سید علیاکبر حسینی پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با ایبنا:
امام حسین (ع) در دعای عرفه تحولات نفسانی را به تصویر میکشد
سید علیاکبر حسینی پژوهشگر قرآنی، مدرس حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: امام حسین (ع) در دعای عرفه تحولات نفسانی را به تصویر میکشد.
در رابطه با این روز و اهمیت آن و دعای عرفه به گفتوگو با سید علیاکبر حسینی پژوهشگر قرآنی، مدرس حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نشستیم، که در زیر از نظر مخاطبان میگذرد:
به عنوان اولین سوال از تالیفاتی که در رابطه با دعای عرفه و یا روز عرفه انجام شده است، بگوئید. اینکه آیا در این زمینه کتاب خاصی تالیف شده و اوضاع کارهای پژوهشی در مورد عرفه چگونه است؟
به طور کلی ما در حوزه دعا فعالیتها و پژوهشهای گسترده انجام ندادهایم، شاید یکی از دلایلش این باشد که ما دعا را یک تفسیر سکولاریستی یا جدایی دعا با حوزههای معرفتشناسی دیدهایم. درواقع دعا، یک رابطه شخصی بین خودمان و خدا است و چون یک امر شخصی و خصوصی محسوب میشود، کارهای متین و متقنی که در حوزه پژوهشهای دینی انجام شده، غالبا در حوزه دعا نبوده است. البته بزرگی مثل علی صفایی کتابی را تالیف کرده تحت عنوان «بشنو از نی» که دعای «ابوحمزه ثمالی» را مفصل تفسیر کرده است و کم و بیش در رابطه با دعای مکارمالاخلاق، دعای عرفه، دعای کمیل، دعای ندبه و ادعیه دیگر شرح و بحثهایی ارائه شده است، اما فرهنگ پژوهشی و مطالعاتی ما بهصورت جدی، از کارهای متقن، علمی، مدلل و با تبیین مبانی دعا و اینها محروم است.
دعای عرفه از ادبیاتی فاخر و متنی برجسته برخوردار است، دعایی سرشار از عرفان. فلسفه دعای عرفه چیست و چه عاملی سبب شد امام حسین (ع) چنین دعایی را در صحرای عرفات بخوانند؟
ما باید این دعا را در یک بسته، یک منظومه و یا جغرافیای خاص ببینیم، این دعا به یک سرزمین مرتبط است؛ سرزمینی مرتبط با یک بسته معنوی، که ما تحت عنوان مناسک حج از آن یاد میکنیم. وقتی صحبت از مناسک حج میکنیم، مجموعهای از برنامهها را در کنار هم میبینیم، مانند احرام، عرفه، طواف، مشعر و قربانی که در این امور، سطح و عمقی است که اگر در این بستر دعا را فهم کنیم، حق دعا بیشتر ادا میشود. این دعا یک منبع غنی و سرشار از یک منظومه معرفتی محسوب میشود که به نظر من تجلی اباعبدالله (ع) است. گرچه شهرت تاریخی امام حسین (ع) و جانفشانیها، سلحشوریها و رشادتهای امام (ع) و اصحابش در کربلا متبلور شده است، اما در این دعا، شخصیت امام حسین (ع) را بیش از آنکه در عاشورا و کربلا به منصه ظهور گزارده شود، باید در فرازهای دعای عرفه ببینیم. در این دعا انسان میتواند تندیس و مظهر ناب توحید را در فرازهای دعا ببیند.
تاریخچه دعای روز عرفه امام حسین (ع) به چه زمانی برمیگردد؟ آیا این دعا مربوط به همان سالی است که حضرت (ع) مکه را به سمت کوفه ترک کردند؟
آنچه مشهور است، این است که این دعا به یکی، دو سال قبل از واقعه عاشورا برمیگردد. تصویر و تصور ما از امام حسین (ع) و شخصیت این معصوم (ع) تقریباً به شخصیت ایشان در کربلا ختم میشود، اما حضرت اباعبدالله (ع)، یک چهره سیاسی و امام امت بودند که نقش بیبدیلی در حوزههای مختلف و هدایتگری مردم را بر عهده داشتند. سال قبل یا دو سال قبل از واقعه عاشورا ایشان به مکه مشرف شدند و بزرگان و دانشمندان را نیز دعوت کردند که شرکت کنند و در آن مرحله با انجام خطبهها و سخنرانیهایی، با آنان اتمام حجت کردند و در ظاهر، این دعا در آن مرحله بهوجود آمده است.
