سه‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳
«خانه کوچک ما»؛ دریچه‌ای به دنیای درونِ پرتلاطم مردمان خوزستان

مجتبی تجلی، پزشک و مولف کتاب «به ترس‌هایم سلام می‌کنم»، به‌بهانه چاپ دوم کتاب «خانه کوچک ما» اثر داریوش احمدی، یادداشتی بر این مجموعه داستان نوشته و آن را برای انتشار در اختیار ایبنا قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مجتبی تجلی:

مامور، بسته را داد دستم، امضا گرفت و رفت. «خانه کوچک ما» بود. نگاهی گذرا به کتاب انداختم. گفتم: «خاب! سر‌کشیدن از یک خانه کوچک با همه گرفتاری‌ها دو سه روز بیشتر بر‌نمی‌دارد». عصرش شروع به خواندن کردم. داستان «به داری بگو خیلی نامردی» این مجموعه داستان که به نیمه رسید، به دلم برات شد که وارد خانه‌ای کوچک نشده‌ام و وقتی به «در غروبی رنگ پریده» رسیدم، با خودم گفتم: «به قول خودش خاب! داری خیلی نامردی».

داریوش احمدی با مجموعه داستان «خانه کوچک ما» نه درهای یک خانه که دریچه‌ای به دنیای درون پر‌ تلاطم خود، شهر به شهر خوزستانش، مردم روزمره کوچه و بازار با قصه‌هایشان و انبوهی از نوشته‌ها و دانسته‌های ادبی را، برای ما می‌گشاید. این ناجوانمردانه بود. گویا که خواندن کتاب «تمرین در شبی تاریک» برای درک حقایق زندگی و حیات ذهنی و حقیقی روزمره او و تجربه‌های زیسته‌ در این دو وادی از سوی مردی است که در ۶۰ سالگی اولین کتابش را به دست مخاطب رسانده است.

تمرینِ سختی است. کتاب پر از ارجاع به متون کهن و نو ایران و جهان از سعدی و حافظ گرفته تا «لالی» بهرام حیدری، فیلم «جانی گیتار»، موسیقی و آکنده از اندوخته‌های ۶۰ سال خواندن و نوشتن و دانستن و لب نگشودن است! نویسنده خود را به بازی کلمات نمی‌دهد تا چیزی صرفا زیبا را به خورد مخاطب دهد. کلمات، واژگان و تمثیل‌ها که بسیاری از آنها از گویش محلی بر‌گرفته شده است، بازیچه دست شده‌اند تا آنچه باید گفته می‌شده و طی زمان تلنبار شده است، بر صفحه کتاب بیاید و خوانده شود. بازگفتن شتابان خود است.

نویسنده از به کار بردن کلماتی که برایشان جایگاهی درخور قائل است، علیرغم آنکه گاهی به نثر و لحن آسیب می‌رساند، ابایی ندارد؛ انتقادی که ممکن است بر این مجموعه وارد شود.

نگاه دقیق به کنش حیوانات هم در پس اندیشه‌ی نگاشتن داستان‌ها سرسری گرفته نمی‌شود‌. در چند داستان، سگ که نماد وفاداری است، نقش درخوری می‌آفریند. گویا این زبان‌بسته نماد علقه‌ی داریوش احمدی به کسانی است که خود را مقید می‌داند از آنان یاد کند؛ دوستانش، همکاران یا هر کسی که خاطره‌ای بازگو نشده را برایش به‌جا گذاشته‌اند. در این مسیر سگ بی‌نوا از فرط اندوه، همراه صاحبش نیازمند خوردن هالوپریدول می‌شود تا دنیایش بگذرد. در مقابل گربه کنش او همانند «اجنه‌ها» است.

در «کابوس‌های بیداری» گربه‌ی بی‌حقوق و بی‌معرفت باید بسوزد و خاکستر شود تا شاید او را آرام بگذارد. با بودن گربه پیمانه‌‌های آن زهر‌ماری هم آقای رامین را آسوده رها نمی‌کنند. این چیزی است که داریوش احمدی از نوشتن داستان‌هایش خواسته است. آری گفتن به دوستی و وفا و پشت به دورویی! روی یک پا ایستادن تردید‌آمیز مرغ و خروس‌ها هم دم تیغ نگاه می‌آید و معنایی می‌یابند. وقتی که شخصیت داستان مدام و بی‌ هیچ توضیحی می‌گوید «چه دنیایی بود»، دریچه‌ ذهن و نگاه نویسنده به جنون (این راحتگاه آدمی) و پیری منتج به فراموشی دنیا به روی مخاطب گشوده می‌شود.

نگاه به شوریدگی که در چند داستان مجموعه در قالب همسایه دیوار به دیوارِ شعور و آگاهی جلوه می‌کند، برخاسته از آگاهی نگارنده بر جنبه‌های علمی، فلسفی و  روانشناسانه‌ی جنون و پریشانی است.

داریوش احمدی در نوشتن این مجموعه داستان، از عشق‌های پنهان در قلب که برای همیشه جز در ساحت ناخودآگاه آدمی جایی مجال بروز نمی‌یابد، نگذشته است. در میان حقایق خشک و خشن دنیای پُرغصه و غم و جنگ‌زده خوزستان، «پروانه‌ها» به نگاه‌های زیبای عاشقی می‌پردازند. این دزدیده‌نگاه‌ها و عشق‌های زمینیِ آمیخته با نوع فرازمینی‌شان «در مکانی مقدس» بار دیگر به تصویر کشیده می‌شود تا دل مخاطب هوایی شود و خشونت و بی‌رحمی، ولو اندک، از دنیای ذهنش برود.

وقتی خواندن مجموعه به انتها نزدیک شد، فهمیدم به جای پرسه زدن در یک خانه باید تمام یک زندگی و اندیشه را که هیچ،  تمام جغرافیای زندگی داریوش احمدی از مسجد سلیمان، هفتکل و شوشتر گرفته تا سینما تفتون و پل دک کوک، چاه‌های نفت و یادگار شرکت‌های نفتی را پیمود.

برای احمدی، قله و ستیغ کوه‌ها در همه داستان‌ها ولو هنگامی که در مه گم شده‌اند، پُراهمیت‌اند. انگار که او حقیقت را در نگاه و توصیف بلندای آنها پی می‌گیرد و می‌بیند. خواننده می‌باید در کنار نویسنده بایستد و بوی قاطی نعنا و نفت، نفت و امشی، سبزه و «توله» (پنیرک محلی) و قاطی شده‌ی لجن و صابون و نعنا را بفهمد. همراه شدن با شامه‌ای چنین حساس انصافا کار آسانی نیست.

چه خوب که او با نوشتن «طلسم» مخاطب را از این دنیایش که گویی می‌خواسته تمامش را به بهانه داستان بی‌بازگویی نگذارد، به جهانی ماورایی می‌برد. دنیایی که در آن می‌توان سختی‌ها و موانع را با امید به دست‌هایی غیر این جهانی، گذراند و به سپیدی و روشنایی و امید رسید.

یادآوری می‌شود، مجموعه داستان «خانه کوچک ما» نوشته داریوش احمدی مشتمل بر دوازده داستان است که در سال ۹۵ از سوی نشر نیماژ منتشر شد. این کتاب به‌تازگی به چاپ دوم رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها