وی در توصیف خصوصیات مرحوم نیساری گفت: در جمع اوصاف و کارنامه علمی نیساری، مانند معلمی او در مدارس و دانشگاهها، یک خصلت مدیریتی و اجرایی هم داشت و وقتی زندگی پربار عمر 98 ساله پربرکت او را مطالعه میکنید، میبینید که اهل کار بوده و جوهر مدیریتی داشته است. مثلا در دوره وزارت هفت وزیر آموزش و پرورش، رئیس دفتر وزیر آموزش و پرورش بود و این نشان میدهد که نیساری جوان یک فرد لایق، قابلاعتماد و کاردانی بوده، که با وجود عوض شدن وزرا، ایشان در جای خود میماند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن اشاره به خدمات مرحوم نیساری در تاسیس دانشکده ادبیات در شیراز، مسئولیت او در یونسکوی پاریس و تدریس در دانشسرای عالی و دانشگاه تهران، جمع بین علم و عمل و کارهای فکری و نظری را از خصوصیات مرحوم نیساری خواند و اضافه کرد: دکتر نیساری یک تفنن هم داشت، که در آن تفنن هم کار تخصصی و علمی کرده بود و آن گردآوری تمبر بود که صاحبنظر و متخصص در تاریخ، قیمت و نگهداری تمبر هم بود.
حدادعادل ضمن بیان اینکه نیساری از نظر خصوصیات شخصیتی، مردی واقعا سلیمنفس بود و هر کس نام او را سلیم گذاشته بود، نام درستی انتخاب کرده بود؛ افزود: نیساری در گروه آموزش زبان و ادبیات فرهنگستان، به عنوان یک متخصص قدیمی آموزش زبان و ادبیات به دانشآموزان مدارس شرکت و کمک میکرد. ما در سال 1390 به افتخار و احترام ایشان جشننامهای منتشر کردیم که یکی از بهترین جشننامههایی است که در فرهنگستان منتشر شده است. در همین جشننامه استاد دبیرمقدم و دو تن از دانشجویانشان مقالهای تحت عنوان «استاد دکتر سلیم نیساری؛ پیشگام تالیف کتابهای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان» دارند که بنده به عنوان خدمتگزار بنیاد سعدی که کار آن گسترش زبان فارسی در جهان است، باید به این پیشرو و پیشکسوت آموزش زبان فارسی به ناهمزبانان خودمان احترام کنم و درگذشت او را تسلیت بگویم.
وی در پایان بخشی از مقاله باستانی پاریزی درباره سلیم نیساری که در جشننامه او چاپ شده بود را قرائت کرد.
در ادامه احمد سمیعیگیلانی به سخنرانی پرداخت و گفت: شادروان دکتر سلیم نیساری همشاگرد من بود. از همشاگردها، کسانی هستند که شاخصند و همیشه نام، منش، رفتار و علمشان به یاد میماند. ما در رشته زبان و ادب فاررسی در حدود 40 همشاگرد داشتیم که حدود 5 یا 6 نفر انها در یاد من ماندهاند، اسمشان را میدانم و خاطراتی از آنها به یاد دارم؛ یعنی همشاگردی داریم که فقط در کلاس با آنها مشارکت داریم و همشاگردی هم داریم که در زندگی با آنها مجالست و حضوری و غیر حضوری مجالست داریم که مرحوم نیساری به همراه کسانی مثل محمد قاضی از دسته دوم و از این قبیل بود.
سمیعی گیلانی ضمن ارائه تصویری از فضای آموزشی و فرهنگی سازمانی که دکتر نیساری در آن پرورش یافته، اضافه کرد: از میان 30 یا 40 نفری که همشاگرد من بودند، تعداد کمی هستند که صاحبنام شدند. مرحوم نیساری در خارج از کلاس با من مجالست داشت. ما در فضای فرهنگی و آموزشی دانشسرای عالی درس میخواندیم که برای دبیرستانها دبیر تربیت میکرد. در آنجا دانشجوها دو دسته بودند؛ یک دسته تعهد دبیری داشتند و یک عده هم تعهد دبیری نداشتند. من جزو کسانی بودم که تعهد دبیری نداشتم و مرحوم نیساری جزو دستهای بود که تعهد دبیری داشت، ولی کلاسها، درسها و استادهایمان همه یکی بود.
