علی مخدومی، ازجمله نویسندگان این مجموعه است که نگارش سه جلد «معلم فراری»، «چه کسی ماشه را خواهد کشید» و «یک آسمان هیاهو» را برعهده داشته، او مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی رسول آفتاب، داور گروه خاطره نهمین و دهمین دوره انتخاب «بهترین کتاب دفاع مقدس» (سال ۸۴ و ۸۵)، سرگروه داوری خاطره یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخاب «بهترین کتاب دفاع مقدس» (سال ۸۶ و ۸۸)، سرگروه داوری آثار مستند جشنواره «پاسداران اهل قلم» (سال ۸۸) و سرگروه داوری داستان بزرگسال جشنواره «ربع قرن کتاب دفاع مقدس» (سال ۸۸) و خالق آثاری مانند مجموعه داستان «آخرین بنکه» اثر برگزیده جشنواره «ربع قرن کتاب دفاع مقدس»، رمان «نرگس» رتبه اول داستان نوجوان در «جشنواره کتاب معلم»، مجموعه داستان «مالک خیبر» رتبه دوم «بهترین کتاب دفاع مقدس»، مجموعه داستان «چه کسی ماشه را خواهد کشید» کتاب سال جشنواره «شهید حبیب غنیپور» و رتبه دوم «بهترین کتاب دفاع مقدس» و مجموعه داستان «آنان که رفتند» رتبه دوم «جشنواره کتاب معلم» بوده است.
مخدومی درباره آثارش در مجموعه «قصه فرماندهان» به ایبنا میگوید: این کتابها در پی سوژهها و خاطرات جذاب و نابی نوشته شد که قبلا شنیده بودم و برایم جالب و عجیب بود. نخستین کتابی که از من در این مجموعه منتشر شد «معلم فراری» شامل زندگینامه داستانی شهید محمدابراهیم همت بود که خیلی مورداستقبال قرار گرفت. بعد از آن کتاب «چه کسی ماشه را خواهد کشید» شامل زندگینامه داستانی شهید غلامعلی پیچک را نوشتم و «یک آسمان هیاهو» سومین جلدی بود که از من در قالب این مجموعه منتشر شد و شامل زندگینامه داستانی علیرضا موحد دانش بود.
او در توضیح کتاب «یک آسمان هیاهو» میگوید: قبلا خاطره جالب و عجیبی درباره شهید علیرضا موحد دانش شنیده بودم که در عملیات فرمانده بوده و دستش در اثر انفجار نارنجکی که دشمن پرت میکند، قطع میشود اما برای اینکه روحیه نیروها ضعیف نشود دستش را میبندد و در بادگیری که بر تن دارد پنهان میکند و به عملیات ادامه میدهد تا اینکه به دلیل ضعف زیاد بیهوش میشود و نیروهایش متوجه میشوند که او در این مدت با چه وضعیتی به فرماندهی ادامه میداده. بعد از آن تصمیم گرفتم درباره این شهید تحقیقات بیشتری انجام دهم و با پدر و بعضی همرزمان او صحبت کردم و براین اساس کتاب «یک آسمان هیاهو» شکل گرفت و برای گروه سنی نوجوان منتشر شد.
این نویسنده و پژوهشگر میافزاید: البته به دلیل اینکه قبل از این کتاب که نوزدهمین جلد این مجموعه است، سایر کتابهای «قصه فرماندهان» با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شده بود، من هم برای نوشتن این کتاب انگیزه بیشتری پیدا کردم و به تحقیقاتم ادامه دادم و خوشبختانه این کتاب هم مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت و تا بهحال چندین بار تجدید چاپ شده است. البته استقبال از این مجموعه دلایل مختلفی دارد مانند شکل و شمایل جدید، حد و اندازه مشخص، جلدهای جذاب و استفاده از زبان و نثر متناسب با گروه سنی نوجوان. همچنین این کتابها درحال معرفی کردن یک قهرمان به نوجوانان هستند و نسل نوجوان هم تشنه قهرمان است. سرداران شهید هم به دلیل رزمنده بودن و هم شهیدشدن جاذبه زیادی برای مخاطبان دارند.
