نشست نقد و بررسی مطبوعات طنز پس از انقلاب برگزار شد
امینی: گلآقا بساط خوداسطورهپنداری مسئولان را جمع کرد
امینی: صابری میگفت وقتی درباره کسی طنز مینویسید جوری بنویسید که به شرمنده شدن او نینجامد. این نگاه در کنار اعتقادات اخلاقی قوی صابری و اهتمام صابری به نفس کار طنز به موفقیت او انجامید. حتی یک غلط را هم در کار زیاد میدانست. توجه صابری به محتوا او را از صورت طنز و نثر و... فارغ نمیکرد.
در ابتدای این نشست، اسماعیل امینی هدف از برگزاری این جلسه را بررسی تجربه طنز در مطبوعات عصر انقلاب دانست و گفت: حضور من در این جلسه به عنوان یک شاهد عینی معنادار میشود و قصدم این است که سخنانم اگر به انتقال تجربه به نسل جوان نیز منجر نشود، لااقل به جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشتگان بینجامد.
سپس صابر قدیمی که نقش پرسشگر و مجری نشست را بر عهده داشت از امینی پرسید با توجه به مشکلات مطبوعات از قبیل کمبود کاغذ و رقابت میان مطبوعات کاغذی و فضای مجازی، مهمترین مشکل و دغدغه مطبوعات در حال حاضر را چه میدانید؟
امینی در پاسخ به این سوال گفت: «بعضی چیزها مثل گران شدن کاغذ یا فشار به مطبوعات جلوی چشم است. بعضی مشکلات هم هست که چندان جلوی چشم نیست. مثلا کم شدن میل به مطالعه و مباحثه و شنیدن و در عین حال افزوده شدن میل به حرف زدن. در حال حاضر حتی در کتابخانهها هم آدمها غالبا برای حرف زدن با هم میآیند نه مطالعه. در وضعیتی به سر میبریم که میتوانیم ادعا کنیم تعداد ناشرها و مولفها از تعداد مخاطبان بیشتر است. بر مبنای آمارها در حال حاضر در حدود بیست هزار ناشر در ایران فعال هستند. آیا ما این تعداد کتابخوان داریم؟»
وی افزود: «جایگزینی رسانههای مجازی به جای رسانههای کاغذی نگران کننده نیست. روزی هم رسانههای کاغذی جای رسانههای دیگری را گرفته بودند. ولی چیزی که نگران کننده است این است که ما با نسلی مواجهیم که کنجکاوی خاصی ندارد و اعتراضش هم سطحی است. این را در صورت غالب اجتماع میشود دید. ما در دوران فقر اندیشه و سایه افکندن ابتذال بر همه چیز به سر میبریم.»
پس از این صحبتهای مقدماتی، صابر قدیمی مرور سابقه طنز در مطبوعات ایران را از دوره مشروطه آغاز کرد. قدیمی با اشاره به حضور پررنگ طنز در مطبوعات دوران مشروطه به این نکته پرداخت که در آن دوران، اشعار کسانی مانند نسیم شمال و میرزاده عشقی در قهوهخانهها از روی مطبوعات برای کسانی که سواد نداشتند قرائت میشد و آنها با این اشعار همراهی میکردند. این نشانه توجه و اقبال به طنز در آن دوره است.
این طنزپرداز سپس به ادوار پس از مشروطه پرداخت که رفته رفته مطبوعات طنز قوت و قدرت میگرفتند و مورد استقبال مردم واقع میشدند. او افرادی مانند ابوتراب جلی و ابوالقاسم حالت را از عمدهترین طنزپردازان این دوره دانست و به این نکته اشاره کرد که زمانی نشریه ابوتراب جلی توسط حکومت توقیف شده بود ولی حکومت با توجه به استقبال عمومی و اعتراض فراوانی که به این امر از سوی مردم صورت گرفت، مجبور شدن نشریه جلی را از توقیف خارج کند.
از بهمن 57 تا شهریور 58
قدیمی با اشاره به این نکته که منبع مناسب مطالعه درباره وضعیت طنز در فضای پس از انقلاب کتابی با نام «برداشت آخر» نوشته رویا صدر است، بر وضعیت طنز در بازه زمانی بهمن 1357 تا شهریور 1358 متمرکز شد و از امینی به عنوان محقق و نیز شاهد عینی خواست درباره تجربه طنز در این بازه زمانی سخن بگوید.
