کتاب «نزدیک داستان» نوشته علی خدایی که در سال 1396 توسط نشر چشمه منتشر شده بود، به چاپ سوم رسید.
به همراه این اثر، کتاب صوتی و گویای آن نیز عرضه شده است.
مطالب این کتاب در واقع زندگینگارههایی هستند که این داستاننویس و منتقد ادبی آنها را نوشته و گردآوری کرده است.
عناوین مختلف این کتاب به ترتیب عبارتند از: آن طرف آب، پیش درآمد، تا خروس بخواند، تکهای از شب، چند روایت معتبر از ماست و خیار، روزهای من و اصفهان، سگ لوبروین، عمارت خورشید، فروشگاه فردوسی، قنادی گلستان، گاراژ هند، تا سفرهای بعدی، گرمای خواب صبح، گزارش روزهای آخر، مدادها لای کتابها ماندند، ویلا تقاطع ثریا، نزدیک داستان.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
به خانه که آمدم، آذر آلوقرمزهایی را که خریده بودم توی بشقاب بارفتن سبزی که مادربزرگ به من داده بود گذاشت تا عصر بشود و مادر و بقیه بیایند برای افطار و شب و سریال. کتابهای روی میز را جمع و جور کردم. دوست دارم بنشینم و کتاب در باب صفویان و ایران و ایران عصر صفوی راجر سیوری که فصلهای زیادی از آنها را خواندهام، دوباره بخوانم یا هر چه زودتر دیپلماسی و قتل در تهران را شروع کنم...
حالا ساعت ده شب پنجشنبه است. مهمانها تلویزیون تماشا میکنند و من مدتی است که در کنار آنها مینویسم. پنجره باز است و با آن که بیرون تاریک است، من نُک سر و کنار پنجره را میبینم که در نسیم تکان میخورد. خوشحالم از این که چند ساعت دیگر بیدارم و میتوانم کتاب بخوانم. داستانهای مسابقه مشهد رسیده است؛ یک کارتن و حدود چهارصد پانصد داستان دیگر.
در جعبه زولبیایی که برای امشب خریدم انواع زولبیا و بامیه بود، الا بامیه سفید که آن را خیلی دوست دارم. به مادرم گفتم کتابهای تاریخی ام را از دخمه بیرون بکشد. دلم برای کتابهایم تنگ شده...
نظر شما