکل گرفت که توسط استاد عفیفی تدریس میشدند و مروج اصلی این علاقه قطعا دکتر عفیفی بودند.
وی با بیان اینکه فارسی باستان، اوستایی و پهلوی طی سه سال در دانشگاه توسط دکتر عفیفی تدریس میشد، افزود:کلاسهای درس این استاد با متانت خاصی اجرا میشد و دانشی که دکتر در آن زمان منتقل میکردند برای دانشجویان بسیار ناشناخته بود، اینکه ما توانستیم در محضر ایشان چیزهای زیادی فراگیریم توفیق کمی نیست.
یاحقی ادامه داد: تخصص و تحصیلات دکتر عفیفی در زمینه ادبیات فارسی بوده است اما در دانشگاه رشته فرعی به نام رشته «زبان شناسی و زبانهای باستانی» در دانشکده ادبیات تاسیس شد که دکتر عفیفی، دکتر زمردیان و دکتر مشکاتالدینی هسته اولیه زبانشناسی و زبانهای باستانی را در دانشگاه فردوسی تشکیل دادند. بخش زبانهای باستانی این رشته با مرگ دکتر عفیفی تعطیل شد، اما در حال حاضر رشته زبانشناسی در دانشگاه فردوسی برپاست و از این جهت باید سپاسگزار دکتر عفیفی باشیم که بنیانگذار گروه زبانشناسی و زبانهای باستانی در دانشکده ادبیات بودهاند.
آثار دکتر عفیفی سراسر وطنپرستی است
همچنین در ادامه این نشست مجازی دکتر محمود جعفری، استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران گفت: وطنپرستی از ویژگیهایی است که دکتر عفیفی در تمام آثار خود به آن توجه ویژهای دارند، البته توجه به ارزشهای اخلاقی نیز از دیگر ویژگیهای آثار این استاد است.
وی با بیان اینکه ارج نهادن به بزرگان فرهنگ و ادب شیوه ارزشمندی است که در انجمن مفاخر دانشگاه فردوسی پیگیری میشود و به نظر من این کار باید برای تمام دانشگاهها و مراکز فرهنگی الگو باشد، در خصوص آثار دکتر عفیفی اضافه کرد: با مطالعه آثار دکتر عفیفی، شخصیت این استاد را شخصیتی خود ساخته شناختم، با اینکه ایشان در کودکی پدر خود را از دست دادهاند اما با پشتکار فراوان به تحصیل پرداخته و مدارج بالا را کسب کردند.
استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران ادامه داد: دوم اینکه آثار دکتر عفیفی سراسر وطنپرستی است و توجه به ارزشهای اخلاقی در آنها دیده میشود، به عنوان مثال در کتاب «بهمننامه» دکتر عفیفی در مورد بهمن پسر اسفندیار که تحت تربیت رستم بود با اینکه آتش انتقام در وجودش شعله داشته اما تا زمان زنده بودن رستم هیچ اقدامی نمیکند، این نکته از آن جهت اهمیت و ارزش دارد که استاد عفیفی به تمام نکات اخلاقی توجه داشته است.
جعفری در خصوص آثار استاد عفیفی بیان کرد: آثار دکتر عفیفی را میتوان به دو دسته تفکیک کرد، دسته اول آثاری که صرفا به ادبیات دوره اسلامی اشاره میکند و دسته دیگر نیز مربوط به ایران باستان است. منابع ایران باستان از چند جنبه قابل بررسی است که مهمترین این منابع کتاب اوستا و ترجمههای اوستا معروف به زند و پازند است. حال سوال مطرح میشود که چه انگیزه و دلیلی وجود داشت که این استاد بخشی از زندگی خود را صرف شناخت این دوران کرد؟
وی گفت: در این دوران بر اساس منابع گفته شده و به عقیده من آثار استاد عفیفی در سه دوره قابل بررسی است، دوره اول اسطوره آفرینش، دوره دوم مردم و مسئولین مردمی و دوره سوم فرجام حیات و رستاخیز پس از مرگ است.
استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: جهانبینی مقان ایرانی آنچنان تاثیری در دین ایرانیان نهاد که حتی منابع یونانی در سه چهارم پیش از میلاد «زرتشت» را مهر خطاب میکردند، پیش از انجمن مقان و ایجاد مکتب ایرانی به نام مکتب «ایران شهری»، ایرانیان به خدایان گوناگونی اعتقاد داشتند که یکی از مسائل مهم اتفاق افتاده در این مکتب این بود که یکی از ایزدان به نام «اهورامزدا» به نام ایزد یکتا معرفی شد و ایرانیان توانستند برای اولین بار یک فرهنگ توحیدی را در این سرزمین ایجاد کنند، بنابراین ایزدان دیگر به عنوان ایزدان و فرشتگان مقرب این پروردگار تلقی شدند.
جعفری افزود: پس همانطور که گفته شد آثار این حکمت ایران شهری بنابر اسطوره آفرینش در آغاز جهان، جهانی روشن، بدون اهریمن و آسیب و سراسر نور بود. اهورامزدا در این جهان فرمانروایی میکرد و در همان زمان بود که اهورامزدا آفرینش معنوی خودش را ایجاد کرد و در واقع الگوی آفرینش شد. در همین زمان بود که گروهی اهریمنی به وجود آمده و سعی در از بین بردن الگوی آفرینش داشتند، پس اهورامزدا جهان مادی را به وجود آورد؛ آفرینش جهان مادی با هدف مبارزه با شر، مبارزه با فساد و هرگونه پدیده اهریمنی بوده است. این مطلبی است که در کتاب «اساطیر و فرهنگ» استاد عفیفی به خوبی منعکس شده است.
توجه استاد عفیفی به مسأله گاهانوار
وی عنوان کرد: مسأله گاهانوار از دیگر مسائلی است که استاد عفیفی به آن توجه کرده، مسئله گاهانوار به این معناست که بنابر جهانبینی ایرانی، جهان در شش مرحله و طی یک سال به وجود آمده است و ایرانیها در فاصله هر یک از این آفرینشها جشنی بر پا میکردند به این شکل که اهورامزدا در ابتدا آب، سپس آسمان، زمین، گیاه، حیوان و سرانجام انسان را آفرید.
استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران ادامه داد: این آفرینش طی یک سال اتفاق میافتاد که بین هر کدام از این آفرینشها جشنهایی برگزار و سرودهایی خوانده میشده است، این جشنها و سرودها نیز به مناسبت تولد این پدیده طبیعی بود، برای مثال برای آفرینش آخرین پدیده «انسان» به نوروز میرسیم و نوروز علاوه بر تولد زمین به نحوی تولد انسان نیز محسوب میشود.
جعفری مطرح کرد: موضوع دیگری که در آثار استاد منعکس شده است اصل دوبون است به این معنی که در مورد پدیدههای این جهانی آنچه که خیر و خوبی است به هرمز و آنچه که شر و بدی است به اهریمن نسبت داده میشود، این البته در فلسفه یونانیان به اشکل مختلف منعکس شده که حسن آن در واقع این است که انسانها دلیل وجود خود را به این ترتیب میتوانستند، تبین کنند.
وی اضافه کرد: از جمله مسائل دیگری که در همین مکتب ایران شهری مطرح شده و احتمالا این اندیشهای است که از یونان به ایران سرایت کرده، یکی شدن انسان با خداست. در واقع انسان پارسا میتواند با تلاش و پرهیزگاری نهایتا به خالق بپیوندد و با معبود یکی شود که این هدف اصلی آفرینش از دیدگاه ایرانیان بود.
این استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه شود در باب مردم و مسائل مربوط به آنهاست، بخش دوم در خصوص اساطیر ایرانی که استاد عفیفی نیز به خوبی به آن پرداختهاند، دعاهایی است که ایرانیان در مراسم و شرایط مختلف اجرا میکردند. از جمله کارهایی که استاد عفیفی در این زمینه انجام دادهاند دعای زرتشت، دعای بزرگان و ... است که در کتاب «اساطیر و فرهنگ» این استاد منعکس شده است.
جعفری تشریح کرد: بخشی از این موارد نمازهایی بوده است که ایرانیان در طی سال در جشنها و مناسبتهایی به جا میآوردند، علاوه بر اینها دعاهایی برای سفر، ازدواج و یا برای رفع بیماریها و گزندها نیز وجود داشته که بعدها در دوران اسلامی به صورت تعویذ برای ما باقی مانده است.