او با بیان اینکه استقبال مخاطبان از اهداف اصلی در چاپ کتاب است، میگوید: تمام زحمات و هزینههایی که برای انتشار یک کتاب صرف میشود برای یک هدف است و آن هم استقبال مخاطب است. اما در عمل با درصد کمی از کتابها مواجهیم که میتوانند توفیق استقبال بالای مخاطب را در پی داشته باشند.
به گفته مخدومی، باید توجه داشت که هدف همه کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس منتشر میشود، این نیست که برای نسل حاضر، خوراک فکری تولید کنند، رسالت این آثار حفظ خاطرات، اسناد و موضوع دفاع مقدس است، با توجه به فرصتها و منابع خاطراتی که دارند از دست ما میروند. بنابراین اگر همه بخواهند وقتشان را صرف تولید کتابهای جذاب برای مخاطب کنند قطعا بخش عمدهای از این منابع و سرمایههای دفاع مقدس را از دست میدهیم. براین اساس بخشی از نویسندهها چارهای ندارند که وقت و انرژیشان را صرف ماندگاری این خاطرات و اسناد کنند و بنا را براین بگذارند که یا خودشان یا افراد دیگری در آینده روی این منابع کار کنند و محصول و داستانهای جذاب را از دل این اسناد بیرون بکشند.
او میافزاید: یعنی برخی نویسندگان و ناشران نباید با بخش اول کار داشته باشند چون نهادها و ارگانهای زیادی در حال انجام آن هستند. آنها فقط باید ذائقهشناسی و مخاطبشناسی کنند و براساس آن محتوای خوب تولید کنند. وقتی میخواهیم درباره موضوعی کار کنیم باید موضوعی را انتخاب کنیم که قبلا روی آن کار نشده باشد و به سراغ تولید کار جذاب و مخاطبپسند برویم اما نویسندگان و ناشران محدودی به این سو روی آوردهاند و رضایتبخش و کافی نیست.
این نویسنده در ادامه بزرگترین چالشی که در حال حاظر کتابهای حوزه دفاع مقدس با آن مواجهاند را نداشتن قرارگاه معرفی میکند و میگوید: وجود قرارگاه کمک میکند رصد دقیق در حوزه ادبیات دفاع مقدس انجام شود و به ما اعلام کند که ما کجا هستیم و چه موقعیتی داریم؟ وضعیت زمین خودمان و زمین دشمن و استعدادها و نیروهای موجود چگونه است؟ چه کمبودها و نیازهایی وجود دارد؟ نقاط قوت و ضعفمان چیست؟ و بر اساس شناسایی استعدادهای موجود، ماموریت تعریف کند. چون الان این حوزه رهاست و ناشران و نویسندگان بهصورت ذوقی فعالیت میکنند و میبینیم درباره یک موضوع 30 عنوان کتاب تولید شده و راجع به دهها موضوع حتی یک کتاب هم کار نشده است.
مخدومی میافزاید: دومین مساله رساندن این آثار به دست مخاطبان است که ما تحت عنوان پخش از آن یاد میکنیم و نیاز به سرمایه دارد. ناشر و نویسنده تا مرحله چاپ میتوانند کار را پیش ببرند و بعد از آن کتاب مظلوم واقع میشود. نویسنده و ناشر سرمایهای ندارند که در شهرهای مختلف فروشگاههایی دایر کنند و از راههای مختلف برای رساندن کتاب به دست مخاطب استفاده کند. برای این کار نیاز به یک قرارگاه داریم و چون در این زمینه قرارگاهی نداریم به صورت سلیقهای عمل میکنیم و کتابهای خوبی که نوشته میشود، دیده نمیشود و در سطح کشور توزیع نمیشود.
نظر شما