امینی در این زمینه گفت: «تجربه باز شدن فضا که در این بازه زمانی رخ داد، یک بار دیگر پس از شهریور 1320 نیز تجربه شده بود. انواع و اقسام نشریات در این زمان شکل گرفتند و فضای ملتهبی را شکل دادند. در یک کلمه مطبوعات بعد از شهریور ۲۰ مروج هرج و مرج و عصبانیت بودند.»
وی افزود: «در سالهای اول انقلاب هم همین فضا حاکم بود. در این دوره مطبوعات قدیمی مثل چلنگر و توفیق میل به انتشار دوباره داشتند ولی چون فضا دیگر عوض شده بود و صف بندی عوض شده بود نشریات قدیمی طنز نمیتوانستند جا بیفتند و بعد از چند شماره متوقف میشدند.
امینی گفت: «آن دوره دورهای بود که هیچکس به حرف هیچکس گوش نمیکرد. همه خود را حق میدانستند و غیر خود را باطل. همه در این ویژگی مشترک بودند که خود را درست می دانستند و باقی را غلط.»
سپس صابر قدیمی با اشاره به گونههای طنز رایج در بازه زمانی ابتدای انقلاب گفت: «در دوره مدنظر هجو پربسامدترین شیوه برای ارائه آثار طنزپردازان بوده است. گروههای مختلف سیاسی نشریاتی را منتشر میکردند که در آن به هجو یکدیگر میپرداختند. هزل هم در این دوره رایج بوده است اما به دلیل فضا و حضور قواعد و شرایط جمهوری اسلامی، به نسبت ادوار قبل، هزل از اقبال کمتری بهرهمند بوده است.»
تصویب قانون مطبوعات
وی سپس پرسید: «حاکمیت تلاش کرد در شهریور ۵۸ با تصویب قانون مطبوعات سامانی به فضا بدهد و روند موجود در سیر کاری مطبوعات را عوض کند. تا چه میزان در این زمینه توفیق داشت؟»
امینی نیز پاسخ داد: «قانون کمکی به سامان گرفتن فضا نکرد. چون هنوز ساختار حکومت و ادارات به درستی شکل نگرفته بود. اگر مقابلهای هم با نشریات بود توسط هر کسی از مردم که زورش میرسید انجام میشد. به این شکل که گروهی جمع میشدند و به دفتر نشریه هجوم میبردند و کارکنان آن را بیرون میکردند و با مصادره آن محل از انتشار نشریه جلوگیری میکردند. یادم است که این مورد بسیار پیش میآمد که صبح از جلوی ساختمانی رد شوی که تابلوی نشریهای بر سر درش آویخته است و عصر که برمیگردی ببینی بر سر در آن ساختمان تابلوی یک موسسه خیره یا چیزی دیگر آویزان است.»
وی در ادامه توصیف فضای آن سالها همچنین گفت: «بعضی نشریات که متولی خاصی هم نداشتند و معلوم نبود به وسیله چه کسانی منتشر میشوند به عنوان نقیضه یک نشریه شناخته شده با آرم و لوگوی آن نشریه منتشر میشدند و به تمسخر آن نشریه و ارگانی که نشریه زیرمجموعه آن بود بپردازند. این هجونامهها گاهی چنان شبیه نشریه اصلی بودند که مخاطبان آن دو نشریه را با یکدیگر اشتباه میگرفتند.»
امینی ادامه داد: «بعضی گروه و دستهها هم علاوه بر مطبوعه رسمیشان فحشنامهای هم داشتند. این فحشنامههای غیررسمی همین حالا هم به شکلی دیگر در صفحات مجازی قابل مشاهده است. به عبارتی ما هنوز آن نوع فحشنامهها را داریم و متاسفانه مشتری هم دارند و حتی بعضی مجامع رسمی هم به این موضوع دامن میزنند.»
ظهور گل آقا
صابر قدیمی سپس به بررسی مطبوعات طنز در بازه زمانی 1363 تا 1376 پرداخت و گفت: «در این زمان ستونهایی مانند دو کلمه حرف حساب و طنز و حکایات در روزنامه اطلاعات، در نبود فضا برای طنزپردازی که مدتی بود متوقف شده بود بار طنز را بر دوش کشیدند و آثار کیومرث صابری فومنی نقطهای عطفی در این زمینه بود.»
