نمایشگاه آثار برگزیده جشنواره «کارتون و کاریکاتور کتاب» در ایستگاههای مترو، نظر مسافران شهری را به خود جلب کرده است؛ اقدامی که میتواند تاثیرات مثبتی بر شهروندان بگذارد.
این روزها زندگی ما درگیر دغدغهها و مشغلههای مختلفی است اما هنوز هم میتوان میان این کلافهای سردرگم، رنگی به زندگیها بخشید و مردم را برای مدت کوتاهی؛ حتی برای چندثانیه به محیطی جدا از دغدغهها و دلمشغولیهای روزمره در جامعه هدایت کرد.
مشارکت موسسه خانه کتاب و سازمان مترو برای برپایی نمایشگاهی با محوریت نصب آثار برگزیده کاریکتاب(کارتون و کاریکاتور با موضوع کتاب) و قاب ماندگار از مفاخر ایرانی در حوزه کتاب و کتابخوانی در ایستگاههای مترو تهران، راهکاری برای رسیدن به این هدف بودهاست؛ مشارکتی که از 26 آبانماه و همزمان با آغاز هفته کتاب آغاز شد و هدفش تشویق و فرهنگسازی شهروندان به کتاب است و همچنان در سه ایستگاه پرتردد مترو «میدان جهاد، سرسبز و تهرانپارس» ادامه دارد.
ایستگاه مترو میدان جهاد، یکی از میزبانان نمایشگاه کاریکتاب است. در گذرگاه ورود و خروج مسافران به سمت ایستگاههای قائم و آزادگان، 20 کاریکتاب روی دیوارهای دو طرف به نمایش درآمده تا نظر مسافران شهری مترو را به خود جلب کنند.
کاریکتابها مسافران عجول را از حرکت بازمیدارد و آنها را به تماشا دعوت میکنند. شاید مسافران در نگاه اول مشغول صحبتکردن با یکدیگر، گوشدادن به موسیقی و یا چک کردن اخبار و پیامها در صفحات مجازی گوشی خود باشند؛ اما با گذشتن از مقابل یک یا دو قاب، مجذوب طرحهای رنگارنگ، متنوع با محتوای کتاب(یار مهربان) میشوند. میایستند، نگاه میکنند، عکس میگیرند و گاهی نیز لذت بردن خود را از طریق شبکههای مجازی، با دوستان خود بهاشتراک میگذارند. گویی این تصاویر، حسی نوستالژیک را در بینندگان برمیانگیزند.
کارتون دو مرد که یکی از آنها درحال حمل کتاب و دیگری درحال حمل غذا است، توجه دو نوجوان را به خود جلب میکند تا گوشیهاشان را برای عکس گرفتن بیرون بیاورند. آنها سعی دارند جذابیت این قاب را با به اشتراک گذاشتن در اینستاگرام، به دوستان و آشنایانشان نیز انتقال دهند. وقتی از جذابیت طرح از آنها سوال میپرسم؛ یکی از آنها با مفهومی بودن طرح میگوید و توضیح میدهد: «این اثر، تفاوت آدمها را در زندگی کردن، هدف داشتن و اینکه در نهایت پس از تلاش کردن در زندگی میخواهند به چه چیزی برسند، را نشان میدهد». بعد با خنده، بر شانه دوستش میزند و میگوید: «من میخواهم پولدار شوم و آنقدر کتابهای پلیسی بخرم که دیگر در کتابخانهام جایی برای کتاب وجود نداشته باشد.»
کاریکتابهای نصبشده در این نمایشگاه، بعضا سعی دارند با محتواهای مختلف به جایگاه و اهمیت موضوع کتاب بپردازند؛ از دوران گذشته و قصهگویی مادربزرگها تا زمان حال و جایگاه آن در زندگی مردم، پایین بودن سرانه مطالعه، آسیبهای جامعه بیکتاب، تاثیر حضور فضای مجازی بر کتابخوانی و کتابهای دیجیتال. تصویرگران آنها نکات مختلفی را همراه با چالشها و آسیبهای عرصه کتاب، به تصویر کشیدهاند.
زن مسنی که شباهتهایی هم با پیرزن توی یکی از این کاریکتابها دارد، برای لحظاتی محو تماشای این اثر میشود: «هی... یادش بخیر مادر!». به سراغش میروم و از این مادربزرگ که به قول خودش دیگر نوههایش هم ازدواج کردهاند، حس و حالش را پس از دیدن این عکس جویا میشوم. دو دختر دارد و هنوز بهخاطر دارد که وقتی بچه بودند، روی پاهایش دراز میکشیدند و از او میخواستند تا برایشان قصه بگوید «آن زمانها خیلی کتاب در دسترس نبود و من هر داستانی را که از مادر و مادربزرگم شنیده بودم، برایشان تعریف میکردم؛ از لولوخورخوره تا شنل قرمزی.» باخنده ادامه میدهد: «خیلی وقتها هم از خودم قصه میساختم. با دیدن این عکس، یاد آن زمانها افتادم؛ یاد کرسی، چای، دل خوش و قصههای شبانه». اینها را میگوید و میرود.
کاریکتابهای موجود در این نمایشگاه، درواقع آثار برگزیده نخستین جشنواره ملی «کارتون و کاریکاتور کتاب» هستند که در سال 1397 با محوریت کتاب و کتابخوانی از سوی خانه کتاب برگزار شد. البته تمامی آثار برگزیده و شایسته تقدیر این جشنواره در کتابی تحت عنوان «کاریکتاب» به چاپ رسیدهاست.
کاریکتابهای موجود در ایستگاه مترو جهاد، دارای شناسنامه نام و نامخوانوادگی، سال تولد و شهر تولد خالق اثر است که اطلاعات کاریکاتوریستهای نمایشگاه را به علاقهمندان میدهد.
در این زمانه که مخاطبان دیگر کمتر به تبلیغاتهای مستقیم و توصیههای مجدانه درباره کتابخوانی و فرهنگ مطالعه توجه نشان میدهند؛ بهنظر میرسد؛ اقداماتی از این دست، بتواند تاثیر مثبت و چشمگیری در درازمدت بر مخاطبان بگذارد و آنها را به فرهنگ کتابخوانی تشویق کند.
نظر شما