دیوید ایگلمن نویسنده کتاب «مغز، زندگی ما چگونه شکل میگیرد» تلاش کرده است تا در این کتاب ارتباطی میان مطالعات دانشگاهی و زندگی انسان به عنوان صاحبان اصلی این عضو شگفتانگیز ایجاد کند. جالب است بدانید برای خواندن این کتاب هیچ پیشزمینه علمی و تخصصی لازم نیست. کافیست مخاطبان کمی کنجکاوی و اشتیاق برای شناخت خود داشته باشند.
مغز. این عضو ناشناخته درون جمجمه ما که مادهای ژله مانند است و وزنش را در هر انسان بالغ یک و نیم کیلوگرم میتوان تخمین زد. ما انسانها در بدو تولد بسیار ناتوانیم. دو سال طول میکشد تا بتوانیم شمرده و کامل صحبت کنیم و تا سالها نمیتوانیم در برابر خطرات محیطی از خود دفاع کنیم. در حقیقت ما برای بقا تا چند سال اول زندگی به اطرافیان خود وابستهایم. اما دنیای حیوانات کمی سریعتر از ما جلو میرود برای مثال یک نوزاد گورخر تنها بعد از چهلوپنج دقیقه میتوانند بدود و زرافهها فقط چند ساعت بعد از تولد به راحتی میتوانند راه بروند.
شاید در ابتدا فکر کنید رشد سریع حیوانات مزیتی برای آنها به حساب میآید اما حیوانات انعطافپذیری زیادی در برابر محیط غیرقابل پیشبینی ندارند و سریع از بین میروند در واقع سیستم مغزی و عصبی آنها بهگونهای طراحی شده است که از قبل برنامهریزی شده است. در مقابل انسان میتواند در بسیاری از محیطهای متنوع زندگی کند و خود را با هر شرایط اقلیمی در کرهزمین وقف دهد. شما به راحتی مهاجرت میکنید و بدنتان در شرایط سالم بودن بدون اینکه شوکی را تجربه کند، خود را با محیط وفق میدهد که شاید انسان متوجه آن نشود. برای مثال اگر در محیط زندگی خود عادت به خوردن غذاهای تند یا دریایی ندارید اگر چند روزی در مکانی باشید که مردم بومی چنین غذاهایی را استفاده میکنند شما هم در صورت ماندگاری قطعا به رژیم غذایی آن منطقه عادت میکنید.
اگر بدانید که انسان بیثباتترین موجود خلق شده است شاید در ابتدا باورکردنش برایتان دشوار باشد؛ اما ایگلمن در فصل اول کتاب معتقد است تمام تجربیات انسان در طول زندگی از یک مطالعه ساده گرفته تا مراودات گسترده فرهنگی ساختار میکروسکوپی مغز را تشکیل میدهند و اینکه شما چه کسی هستید بستگی به این دارد که کجا زندگی کردهاید. مغز شما بی وقفه در حال بازنویسی مدارهای عصبی خود است از آنجا که الگوهای شبکههای عصبی شما همیشه در حال تغییر است هویت شما کاملا متغیر است و هیچ نقطه پایانی برای آن وجود ندارد.
نوجوانی؛ مقطع حساس زندگی
برخی دانشمندان معتقدند تغییر و تحول در مغز به آرامی شکل میگیرد. تا پیش از این تصور میشد که تکامل مغز به کلی در دوران کودکی پایان مییابد. ولی اکنون میدانیم که این تکامل میتواند تا بیستوپنج سالگی به طول بینجامد. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سیستم عصبی در دوران نوجوانی شکل جدیدی به خود میگیرد و تغییرات در آن منجر به تغییر در شخصیت انسان میشود بنابراین نوجوانی مقطح حساسی برای انسان به شمار میرود.
ایگلمن در کتاب «مغز؛ زندگی ما چگونه شکل میگیرد» صحبت از تحقیقات اثبات شده میکند. وی در هر داستانی که از اهمیت تربیت و پرورش در مغز یاد میکند نمونه موردی آن را ذکر میکند وی معتقد است اگر مغز کودک در یک محیط نامناسب و غیرمنتظره رشد کند با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد نیکولا چائوشسکو سیاستمدار کمونیست رومانیایی که در سال 1966 رئیسجمهور این کشور بود به بهانه افزایش جمعیت و نیروی کار در کشورش روشهای پیشگیری از بارداری را غیرقانونی اعلام کرد در آن سال و سالهای بعدتر نرخ تولد سر به فلک کشید و اغلب خانوادههای فقیر توانایی نگهداری فرزندانشان را نداشتند و آنها را به یتیمخانهها سپردند در نتیجه دولت مجبور شد تعداد یتیمهانههای خود را افزایش دهد پس از سرنگونی دولین این رئیسجمهور بیش از 170 هزار کودک بیسرپرست در یتیمخانه ها تربیت میشدند.
در ادامه دانشمندان عواقب ناشی از تربیت سازمانی را در توسعه و تکامل مغز نشان دادند. آنها فهمیدند در دوران کودکی محیط اطراف انسان مغز را مدام اصلاح میکند. بدین ترتیب مغز در برابر انبوهی از احتمالات قرار میگیرد و آن را در جهات پاسخ مناسب به آنچه با آن مواجه میشود آماده میکند. پس از آن این مطالعات در نهایت روی سیاستهای پرورشی دولت رومانی تاثیر گذاشت و در طول چند سال اکثر کودکان به خانواده هایشان بازگردانده شدند.
«مغز؛ زندگی ما چگونه شکل میگیرد» در 240 صفحه، به قیمت 22هزارتومان، با ترجمه یاشار مجتهدزاده، از سوی انتشارات سبزان در قفسه کتابهای علمی جای گرفته است.
نظر شما