وی تصریح کرد: اصطلاح دیگری در این باب وجود دارد تحت عنوان باج یا واج که در واقع به معنای سخن است که مهمترین این واجها،
واج غذاخوردن است؛ ایرانیان در هنگام غذا خوردن برای سپاس بابت نعمتهای الهی، دعایی را میخواندند که به واج غذاخوردن معروف بوده است.
برای شناخت آثار فرهنگیمان ناچاریم که به زبان گذشته دسترسی داشته باشیم
این استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران بیان کرد: بخش دیگری که به این قسمت مربوط میشود اندرزها است، استاد عفیفی تعدادی از اندرزهای ایرانی را در کتاب «اساطیر و فرهنگ» آورده است. مبحث اندرزها بسیار مبحث مهمی است چرا که جهانبینی ایرانیها معیارهای آنها را برای زندگی به خوبی منعکس میکند. اندرزها معمولا از طریق شاهان و یا روحانیون یا بزرگان حکومتی نقل میشده است، مهمترین این اندرزها که در کتاب استاد آورده شده، اندرز مهراسپندان بوده که یکی از مهمترین اندرزهای باقیمانده از دوره باستان است.
جعفری ادامه داد: یکی دیگر از مباحثی که در آثار استاد عفیفی آمده، شهرهای آرمانی و یا مدینه فاضله ایرانی است که خود ایشان به «کنگز» اشاره کردهاند، کنگز یک پدیده آسمانی است و سپس در سیاوشگرد قرار میگیرد؛ نبود مرگ، بیماری، سرما، گرما و نیستی از ویژگیهای آرمان شهرهای ایرانی از نظر استاد عفیفی بوده است.
وی خاطرنشان کرد: بخش فرجام که بخش سوم بوده و اعتقاد به موعود در همان زمان حکمت ایرانشهری نیز وجود داشته است. ایرانیان به موعود معتقد بودند، نجات دهنده انسان در آخر کار ظهور میکند و به کمک قهرمانان، پهلوانان ایرانی و گروهی که در واقع نجات بخشان هستند با اهریمن و دیوان که متعلق به دشمن هستند میجنگند و به این ترتیب تمام پدیدههای اهریمنی به دست نجات دهندگان انسان نابود میشوند.
این استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران در آخر عنوان کرد: پیوند زبان، فرهنگ و شعر و ادب ایران پیش از اسلام و دوره اسلامی از هم گسستنی نیست، اصلا این خطی که ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام را از هم جدا میکند درست نیست و نباید وجود داشته باشد. فرهنگ دوران باستان و ارزشهایی که وجود داشته به فرهنگ دوران اسلامی منتقل شده است. ارزشهای گذشته ایرانیان باعث شد که دین اسلام برای مردم دلپذیر باشد، بنابراین اینکه ما دوران باستان را مورد غفلت قرار میدهیم کار بسیار اشتباهی است.
جعفری اضافه کرد: ما برای شناخت زبان، گویشها و آثار فرهنگیمان ناچاریم که به فرهنگ، شعر و زبان گذشته دسترسی داشته باشیم؛ اجباری بودن مطالعه برخی از زبانها مانند زبانهای باستان و ... در گذشته باعث میشد تا دانشجو و یا کسی که به دنبال مطالعه در این راستا است ارتباط زبان گذشته را با زبان امروزی درک کند.
دکتر رحیم عفیفی، استاد گروه زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، در 5 فروردین 1306 در شیراز به دنیا آمد و در سال 38 نیز به درجه دکترای ادبیات فارسی نائل آمد. تدریس زبان های پیش از اسلام (پهلوی، فارسی باستان، اوستایی) و زبان شناسی و فرهنگ ایران باستان ، عضویت شورای انتشارات دانشگاه ، مدیر عامل سازمان چاپ دانشگاه ، چند دوره مدیریت گروه آموزشی زبانشناسی و زبان های پیش از اسلام و تهیه آیین نامه های لازم برای تاسیس دوره های فوق لیسانس و دکترای زبانشناسی در دانشگاه مشهد از جمله سوابق وی محسوب می شود. دکتر عفیفی در 8 مرداد 1375 در تهران و در پی عارضه سکته قلبی درگذشت.
نظرات