وی ضمن اشاره به اساتادان و توصیف محیط علمی که به همراه دکتر نیساری در آن تحصیل کرده بود، گفت: در چنین فضایی بود که مرحوم نیساری و همشاگردانش تربیت شد، منتهی در میان اینها، کسانی هم بودند که فقط به درس کلاسی اکتفا میکردند؛ اما دکتر نیساری به درس و بحث کلاس اکتفا نمیکرد و با استادان خود مصاحبت و مجالست داشت.
سمیعی گیلانی در پایان ضمن تایید حرفهای حدادعادل درباره نیساری، گفت: سلیم نیساری اسم بیمسمایی نیست.. ایشان واقعا مرد سلیم و سلیمنفسی بود.
سیروس نیساری ـ پسر مرحوم سلیم نیساری
پدرم در خاطر هموطنانش همان استاد ثابتقدم و پرتلاش مانده
در پایان سیروس نیساری، فرزند مرحوم نیساری به نمایندگی از خانواده نیساری ضمن تشکر از حدادعادل و سمیعی گیلانی به خاطر یادکردن از پدرش متنی قرائت کرد که به شرح زیر است:
« هرگز فکر نمیکردم روزی در سرزمین پدری، در جمع ادیبان همکار پدر باشم، اما بیاو. باور نمیکردم که یکی از این روزها پدر ما را وداع خواهد گفت و از تصویر آنکه پدر در غربت جان بسپارد، وحشت داشتم. باور نداشتم که این گوهر گرانقدر روزی از میان ما خواهد رفت؛ هرچند میدانستم کسی که در خانه پدر صدایش میزدیم، استادی بود فهیم و مردی افتخارآمیز برای کشورش، اما برایمان امروز اهمیت دارد که بگوییم مردی بود که از او خاطرات بسیاری داریم. خاطره نه فقط از ساعتها فعالیت و نگارش، بلکه از کار در خانه و بیرون. پدرم مدام در فعالیت بود، حتی در تعطیلات.
در تمام مدت زندگی با مادرم هرگز جروبحثی نشنیدیم. ایشان در خانه پدری درست و مهربان بود، همسری باوفا و سالیان دراز پسری رئوف برای مادرش.
امروز با دیدن شما عزیزان بیش از هر بار دیگری باور کردم پدر من با قلمش، به قلبهای پاک مردمش وارد شده و تا ابد باقی خواهد ماند. امروز غمگینم از نبودنش- آن هم بعد از یک سال درمان مدام و نافرجام در غربت پاریس- اما شاید اینکه استاد امروز در خاک وطن است و در خاطر هموطنانش همان استاد ثابتقدم و پرتلاش مانده است، شاید موجب تسکینی باشد و کمکی برای زدودن تصویر بیماری و ناتوانی جسمی در روزهای پایانی عمرش؛ هرچند که در سالگرد 98 سالگی در حضور فرزندان و نوههایش بهخوبی قادر بود که به زان فارسی و فرانسوی نطق گیرا ادا کند.
او از بیماری سختی رنج میکشید، ولی سبب نهایی یک عفونت ساده ریوی بود؛ شاید قسمت این بود.
باری خدای را شاکرم و استاد حدادعادل را سپاسگزار، برای اینکه امکاناتی فراهم آوردند تا پدر را به خاک وطن برگردانیم و کلیه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بابت این همه همدردی و همدلی صادقانه متشکرم.
امروز اینجا ایستادهایم تا همراه با هم او را به خدای بزرگش بسپاریم. باشد که این مزار نشانهای باشد برای ماندن نام او به نیکی در میان مردم وطنش، که ایمان دارم ارزویی جز این نداشت. نیکی زیستن و نیکی ماندن در ذهن مردم وطن؛ وطنی که پدر را دید، ولی پدر دیگر وطن را ندید و در ارزوی دوباره آن، این جهان را وداع گفت.
در پایان از تشریففرمایی همه خانمها و اقایانی که قدم رنجه کرده و با حضور گرانقدرشان در این مراسم موجب تسکین خانواده و بازماندگان او شدند، متشکرم و با تمام وجودبرای او طلب آمرزش و آرامش و برای خانوادهام طلب صبر دارم.»
نظر شما