قدیمی ادامه داد: «از دی ماه 1363 که صابری کار خود را در روزنامه اطلاعات آغاز کرد اندک اندک فضا برای نشریات دیگر هم باز شد و حتی بعضی نشریات تخصصی مانند مجله فیلم هم صفحهای را به طنز اختصاص دادند. این فضا با شیب ملایمی به سوی باز شدن تا خرداد 1376 ادامه داشت و اندک اندک نوعی از طنز جای خود را باز کرد که به شدت تحت تاثیر گل آقا بود.»
او سپس از امینی خواست تا درباره خصوصیات نشریه گلآقا سخن بگوید. امینی در پاسخ گفت: «صابری طنزنویسی را هنگامی شروع کرد که تصور نادرستی در میان مسئولان به وجود آمده بود. برخی از آنها خود را اسطوره فرض میکردند و حس میکردند بر دامن کبریاییشان گردی نمینشیند. میزان عصبانیت از گل آقا در آن زمان به میزانی بود که در ابتدای شروع به کار وقتی مرحوم صابری هنوز اسم خود را علنی نکرده بود، یک نماینده مجلس گفته بود ما گل آقا را شناسایی کردهایم و به حسابش میرسیم. این تصور نادرست از جایگاه مسئولین را صابری شکست.»
او ادامه داد: «صابری به طنزپردازان یاد داد میتوانیم انتقاد کنیم و فحش ندهیم. میتوانیم متعهد به اصول باشیم و در عین حال ترسو و بله قربانگو نباشیم. فضا در آن زمان به شکلی بود که یکی از مسئولان طنزپردازان را جمع کرده بود و گفته بود شما که میدانید ما صالحترین هستیم و در حال فداکاری هستیم. شما از این مردم قدرناشناس که قدر ما را نمیدانند انتقاد کنید. صابری این فضا را شکست.»
قدیمی در تکمیل سخنان امینی گفت: «این مورد تقدس قائل شدن برای خود و چیزهایی که به آن وابسته هستیم را هنوز هم تا حدودی داریم. هنوز هم اسم و قومیت و شغل مقدس هستند. اساس طنز بر اغراق است ولی نمیشود با هیچ طیفی شوخی کرد. تا حدی که حتی نمیشود گفت یک زن این کار را کرد یا یک مرد آن کار را کرد. چون متهم به زنستیزی یا مردستیزی میشوی.»
او سپس از امینی خواست درباره خصوصیات کار گل آقا بیشتر توضیح دهد. امینی نیز گفت: «در گل آقا مرسوم بود همه اسم مستعار داشته باشند. اسم مستعار من جوجه کلاغ و بچه محصل بود. ما دوگانهسازی من و دیگری را بسیار داریم. ما از روزگاری که دهاتی و عمله و پشتکوهی فحش بود گذر نکردهایم و این موارد اگر چه به یک موقعیت اجتماعی ناگزیر اشاره دارند، هنوز فحش محسوب میشوند. از ویژگیهای ظاهری آدمها برای تحقیر استفاده میشد و میشود. صابری اجازه حضور این نوع شوخی را در گلآقا نمیداد. این یک خط قرمز محکم بود و حتی برای صدام هم آن را رعایت میکرد.»
امینی افزود: «صابری میگفت وقتی درباره کسی طنز مینویسید جوری بنویسید که به شرمنده شدن او نینجامد. این نگاه در کنار اعتقادات اخلاقی قوی صابری و اهتمام صابری به نفس کار طنز به موفقیت او انجامید. حتی یک غلط را هم در کار زیاد میدانست. توجه صابری به محتوا او را از صورت طنز و نثر و... فارغ نمیکرد. این امری است که اکنون در مطبوعات دیده نمیشود و در تاریخ طنز هم غیر از ستون چرند و پرند دهخدا نمیشود دید.»
قدیمی نیز در ادامه سخن امینی گفت: «نمونه این توجه به شان آدمها را میشود در تذکرهالمقامات زرویی نصرآباد به خوبی دید. از خصوصیات دیگر گل آقا بزرگانی بودند که صابری در کنار خود جمع کرده بود. طنزنویس قدیمی و پرسابقهای که هر کدام برای اعتبار بخشیدن به یک نشریه کافی بودند، مانند ابوتراب جلی، عمران صلاحی، منوچهر احترامی و مرتضی فرجیان همه در گل آقا حضور داشتند. این اتحادی است که در مطبوعات امروز دیده نمیشود.»