در این دعا خودشناسی، خداشناسی و ارتباط انسان با خدا به صورت یک سلسله منظم بیان شده است. در شکر و ستاش خداوند چه لزومی بر رعایت این ترتیب است؟
همانطور که در مورد بسته مناسک حج گفتم، چشماندازی ترسیم شده که با قربانی به پایان میرسد. مناسک حج، از احرام شروع شده، انسان لباس یک دست میپوشد، از تمام تعلقات تهی میشود، از تمام منزلتهای اجتماعی فاصله میگیرد، حتی از اینکه در آیینه خودش را ببیند، محروم است، در این صورت یک نوع گسست و بستر مناسب بهوجود میآید که آن هم الزامی است. گرچه همه انسانها موظفاند که همیشه خویشتندار باشند و به منزلت انسانی و الهی خودشان توجه داشته باشند، اما در یک موعد خاصی این امر الزامی میشود که در مکه این اتفاق میافتد؛ یعنی هارمونی مناسک حج به این شکل شروع میشود، احرام، بعد طوافهای مستحبی که حتی انسان حق ندارد نگاه محبتآمیز و لذتبخشی به همسر و محرمش داشته باشد. اینها نوید یک تصمیم بزرگ و تحول متعالی را میدهد، پس از این مرحله، بحث مشعر و منا و سپس عرفان و عرفه مطرح میشود که از همه اینها معنادارتر، بحث برائت از مشرکین است، اگر این برائت را از منظومه حج حذف کنیم، حج مثل یک سیستم ناقص است. اگر از مناسک حج این مفاهیم را جدا کنیم و مثلا عرفان را فقط یک سزمینِ گرمِ آزاردهنده و یک محدوده جغرافیایی ببینیم، نه محیط رویش ایمان، نه مصلای ارتباط با خدا، نه معراج و عروج انسان به ملکوت، این سرزمین، دل آزاردهنده و آسیبزا میشود.
اگر عرفه را در نظر بگیریم، عرفان با علم متفاوت است، در سرزمین عرفه و در روز عرفه باید برای شخص معرفت اتفاق بیفتد که معرفت یک امر شخصی و فردی است، ولی علم و دانش عمومی است. امام حسین (ع) هم در عرفه، تحولات نفسانی را به تصویر میکشد؛ وقتی شخص میخواهد تصویر عمیقی از رسالت خود و از هدف آفرینش خود داشته باشد به تامل نیاز دارد، حضرت اباعبدالله (ع) این تاملات را به زبا دعا بیان میکند و به ما تعلیم میدهد که چه شما باید چه فرایندی را طی کنید، از کجا باید آغاز کنید و چه پارامترها و شاخصهایی را برای این تحول و تعالی دنبال کنید، بعد از رسیدن به این معرفت و شعور و بعد از اینکه این آگاهی به اوج رسید، شما آسیب شناسی کردید و پس ار آنکه آسیبها شناسایی شد، باید یک نوع اقدام عملی انجام دهید و بعد از همه اینها بحث قربانی مطرح است.
قربانی یعنی دل کندن از تعلقات که خداوند به حضرت ابراهیم در سن 90 سالگی حضرت اسماعیل را میدهد. بعد فرزندی که در نوجوانی در اوج شعور و معرفت و آگاهی است و سپس حضرت ابراهیم را موظف میکند از این فرزند که عمیقترین لذتش است بخاطر خدا نه تنها دل ببرد بلکه سر ببرد و او را قربانی کند. اگر قربانی را از این دید ببینیم که تمام تعلقات ابراهیم که در اسماعیل تجلی کرده و اسماعیل را میخواباند و سرش را عملاً میبرد اما خداوند صرفنظر میکند و آن را یک دستور آزمایشی و امر امتحانی معرفی میکند، اگر به این مرحله برسیم و این بسته را با هم ببینیم و غایتش را که کشتن نفس و گرایشهای دنیایی و تعلقات جهانی باشد، ما میتوانیم دقیقتر و عمیقتر دعای عرفه را حس کنیم که عرفه چه رسالت و پیامی برای ما دارد.
جایگاه دعای عرفه در اسلام چگونه است؟
این دعا نمایشگر شخصیت حضرت اباعبدالله (ع) در حوزههای سیاسی، اعتقادی، اخلاقی، و رفتاری است. در یک کلام وقتی ما اباعبدالله (ع) را به عنوان یک تندیس و جلوه توحیدی میشناسیم، آییننامه این توحید را ما میتوانیم در دعای عرفه به وضوح و به تفضیل نظارهگر باشیم.
چه تفاوتی بین دعای عرفه امام حسین (ع) و دعای عرفه امام سجاد (ع) که در صحیفه سجادیه آمده است، وجود دارد؟
بین این دو شباهتها و فرازهای مشابهی وجود دارد و البته تفاوتهایی هم دارند که نیاز به سیر مطالعاتی بیشتر و مستقلی دارد.
دعای عرفه را چگونه میتوان به عنوان معارف جهانی، مطرح و آن را فراتر از یک مذهب و دین معرفی کرد؟ و در این راستا آیا این دعا به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است؟
آنطور که من شنیدم، در بسیاری از کشورهای اروپایی بهویژه روسیه، این دعا صرفنظر از اینکه گویندهاش چه کسی است و مبانی تفکراتش چه بوده، به عنوان یک متن و یک منظومه آگاهیرسانی، این را نجواهای عاشقانه کسی که شیدای خداست، در کلیساهای انگلستان، فرانسه، روسیه چاپ و تجدید چاپ شده است. محتوای این دعا بهقدری عمیق، دقیق، غنی و بیبدیل است که بهصورت خودجوش در سایر کشورهای اروپایی ترجمه و منتشر شده است.
نظر شما