صابر قدیمی
او سپس از امینی پرسید: «فکر میکنید بشود دوباره نشریهای که مثل گل آقا بتواند طنزنویسان را گرد هم جمع کند راه انداخت؟»
امینی در پاسخ گفت: «دوره آنگونه مطبوعات گذشته و از اساس بسته شدن گل آقا هم به دلیل از بین رفتن زمینههای انتشار آن بود. الان ما هر چه بیشتر به سمت شخصی شدن رسانهها حرکت میکنیم. حتی تلویزیون شخصی هم آمده. کاری که باید کرد تلاش برای تکرار گل آقا نیست. باید دید با امکانات جدید رسانهای چه کاری می شود کرد و از بین رفتن آن فضا جای دریغ ندارد.»
وی افزود: «در شرایط جدید انحصار شکسته شده اما شاهکاری خلق نشده است. سد سانسور با رسانه جدید شکست و این شکسته شدن سد سانسور این موضوع را نشان داد که بر خلاف ادعای بسیاری از نویسندگان علت عدم خلق کار درخشان سانسور نبود. به گمانم علت چنین وضعیتی نبود مخاطب جدی است. وقتی اشتیاقی برای خواندن نباشد انگیزه برای خلق اثر درخشان هم کم میشود. لطمه اساسی سیاست به فرهنگ؛ سانسور نبود. پرورش آدمهای عصبانی، سطحی و بلاتکلیف بود. ما در بازاری هستیم که همه چیز آن مستعمل است و در این بازار بس که فریاد زده شده شنواییها مشکل پیدا کرده و کسی حرف دیگری را نمیشنود. دلیل عدم تکرار کارهایی در سطح گل آقا پدید آمدن چنین فضایی است.»
امینی ادامه داد: «من معتقدم هر فرهنگی که متولی رسمی داشته باشد از بین میرود. یک مدتی بخشنامه کردند به جای چهارشنبه سوری بگویند سه شنبه آخر سال و سیزده به در را بگویند روز طبیعت. ولی این چیزی را تغییر نداد. متولیان رسمی با مراقبتهای خود نمیتوانند فرهنگ و زبان را ارتقا بدهند. همانطور که لاتین و سانسکریت از بین رفتند خطای بزرگی است که تصور کنیم با پول و بن و جایزه میشود بگوییم مردم فلان کتاب را بخوانند و کتاب دیگری را نخوانند. این رفتار فقط مردم را متظاهر میکند.»
وضعیت کنونی
امینی همچنین در قسمت پایانی سخنان خود با اشاره به فضای کنونی طنز گفت: «در طنز امروز سه شاخه وجود دارد. کسانی که سخنگوی دیگری هستند. سخنگوی یکی از شاخههای شناخته شده سیاسی هستند. اینها صاحب تفکر نیستند. معلوم است که به خاطر پول افکار یک مرکز قدرت را چه داخلی و چه خارجی ترویج میکنند. دسته دیگر کسانی هستند که به پسند مشتری مینویسند و برای کسب درآمد مینویسند. این کاری شرافتمندانه و حرفهای است هر چند ممکن است ارزش هنری نداشته باشند.»
وی گفت: «عده دیگری اما طنز را جدی گرفتهاند. صاحب تفکر هستند و نظام هنری طنز را میشناسند. اینها تعدادشان کم است ولی هنوز خوشبختانه هستند. کار این دسته سوم به قدری خوب است که حتی میشود درباره آنها پایاننامه نوشت. توجه به جلوههای هنری طنز با بروز رسانههای جدید امکانپذیر شده است. تو وقتی در یک نشریه مشغول به کار هستی در سیطره تقاضاهای کسانی هستی که آن نشریه را مدیریت میکند. در فضای رسانهای جدید چون میشود بدون آقابالاسر اثر را منتشر کرد امکان بروز خلاقیت هم فراهمتر است.»
گفتنی است که نشست نقد و بررسی مطبوعات طنز انقلاب اسلامی، بخشی از سلسله جلساتی بود که با همکاری خانه کتاب و حوزه هنری انقلاب اسلامی در محل خانه کتاب برگزار میشود و در روزهای آینده نیز دو نشست دیگر در زمینه داستان طنز پس از انقلاب و نقد آثار ترجمه شده از فارسی به زبانهای دیگر در سه سال اخیر از این سلسله نشست برگزار خواهد شد.
نظر شما